عطنا - آمریکا در جایگاه رهبر سرمایه داری جهانی که فزونترین بهرهها را از احترام به اصول تجارت آزاد میبرد، پاسداری و اشاعه منطق تجارت آزاد را وظیفه خود ترسیم ساخت. اما سقوط کمونیسم و ورود چین به قلمرو تجارت جهانی به یکباره نظم تجاری مستقر را در هم نوردید.
توازن تجاری به ضرر آمریکا از میان رفته و به تبع آن و به ضرورت، آمریکا سه جایگاه منحصر به فرد خود یعنی اولین جغرافیای جذب سرمایه گذاری خارجی - فزونتر از پنج تریلیون دلار، اولین قدرت نظامی در جهان - بودجهای حدود نهصد میلیارد دلار و اولین بازار مصرف گیتی - مصرف شهروندان نزدیک هفتاد درصد تولید ناخاص ملی را تشکیل می دهد - را درمعرض چالش چین در حال اوج یافته است.
چین که از نظر وسعت برابر با وسعت کل قاره اروپایی است که متشکل از چهل و چهار کشور یعنی بالای نه و نیم میلیون کیلومتر مربع میباشد، فزونترین جمعیت جهان را در خود جای داده است، از منابع سرشار زیرزمینی بهرهمند است و از نهادینگی اجتماعی فرهنک کار کردن به مثابه فضیلت برخوردار میباشد، در پناه دنبالهروی از استراتژی تولید برای صادرات و نه مصرف - کپی برداری از سیاست ژاپن بعد از جنگ دوم - به کارخانه جهان تبدیل گشته است.
در حالیکه آمریکا با بدهی سی و سه تریلیونی، که فزونتر از کل تولید ناخالص ملی بالای سی تریلیونی میباشد روبرو است، چین به جهت تنوع تخصصی و قرار داشتن در جایگاه غول صادراتی جهان، مازاد اقتصادی را برای خود رقم زده به تهدیدی جدی به تداوم نظم لیبرال، اقتدار صنعتی و رفاه اقتصادی آمریکاییان تبدیل شده است.
دونالد ترامپ با توجه به این واقعیات و برای متوقف کردن روند افول اقتصادی و قدرت نظامی و به تبع آن جایگاه جهانی آمریکا است که تجارت آزاد در شکل سنتی آن را - که مبتنی بر نظریه غیر سیاسی بودن منطق تجارت بینالمللی میباشد - زیر سوال برده و به نفی اصول آن روی آورده است.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: