عطنا - تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی و آمریکا به خاک ایران با واکنش گسترده مخاطبان خاص و عام در نظام بین الملل مواجه شده است.
بخشی از این واکنشها را در جوامع آکادمیک و دانشگاهی در کشورمان، منطقه و جهان مشاهده میکنیم. صورت مسئله واضح است: تجاوز اخیر نه تنها با اصول مندرج در منشور ملل متحد و اصول و مبانی قانونی و اخلاقی متعارف در عرصه زیست جهانی در تعارض است، بلکه از آنجا که درست در میان برگزاری مذاکرات هستهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در مسقط صورت گرفت، نمادی از اهانت به عرصه دیپلماسی محسوب میشود. در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نکته اول در تحلیل جنگ ۱۲ روزه و فرامتن آن، معطوف به ابطال انگارهها و پیش فرضهایی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی نسبت به "جامعه ایرانی" مدنظرقرار داده و سالها نسبت به آن تاکید کردهاند. عدم شناخت ویژگیهای خاص ایرانیان در هنگام "وجود تهدید خارجی"و تقویت مولفههای اتحاد و انسجام ملی همان مقوله ایست که فقدان آن در محاسبات ضد ایرانی مشهود است. "کمی سازی " و "پیش بینی پذیر "جلوه دادن واکنش جامعه ایرانی در هنگام تعدی به خاک ایران مصداق بارز خطای محاسباتی کلان دشمنان در این عرصه محسوب میشود. همین خطای راهبردی و ادراکی تبدیل به پاشنه آشیل رژیم صهیونیستی در حملات اخیر به ایران شد. واقعیت امر این است که ملت ایران همان واکنشی را نشان دادند که ریشه در اصالت و هویت تمدنی و فطری آنها دارد، اما این واقعیات مطلق در اتاقهای فکر و در میان طراحان جنگ اخیر به صورت معکوس درک شده بود.
نکته دوم اینکه تحولات پسا هفتم اکبر ۲۰۲۳ و متعاقبا تجاوز اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران جملگی با واکنش صریح جوامع دانشگاهی دنیا مواجه شد. کمتر محفل علمی یا دانشگاهی در جهان است که از جنایات صورت گرفته ابراز خرسندی نموده یا حتی آنها را مصداق اقدامی توجیه پذیر از سوی واشنگتن و تل آویو تلقی کند. از دانشگاه هاروارد در آمریکا تا دانشگاههای بزرگ و کوچک در محدوده جغرافیایی -هویتی اتحادیه اروپا و دیگر نقاط بارها در مسیر مخالفت با اقدامات سلبی و غیرانسانی آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستادگی نموده و حتی هزینههای هنگفتی را در تقابل با سیاستهای رسمی دولتهای خود متحمل شدهاند. همین مسئله به خودی خود اعتبار و اصالت موضوع "دیپلماسی آموزشی-دانشگاهی"را برای کشور عزیزمان دوچندان میسازد.
خلق، تثبیت و استمرار دیالوگهای موثر در این بستر و فرامتن پویا نقش به سزایی در اتصال جوامع نخبگانی دنیا حول مفهوم و هدف "مبارزه با تجاوز و ظلم"ایفا خواهد کرد. باید این ظرفیت مهم (که تاکنون به صورت بالقوه باقی مانده است) را به منظومهای عملیاتی و بالفعل مبدل سازیم. مخاطب دیپلماسی آموزشی، نخبگان و دانشجویان و اهالی علم و تحقیق در جای جای دنیای امروز هستند. تحلیلگران و استراتژیستهای ارشد حوزه روابط بین الملل جملگی بر این امر متفق القول هستند که امروز دیپلماسی رسمی (با قرائت قرن بیستمی) نسبت به قبل وزن و کارآیی محدودتری دارد و در مقابل وزن دیپلماسی عمومی و متعلقات آن از جمله دیپلماسی آموزشی و هم افزایی با جوامع علمی در آن سوی مرزها بر اساس اصول اخلاقی و انسانی و حتی نقد ساختارهای جاری قدرت در نهادهای بین المللی ارزش روزافزونی یافته و مییابد. این گزاره واقعی را باید در سیاستگذاریهای کلان، میان مدت و کوتاه مدت خود در حوزه سیاست خارجی به صورتی ویژه مدنظر قرار داده و نقشه عملیاتی خود را در پیشبرد آن ترسیم نماییم.