۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۲۵
کد خبر: ۳۰۳۹۲۶

عطنا - نشست علمی فراز و فرودهای مطبوعات دینی در ایران با حضور استاد قاسم تبریزی و دکتر حبیب شرفی صفا در روز چهارشنبه ۱۱ خرداد به صورت حضوری در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و در بستر فضای مجازی برگزار شد. دبیر این جلسه دکتر عباس اسدی عضو هیات علمی دانشکده علوم ارتباطات بود.

دکترحبیب شرفی صفا در ابتدای نشست بیان کرد: «موضوع جلسه، بحث دین در تقسیم بندی علومی که در گذشته وجود داشته می‌باشد. در بحث پیرامون دین، گذشتگان ما این علم را در دو ساحت به عنوان علم ادیان و ابدان تقسیم بندی می‌کردند. هر چند که تاریخ در گذشته مورد بحث نبوده و به صورت علمی جایگاهی نداشته در ذیل مباحث ادیان بررسی می‌شد. بحث دیگر، علم ابدان یا همان علم جسم و بدن است که به زمینه پزشکی و همچنین بحث پوزیتیویسم و تجربه گرایی برمیگردد که ما در این جلسه به این موضوع نمی‌پردازیم و بخش علم ادیان موضوع بحث این جلسه می‌باشد. در بین مورخان، کسانی مانند مسعودی، یعقوبی و بیرونی در عرصه دین فعالیت و آثاری دارند. در بحث تاریخ؛ جایگاه دینی برای مسائل قائل هستیم و در برخی از کتب و حتی در برخی از فرقه‌ها و گروه‌های مذهبی، دین نقش عمده داشته است. در دوره قاجاریه در عمده مسائل و صحبت‌ بحث دین وجود دارد؛ به عنوان مثال در این دوران اگر بحث چاپ را در نظر بگیریم، خواهیم دید که چاپ و حدود و ادوات چاپ برای نخستین بار در عرصه دین فعالیت کردند، کتاب‌هایی که در این زمینه منتشر شده و نوشته‌هایی که وجود دارد موضوعات بحث دینی را مطرح می‌کند.»

او گفت: «در مطبوعات و نوشته‌هایی که به زبان فارسی در ایران و یا کلکته هند منتشر شده؛ اقلیت‌ها و ارامنه پیش قدم برای چاپ در ایران بودند و از دستگاه های چاپی برای نخستین بار برای نشر متون دینی و نشریات استفاده‌ کرده‌اند. پیش از نشریات و مطبوعات دوران قاجاریه نیز بحث دین همواره در متون مورد توجه بوده است، کتاب‌هایی که منتشر شده چه در عرصه مسیحیت و فعالیت‌های مسیحیان و میسیونرها و چه در حوزه نشریات و کتب فارسی عمدتاً در عرصه مذهبی است. در بحث کتب؛ پیش از اینکه جدال‌ها و مباحث دینی در مجلات مطرح شود، یک سری مخالفت‌ها و ردیاتی در برخی کتب وجود دارد؛ از جمله ردیات شخصی هندی در دوره فتحعلی شاه، که از میسیونرهای مسیحی بوده و کتابی در این حوزه می‌نویسد که بعدها فتحعلی شاه از متفکران آن دوره می‌خواهد پاسخ آن را بدهند. کتاب‌هایی در این زمینه منتشر می‌شود که یکی از مهمترین نویسندگان آن زمان محمدرضا همدانی بود و کتابی در این زمینه تالیف کرده است.»

وی افزود: «بحث نشریات ما در دوران قاجاریه؛ یعنی ورود چاپ و ابزارهای چاپی بیشتر از طریق گروه‌ها و اقلیت‌های مذهبی بود، در نتیجه فعالیت‌‌هایی شکل گرفت و راهی به وجود آمد که موجب ورود گروه‌هایی به این عرصه شد که آن را مدیون فعالیت گروه‌های مسیحی و آمریکایی که در زمینه مطبوعات در ایران فعالیت کرده و ابزارهای چاپی را وارد کردند هستیم. اما در نهایت اثرگذاری این مجموعه بر اساس آن رسالت استعماری خود، عمده وسایل چاپی و ارتباطی و ورود به نشریات و حتی جدال‌هایی که آغاز می‌شود در نشریات ما از طریق همین گروه های مذهبی و مسیونری است و در نتیجه‌ی گسترش نوشتارها؛ گسترش سواد رخ داد و موجب ورود مباحث جدید از غرب به ایران شد و جامعه ایران را دچار دگرگونی کرد. در اروپا و غرب نیز این وضعیت وجود داشت پس از اینکه در اروپا بحث نشریات و مقالات چاپی گسترش پیدا می‌کند، به مرور تبدیل به یک بحران می‌شود از همین رو دغدغه روحانیون و کشیشان آن دوره زیاد شد و دست به تفتیش عقاید و جلوگیری از انتشار برخی از مطالب زدند و بحث سانسور از آنجا شکل گرفت. در تاریخ معاصر نیز با این مسئله روبرو بوده‌ایم. در بحث مجلات، زمانی که ورود به مباحث استعماری از سمت میسیونرهای مسیحی، انگلیسی و آمریکایی مطرح می‌شود،  روحانیون و متصدیان دینی را به این فکر وا می‌دارد که باید در قالب همان مجلات، روزنامه‌ها و نشریات با مباحث مطرح شده مقابله کنند، لذا در دوران قاجار و دوران‌ معاصر، افزایش نوشت افزارها، بحث چاپ و افزایش سواد مردم باعث می‌شود که فرهنگ‌های جدید و غربی وارد کشور شوند، حامیانی وجود دارند که مباحث را وارد و متصدیان دینی به مقابله با آن بر می‌خیزند و در یک دوره موجب گسترش و تعالی نشریات دینی می‌شوند.»

شرفی صفا افزود: «یکی از موضوعاتی که در اینجا باید مطرح شود بحث مدارس است؛ تا پیش از حضور میسیونرها با مدارس به صورت مدرن برخورد نکرده بودیم و بیشتر همان مکتب خانه‌ها بودند. میسیونرهای مسیحی مدارسی در عرصه نوشتار، بهداشت، تعلیم و آموزش به وجود آورند که جامعه قاجار را با بحرانی روبرو کرد و مسائل جدیدی را ایجاد کرد. مدارس میسیونری و مدارس آلیانس بسیار تاثیر گذار بودند. مسیونر ها در بحث تعلیم، تربیت و ورود اندیشه های جدید از شیوه‌های مختلفی استفاده می‌کردند، در واقع آنها هدفشان این بود که از این مدارس و یا زمینه پزشکی که جامعه قاجار در آن ضعف داشت استفاده کنند تا بتوانند در قلب مردم جای پیدا کنند و همه این‌ها در آگاهی و ورود روحانیون مذهبی و مراجع به بحث نشریات دینی تاثیر گذار بود و به همین خاطر است که در دوره قاجاریه بحث نشریات دینی یک امر واکنشی و یک امر مقابله‌ای در برابر ورود اندیشه‌های جدید بود، اندیشه‌هایی که حامل پیام میسیونرها بوده است. چرا که آنها به این نتیجه رسیده بودند که از طریق تبلیغ نمی‌توانند درجامعه جایی پیدا کنند؛ مردم نمی‌پذیرفتند یا مراجع مردم را آگاه می‌کردند، لذا آن‌ها به سمت مدارس نوین و ایجاد بیمارستان ها و آموزشکده‌هایی که برای آموزش پزشکی استفاده می‌شد رفتند.»

نشریات دینی مدافع هویت اسلامی، استقلال و اقتدار ایران در برابر سلطه غرب بودند

او ادامه داد: «همه این موضوعات در امر ظهور مجلات دینی مطرح بود، علاوه بر اینها حوزه‌ها و گروه‌های دیگر متوجه این مسئله شده بودند؛ از جمله بهائیت که در این دوره شکل گرفته بود و دقیقا مانند آنچه که غرب با آن مواجه بود، به آن پاسخ داده شد. در هند بحث نشریات فارسی رونق داشت و حتی بخشی از آن را هم انگلیسی ها هدایت می‌کردند و در صدد بودند که بتوانند از این مجموعه برای مباحث استعماری خود استفاده کنند و کتاب‌های بسیاری  به این خاطر انتشار پیدا کردند. در این زمان نشریه‌ای از سوی میسیونرها در ارومیه به نام اشعه خورشید شروع به کار می‌کند که یکی از ماندگارترین و با ثبات‌ترین مجلات می‌باشد که  نزدیک به ۶۹ سال در ایران فعالیت کرده است و دلیل این دوام وارد نشدن به موضوعات مذهبی بود. میسیونرها معتقد بودند که کار باید در جامعه انجام شود و مثل دوره‌های قبل خودشان را به عنوان پزشکان دربار مطرح نکردند بلکه در دوران قاجار خود را در قالب جامعه قرار دادند، طوری که بسیاری از آن‌ها در طبقات و محلات ضعیف نشین پایتخت بودند و بسیاری حتی جان خود را در بحث مباحث پزشکی از دست دادند.»

او گفت: «همه این‌ها هدفی ایجاد کرد و مسیری که طی کرده بودند نشان می‌داد که کار جدیدی را شروع کردند، هر چند که مجلات دینی، روحانیت و مرجعیت ما دیرتر به بحث نشریات روی آوردند. بعد ها در دوره رضا شاه بحث ناسیونالیستی و حجاب مطرح می‌شود. به طور کلی در بحث ورود روزنامه به ایران در دوره قاجاریه، دیدیم که روزنامه‌ها اکثراً برای دولت بود و از همان زمان که بحث کاغذ اخبار مطرح می‌شود، روزنامه بیشتر در جهت دفاع از حاکمیت شکل گرفته و به نوعی روزنامه در ایران یک واکنشی بود در مقابل ایده‌ها و افکاری که از غرب وارد کشور شد. در بحث تجدد و بحث مذهبی و در بحث نخستین مجلاتی که در حوزه ادیان وارد ایران می‌شود، برخی‌ها مجله الاسلام را نخستین مجله ذکر کردند، اما مجله دیگری بیش از این حدود ۴۰ سال قبل از مجله الاسلام در کلکته هند که ماهنامه مجلس بوده چاپ می‌شد، اما اطلاعات زیادی از آن در دسترس نیست. مجله الاسلام در مقابله با ظهور اندیشه‌های جدیدی که مطرح بودند بسیار موثر واقع شد.»

وی در آخر افزود: «ما در دوره‌های قبل از مشروطه تقریباً به صورت انگشت شمار از وجود مجله‌ها و نشریات دینی خبر داریم و بیشتر آن‌ها در دوره مشروطه تا پهلوی اول هستند که نزدیک به ۳۰ روزنامه دینی منتشر می‌شود و رویکردشان از آن دوره به بعد به دو‌ قسمت تقسیم می‌شود. در دوره پهلوی اول تا سال ۱۳۱۲ مسئله عقب ماندگی ایران بود که برخی سنت‌گراها معتقد بودند مباحثی که مطرح شده باید کنار رود و مسائل تمدنی جدید و بحث تجدد را نفی کردند، از طرفی دیگر مجلات و روحانیون میانه‌رو معتقد بودند که بخاطر مسئله عقب ماندگی ایران باید از مفاهیم غربی استفاده کرد. بحث مدارس و میسیونرها که بسیار آرام اهداف و کارهای خود را پیش می‌برند و ورود فرقه‌های ضاله هم در رشد مجلات دینی تاثیرگذار بود. در دوره قبل از مشروطه این مسائل بسیار محدود بودند و در دوره پهلوی اول بحث حجاب و آموزش زنان نیز اضافه می می‌شود که مقالات مختلفی در این زمینه منتشر می‌گردد.»

استاد قاسم تبریزی در رابطه با محصولات مذهبی در دوران پهلوی دوم بیان کرد: «در رابطه با مطبوعات مذهبی باید دید که سرنوشت آنها به کجا انجامید. حاکمیت پهلوی با دو مشخصه باستان‌گرایی و تجدد‌گرایی عمدتاً در برابر جریان مذهبی؛ در سطوح مرجعیت، نویسندگان، روحانیون و احزاب و تشکلات اسلامی موانع و مشکلاتی ایجاد می‌کرد. اگرچه از عصر مشروطه با نوعی غرب‌گرایی و باستان‌گرایی مواجه بودیم اما در دوران پهلوی اول و دوم ۱۲۹۹ و ۱۳۵۷ فشار بر جریانات مذهبی شدید بود. اگرچه هرگاه فرصتی به دست می‌آمد جریانات مذهبی برای دفاع از مبانی اسلام، امت و ارزش‌های اسلامی وارد مبارزه فرهنگی سیاسی اجتماعی می‌شدند. در این دوران در سه مرحله می‌توانیم نشریات مذهبی را مطرح کنیم؛ مرحله‌ اول سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ بود که با سقوط دیکتاتوری ۲۰ ساله فرصتی برای جریانات مذهبی به وجود آمد که به احیای اسلام و ارائه ارزش‌های مکتب اسلام بپردازند. البته در همان سال‌ها مشکلاتی بر سر راه بود و برخی از نشریات اسلامی توقیف و افرادشان دستگیر شدند. اما پس از کودتای امریکایی -انگلیسی ۲۸ مرداد تا پیروزی انقلاب این فشار شدیدتر بود. چرا که اجازه انتشار مجدد نشریات اسلامی را نمی‌دادند و اگر این اجازه صادر می‌شد مجدداً به توقیف و تعطیلی می‌انجامید.»

نشریات دینی مدافع هویت اسلامی، استقلال و اقتدار ایران در برابر سلطه غرب بودند

او گفت: «موضوعاتی که در ادامه در خصوص نشریات دهه ۲۰ تا ۵۷ مطرح می‌شود در نتیجه ارتباط با مدیران یانویسندگان نشریات، مطالعات اسناد ساواک و اسناد ملی می‌باشد. علاوه بر مسئله حاکمیت پهلوی؛ جریان روشنفکری ما نیز عمدتاً در برابر و علیه مذهب بود و علاوه بر این مسئله ما باید نشریاتی که با عنوان روشنفکری، غرب‌گرایی و باستان گرایی وجود داشتند را در جای خود بررسی کنیم که موانعی بر سر حرکت اسلامی بودند. به تعبیر ملا عبدالرسول کاشانی در کتاب رساله انصافیه؛ "مشکل مطبوعات ما این بود که مطبوعات به دست کسانی افتاد که صلاحیت تعلیم، تربیت، هدایت و رهبری جامعه را نداشتند". به جز او دیگران مانند شیخ فضل الله نوری نیز همین نقدها را داشتند چرا که در عصر مشروطه، جریان روشنفکری صراحتاً علیه اسلام و دین بود. اما اگر سیر در نشریات این دوره داشته باشیم حدود ۴۲ نشریه فهرست کرده ام که آنها را ارائه می‌دهم؛

۱. مجله تاریخ اسلام؛ از علی اکبر تشید که کارمند مجلس شورای ملی بوده و علوم قدیمه را خواند. به زبان ترکی، انگلیسی، فرانسه و عربی مسلط بود. کتاب‌هایی در رابطه با تاریخ اسلام به نام‌های قهرمانان اسلام و قیام سادات علوی از ایشان به جای مانده.
۲. طلوع اسلام؛ من مقالاتی در این نشریه ارائه دادم. در رشت چاپ می شد و شروع کار نشریه در سال ۱۳۲۲ بود. مدیر آن سیدمحمدعلی صدرایی اشکوری که در دهه ۲۰ از مبارزین برجسته، عالم و نویسنده بود و بیش از چهارده عنوان کتاب داشت. در سال ۲۶ روزنامه توقیف شد و پس از کودتا با اینکه سعی کرد علیه رژیم ننویسد اما نهایتاً در سال ۵۳ این روزنامه توقیف شد. او در برخی از شماره‌ها عکس شاه را گذاشته بود اما عمده حرکتش نقد عملکرد دولت و دولتمردان بود. حدود ۱۱۷ برگ سند در ساواک در رابطه با روزنامه طلوع اسلام و صدرایی موجود است.
۳. وظیفه؛ توسط سید محمد باقر محسنی حجازی منتشر می‌شد. این روزنامه مذهبی و سیاسی بود. گرایش به دربار داشت اما مقالات مذهبی آن قابل توجه بود. نویسندگان و طلاب جوان که در این روزنامه مقالاتی می‌نوشتند؛ حجت الاسلام علی حجتی کرمانی و سید هادی خسروشاهی بودند و در دهه ۴۰ به تعطیلی انجامید.
۴. حکمت؛ در قم چاپ و مدیر آن سید یحیی برقعی بود و از مجلات بسیار عالی و پر محتوا در فلسفه، عرفان و مبانی اسلامی بود این مجله ۲ بار توقیف شد.
۵. مکتب اسلام؛ مجله مهمی بود که در سال ۳۷ شروع به کار کرد. آن را باید یکی از مجلات عمومی تاثیرگذار بین سال‌های ۳۷ تا ۵۷ دانست. البته پس از انقلاب به کار خود ادامه داد. صاحب امتیاز آن آیت الله ناصر مکارم شیرازی بود و نویسندگان آن آیت الله سبحانی، حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی، علی حجتی کرمانی، غلامرضا گلسرخی و عمدتاً طلاب جوان حوزه علمیه بودند. در دهه ۴۰ جنبه سیاسی آن بیشتر شد. چندین بار به آن‌ها تذکر داده شد و در اسناد در رابطه با این مجله بیش از ۲۰۰ سند وجود دارد. ۲ بار توقیف شد، اول در جریان انجمن‌های ایالتی_ولایتی و دوم در جریان کاپیتالاسیون، مقالات مهمی داشت مانند؛ اسرار عقب ماندگی شرق، بررسی سینماها، نقش میسیونرهای مذهبی و تحولات در جهان اسلام که آقای خسروشاهی آن را می‌نوشت. تیراژ این مجله به ۱۳۰ هزار در دهه ۵۰ رسید و می‌توان گفت تنها مجله ای بود که از جریانات مذهبی مانده بود.
۶. منشور برادری؛ ارگان فداییان اسلام در دهه ۳۰ بود. پیش از آن نبرد ملت منتشر می‌شد که با اختلافی که در دوران زندانی بودن شهید نواب صفوی در سال‌های ۳۰ و ۳۱ بین فدائیان اسلام به وجود آمد، منشور برادری را منتشر کردند که بیشتر از مقالات تحلیلی، شعارهای اسلامی و شور و احساس در آن بود.
۷. مکتب تشیع؛ عالی‌ترین و کاملترین فصلنامه و سالنامه اسلامی که ارگان حوزه علمیه قم بود مطرح کردند. نویسندگان آن علامه طباطبائی، آیت الله سید محمود طالقانی، مرحوم حسینعلی راشع، آیت الله آذری قمی و سید هادی خسروشاهی بودند. متن مصاحبه هانری کلبن و علامه طباطبائی به عنوان یک ویژه نامه، در سالنامه این نشریه منتشر شد و می‌توان گفت که هنوز مقالات آن ارزش دارد. برخی از آنها مانند آثار آیت الله سید ابوالفضل زنجانی به صورت کتاب منتشر شد یا متن مصاحبه علامه طباطبائی نیز به صورت کتابی انتشار پیدا کرد اما در سال ۴۰ تعطیل شد.
۸. سالنامه معارف جعفری؛ حجت الاسلام محصل یزدی آن را منتشر می‌کرد مجموعه مقالات تاریخی، سیاسی و مذهبی را در بر می‌گرفت.
۹. روزنامه نبرد ملت؛ ارگان فدائیان اسلام در دهه ۲۰ بود چند مورد تعطیلی داشت و پس از کودتا تعطیل شد. اوایل انقلاب منتشر شد اما در دوران آقای میناچی در سال  ۵۸ توقیف شد و به طور کل تعطیل شد. مدیر آن آقای امیر عبدالله کرباسچیان از فعالان عرصه سیاست و فرهنگ در دهه ۲۰ و از نزدیکان فکری آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی بود که بعد‌ها به فداییان اسلام پرداخت و پس از آن همیشه به عنوان یک آدم فعال و پرتلاش بود.
۱۰. نور دانش؛ توسط دکتر عطاالله شهاب پور منتشر می‌شد. شهاب پور فرهنگی‌، باسواد و فاضل که به هفت زبان مسلط است، بود. انجمن تبلیغات اسلامی را سال ۲۲ راه اندازی کرد که در اندونزی، مصر و کشورهای اسلامی نفوذ بالایی داشت. این مجله تا سال ۴۳ منتشر شد. در اوایل آیت الله طالقانی و بسیاری از شخصیت‌ها با آن همکاری می‌کردند. پس از کودتای ۲۸ مرداد انجمن تعطیل شد ولی او به کارش ادامه داد. البته در کنار مجله، سالنامه نوردانش نیز داشت که سال ۴۸ منتشر شد و آن نیز تعطیل شد.
۱۱. بعثت؛ یکی از نشریات مهم و تاثیر گذار سیاسی در جامعه بود. این نشریه مخفی و سال ۴۳ تا ۴۴ توسط حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی، حجت الاسلام سید محمود دعایی و حجت الاسلام علی حجتی کرمانی نوشته می‌شد. چندین بار ساواک آن را تعقیب کرد اما افراد آن ناشناخته باقی ماندند. بیش از ۳۵ سند در رابطه با این مجموعه در دست داریم. این مجموعه پخش گسترده در حوزه علمیه و تهران داشت. در تهران بخشی از افراد نهضت آزادی آن را به عنوان یک نشریه مهم منتشر می‌کردند. طلاب استقبال بالایی از آن داشتند. مباحث؛ نقد سیاسی، افشاء وابستگی حکومت به آمریکا و اسرائیل و مباحث ایدئولوژیکی بودند. ساواک در یک تحلیلی اعلام می‌کند که ناشر این نشریه، علی حجتی، سید واحدی هستند اما سندی پیدا نکردند و پس از دستگیری حجتی نیز چیزی به دست نیاوردند. با کانون نشر حقایق اسلامی مشهد و انجمن تبلیغات اسلامی در تهران ارتباط و همکاری داشتند. ساواک در جایی حدس می‌زند که این نشریه قبلاً توسط سید هادی خسروشاهی چاپ میشد چرا که او ضد اسرائیل است و مطالبی علیه اسرائیل دارد.
۱۲. نشریه انتقام؛ در سال ۴۳ و ۴۴  توسط آیت الله محمدتقی مصباح یزدی نوشته می‌شد. او خود شخصاً این نشریه را آماده می‌کرد و برای چاپ توسط موتلفه به تهران می‌آورد. این نشریه نیز مورد تعقیب ساواک بود خصوصاً که نشریه در سطح وسیعی پخش می‌شد. در سال ۴۴ اعضای موتلفه و این نشریه احساس کردند که ساواک ممکن است به آنها دسترسی پیدا کند نشریه تعطیل کردند اما در سال های ۴۶ و ۴۷ باز ساواک حدس زد که محمد تقی مصباح یزدی این کار را می‌کند البته نشریه انتقام و بعثت پس از انقلاب به صورت مجموعه توسط آقای خسروشاهی منتشر شد.

نشریات دینی مدافع هویت اسلامی، استقلال و اقتدار ایران در برابر سلطه غرب بودند
۱۳. مجله دیانتی؛ این مجله مربوط به دوره رضا شاه می‌باشد. توسط مرحوم آیت الله شیخ غلامحسین تبریزی مشهور به عبد خدایی نوشته می‌شد او از علمای مبارز بود و در تبریز نشریه را منتشر کرد. با قیام علمای تبریز در ۱۳۰۸ تحت تعقیب قرار گرفت و در نهایت مجبور به مهاجرت به نجف اشرف می‌شود و پس از آن دوباره برمی‌گردد و در قیام گوهرشاد حضور دارد.
۱۴. روزنامه خلق؛ آقای کرباسچیان مدیر روزنامه نبرد ملت با مجموعه اختلافاتی که با فداییان اسلام پیدا می‌کند خود روزنامه‌ای تحت عنوان روزنامه خلق انتشار می‌دهد و پس از کودتا تعطیل می‌شود.
۱۵. مجله مکتب توحید؛توسط حجت الاسلام محمد رضوی از علمای آذربایجان غربی منتشر می‌شد در دهه ۵۰ چهار شماره از آن منتشر شد و تعطیل شد این مجله بیشتر مبانی ایدئولوژیکی داشت. مرحوم رضوی نیز آثاری در رابطه با توحید، معاد و مبانی اسلامی داشتند و از روحانیون فاضل بود.
۱۶.پیام حق؛ نویسنده آن مرحوم حجت الاسلام غلامرضا فیروزان بود او از فعالان فرهنگی سیاسی دهه ۲۰ تا ۷۰ بود و در سالهای پایانی عمرش نیز فعالیت دینی خود را در سیستان و بلوچستان و شهرهای دیگر ادامه می‌داد.
۱۷. روزنامه صدر اسلام؛ سال ۲۰ چاپ می‌شد موسس آن سید حسین شیرازی صدر که از فعالان مذهبی نیز بود و در کتاب انقلاب اسلامی حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان به طو  مفصل درباره او صحبت شده است.
۱۸. مجله پرچم اسلام؛ در سال  ۲۵ منتشر شد و می‌توان گفت که یکی از دو نشریه مهم اسلامی در دهه ۲۰ در برابر صهیونیسم‌ بود. در آن زمان هنوز اسرائیل تشکیل نشده بود اما قتل عام‌هایی که تشکیلات مخفی یهود در فلسطین انجام می‌داد، توطئه‌هایی که بهائیت در ایران داشت و از طرف دیگر جریان مارکسیسم و کمونیسم که توسط حزب توده و فرقه دموکرات آذربایجان مطرح شده بود را مورد بررسی قرار می‌داد. عمده بحث آن در رابطه با اسلام، مرجعیت و روحانیت بود. مدیر آن مرحوم عبدالکریم فقیه شیرازی از پزشکان برجسته و کارآمد بود که ارتباط نزدیکی با آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی داشتند. با دستگیری آیت الله کاشانی در بهمن ۱۳۲۷ که منجر به تبعید ایشان به لبنان شد؛ عبدالکریم فقیه دستگیر می‌شود و به زندان می‌رود و روزنامه برای همیشه تعطیل می شود. بعدها نیز اجازه انتشار نشریه را ندادند اما خود روزنامه به عنوان یکی از منابع اسلامی مهم در دسترس و قابل رجوع است.
۱۹. الفکرالاسمی؛ توسط عباس مهاجرانی منتشر می‌شد کاملاً درباری بود و برای کشورهای عربی منتشر می‌شد اما مطالب اسلامی و تحقیقی نیز داشت. چرا که خود مهاجرانی سخنران و نویسنده توانمند به زبان فارسی و عربی بود. این مجله تا سال ۵۷ و سقوط حاکمیت پهلوی به عربی منتشر می‌شد، سال ۵۸ ایشان یک شماره در رابطه با انقلاب اسلامی منتشر کرد اما با توجه به اینکه پرونده مناسبی نداشت به انگلستان پناهنده شد و پس از آن به امریکا رفت.
۲۰. آیین اسلام؛ یکی از دو روزنامه مهم دهه ۲۰ بود که نصرت الله نورانیان آن را منتشر می‌کرد. از نشریات بسیار قوی در عرصه سیاست، فرهنگ و جریان شناسی دهه ۲۰ است. نشریه پس از کودتا تعطیل شد و پس از انقلاب نیز آقای نوریان تلاش می‌کرد که آن را منتشر کند. چند شماره‌ای منتشر می‌شود و پس از آن دیگر نتوانست ادامه دهد. اما مطالبی که در روزنامه آیین اسلام هست امروز به عنوان یکی از منابع عالی در نقد مارکسیسم، نقد احمد کسروی، بهائیت و نقد جریان غرب گرایی وجود دارد. این مجله تحت چهار جلد توسط کتابخانه مجلس شورای اسلامی در دوران مدیریت آقای رسول جعفریان منتشر شد.
۲۱. فروغ علم؛ توسط حجت الاسلام شهیدی و پس از آن دکتر سید جعفر شهیدی منتشر می‌شد ایشان زمانی که در نجف بود در نقد کسروی و بهائیت کتاب‌های خوبی نوشت زمانی که به ایران آمد سه جلد کتاب تحت عنوان جنایات تاریخ نوشت و وضعیت مجلس شورای ملی و سیاستمداران آن زمان را نقد کرد. مجله فروغ علم با همکاری استاد سید غلامرضا سعیدی منتشر می‌شد و نویسندگان آن عمدتاً نویسندگان فعال مذهبی در آن زمان هستند.
۲۲. گنج شایان؛ توسط مرتضی لنگرودی منتشر می‌شد که کارمند بانک رهنی و مباحث مذهبی، سیاسی بود.
۲۳. سه نشریه مخصوص دار التبلیغ؛  دارالتبلیغ در اواخر دهه ۴۰ و ۵۰ سه نشریه داشت و هیچکدام از آن‌ها به دلیل تفکر آقای شریعتمداری سیاسی نبودند. در عرصه تربیتی و دینی قابل توجه هستند۱. پیام شادی( داستان‌های کودکان و مطالب جذاب برای کودکان داشت.) ۲ نسل نو خواسته( برای دانش آموزان دبیرستانی.) ۳ مجله الهادی( به زبان عربی و بیشتر در کشورهای عربی منتشر می‌شد.) و تا پیروزی انقلاب پابرجا بودند.
۲۴. مجموعه نشریات نجات نسل جوان؛ یکی از نشریات بسیار خوب و سازنده در سال ۴۴ بود که به ابتکار آیت الله ناصر مکارم شیرازی آغاز شد. هر شماره مستقل، هم کتاب و هم نشریه بود. مطالب آن سیاسی، اجتماعی، تاریخی و تربیتی بود مثلاً یک شماره در رابطه با آندولوس و جدا شدن او از جهان اسلام بود. نوعی اعتیاد‌های خطرناک، سینما و وضعیت آن دوران را نقد می‌کرد. مجموعه خوبی بود که از طرف ساواک ممنوعه اعلام شد و عمدتاً اجازه چاپ مجدد نداشتند. برخی از شماره این مجله مثل نقش سینما که آیت الله زین عابدین قربانی نوشته بود به صورت کتاب منتشر شد.
۲۵. مجله آستان قدس رضوی؛  در سال ۳۸ ارگان آستان قدس و مدیر آن فخرالدین حجازی بود. ایشان از نویسندگان و ناطقین زبردست دهه  ۲۰ تا دهه ۷۰ بود. مجله دو بخش داشت بخش اول مطالب اعتقادی و علمی که نویسندگان آن استاد محمد تقی شریعتی، دکتر علی شریعتی، فخرالدین حجازی، سید هادی خسروشاهی، سید غلامرضا سعیدی و... بودند و در قسمت بعد آن مطالبی راجع به سفر شاه به مشهد نوشته می‌شد. بسیاری از مطالب آن بعدها به صورت کتاب درآمد مثلاً تفسیر نوین استاد شریعتی از جمله مقالاتی بود که در این مجله به صورت سلسله وار منتشر می‌شد یا کتاب درباره قرآن پژوهشی؛ در رابطه با قرآن و پیامبر است که آثار سید هادی خسروشاهی و فخرالدین حجازی و امثال این هاست.
۲۶: حقیقت؛ فخرالدین حجازی در دوران نوجوانی در سبزوار آن را منتشر می‌کرد. او از ۱۴ سالگی انجمن تبلیغات اسلامی را تاسیس می‌کند، روزنامه حقیقت را با همکاری حمید سبزواری( حسین ممتحنی) و عباس علی محمودی منتشر می‌کرد و با کودتا دفتر روزنامه او را آتش زدند و خودش آواره بیابان شد و آقای حمید سبزواری هم از آموزش و پرورش اخراج شد. در نتیجه او به مشهد می‌رود و در مشهد تحت حمایت استاد شریعتی و آیت الله العظمی محمد هادی میلادی قرار می‌گیرد.
۲۷. روزنامه ندای حق؛ از مجلات مهم اواخر دهه ۲۰ تا اوایل دهه ۵۰ بود و توسط سید حسن عدنانی منتشر می‌شد. در چهار صفحه بود، هیچگاه تمجید و تعریف از شاه نداشتند و همیشه علیه او بود. نویسندگان آن حجت الاسلام دوانی، خسروشاهی، شهید محمدعلی گرگانی بودند و من از سال ۴۸ تا ۵۱ مقالاتی در همین روزنامه نوشته ام.  مدیر روزنامه زندگی ساده‌ای داشت. این روزنامه در قضیه انجمن های ایالتی و ولایتی و کاپتولایسون توقیف شد. همواره تحت فشار ساواک بود، مقالات بررسی می‌شدند و بیش از ۷۰ برگ سند در رابطه با آقای عدنانی و این روزنامه وجود دارد.
۲۸. طالب حق؛ در رشت توسط آقای جوادی منتشر می‌شد. تا سال ۵۳ ادامه داشت، بخشی از آن محلی بود اما قسمت اسلامی آن قابل توجه است. آقای جوادی دورانی را با نهضت جنگل و میرزا کوچک خان همکاری می‌کرد و سوابق مبارزاتی داشت. روزنامه خوبی بود و من سال ۴۸ تا ۵۱ با آن ارتباط داشتم.
۲۹. حیات مسلمین؛ صاحب امتیاز آن ابوالفضل ابن الرضا، یکی از روحانیون تهران بود اما مدیر مسئول آن شیخ مصطفی رهنما بود. اولین شماره این نشریه سال ۲۰ منتشر شد اما چندان ادامه پیدا نکرد بیشتر مطالب سیاسی و فعالیت های مذهبی که در دهه ۲۰ وجود داشته مطرح بود.
۳۰. سالنامه دین و دانش؛ در غرب کشور و در اسدآباد منتشر می‌شد. تعریف آن را در کتاب انقلاب اسلامی از آقای حسینیان دیده‌ام مدیر مسئول آن آقای سلیمان سپاس(یونسی) بود.
۳۱. گلشن اسلامی؛ محمود کاشف در سال ۲۶ آن را منتشر می‌کرد، بیشتر مباحث اسلامی و اعتقادی خصوصاً در برخورد با مبانی مارکسیسم داشت.
۳۲. روزنامه ستاره اسلام؛ سال ۲۸ منتشر می‌شد و محتوای آن اسلامی بود. مدیر آن محمد تقی شکوهیده بود. مرکز آن چهار راه ولیعصر بود و تا سال ۵۳ منتشر می‌شد. سال ۵۳ توقیف شد بعد از کودتا بعضاً از شاه و درباریان تعریف می‌کرد اما شکوهیده فردی منتقد و مخالف بود. من هم سال ۴۹ تا ۵۱ مقالاتی برای این روزنامه نوشته امنشریات دینی مدافع هویت اسلامی، استقلال و اقتدار ایران در برابر سلطه غرب بودند


۳۳. مجله مسلمین؛ یکی از مجلات سیاسی بسیار قوی در دهه ۲۰ که ارگان اتحادیه مسلمین بود. این اتحادیه توسط حجت الاسلام حاج شیخ مهدی سراج انصاری منتشر می‌شد. پدر ایشان از علمایی بود که ترور شد. مهدی سراج به نجف سفر کرد و تحصیلات عالیه در آنجا داشت. دوره نوجوانی‌اش را با احمد کسروی در مدرسه طالبیه هم حجره بود. اوایل که کسروی مجله پیما را شروع کرد چند مورد همکاری داشتند پس از انحراف کسروی در برابرش می‌ایستد، او را نقد می‌کند و سه جلد کتاب در نقد کسروی نوشت. در سال  ۲۰ به ایران آمد، اتحادیه را شروع کرد. دفاع از فلسطین، نهضت اسلامی در هندوستان، مصر و کشورهای دیگر را شروع کرد. همکاران ایشان دکتر کافی که کتابی در نقد کمونیسم داشت و آیت الله طالقانی بود که در تمام نشریات انقلابی، سیاسی و دینی حضور فعال داشت این مجله پس از کودتا تعطیل شد چند عنوان کتاب در زمینه هایی منتشر شد. این مجله امروزه از آثار برجسته به حساب می آید.
۳۴. دنیای اسلام؛ توسط سید محمدعلی تقوی منتشر می‌شد بسیاری از نویسنده‌ها بیان کردند که محتوای این روزنامه به لحاظ سیاسی بسیار قوی بود.
۳۵. سالنامه پیام اسلام؛ در قم توسط حجت الاسلام مصطفی زمانی نجف آبادی  منتشر می‌شد و بسیار پر محتوا بود. آقای زمانی مترجم، نویسنده و محقق بود چند مورد زندان رفت. این سالنامه سه سال منتشر شد و در سال ۵۳ توقیف شد.
۳۶. روزنامه روحانیت: توسط سعید طهرانی منتشر می‌شد
۳۷. اخگر: ابتدا در اصفهان و پس از آن در تهران منتشر شد. نویسنده آن سرهنگ احمد اخگر بود که زندگی پر از فراز و نشیب داشت. پدر ایشان مسئول کتابخانه مدرسه سپه‌سالار بود، برادرش از علمای بزرگ آمل بود اما خودش کارمند ژاندارمری می‌شود. در جنگ جهانی اول علیه انگلیس می‌جنگد پس از آن به نهضت جنگل می‌پییوندد و به میرزا کوچک خان جنگلی کمک می‌کند اما در نهضت جنگل توسط مأمورین حکومت شناسایی نمی‌شود. در دهه ۲۰ روزنامه اخگر را منتشر می‌کند. ترجمه قرآن و مجموعه خاطرات نیز از او به جای مانده است.
۳۸. روزنامه ناطق اسلام؛ توسط حسین ناطق خراسانی در سال ۲۴ منتشر می‌شد.
۳۹. مجله وحدت اسلامی؛ در دوره رضا خان تالیف شده و اسناد زیادی از آن داریم
۴۰. اسلام مکتب مبارز؛ در خارج از کشور منتشر می‌شد هنگامی که شهید آیت الله بهشتی به عنوان امام جماعت و مسئول مسجد هامبورگ، اتحادیه اسلامی دانشجویان را در اروپا تاسیس می‌کند و مجله مکتب مبارز را به عنوان ارگان این اتحادیه قرار می‌دهد. اما هیچگاه اسمی از خود در نشریه نمی‌برد. گرداننده آن عمدتاً دکتر سید محمد صادق طباطبایی و افراد انجمن بودند که اسامی‌شان را نمی‌گفتند. بیشتر بیانیه‌های امام در دهه ۴۰ و ۵۰ را چاپ می‌کردند.  قبل از انقلاب به صورت مخفی نشریه به ایران می‌رسید، پس از انقلاب در سال ۵۶ و ۵۷ برخی از شماره‌های آن در ایران به چاپ رسید. این مجله خود را بیشتر در خدمت جنبش فکری، سیاسی عالم اسلام مطرح می‌کرد به خصوص در منطقه زبان فارسی که تاجیکستان، هندوستان، پاکستان و افغانستان را در بر می‌گرفت. کوشش آن‌ها این بود که در نشست اتحادیه پیام‌هایی برای امام می‌دادند و امام هم پیامی برای آن‌ها می‌نوشت و دیدارهای زیادی هم دکتر صادق طباطبایی با امام داشتند. این نشریه امروز نیز در بسیاری از مطالب برای ما جنبه تاریخی دارد و اسناد بسیار زیادی در ساواک در رابطه با این مجله وجود دارد.
۴۱. مجله دانش آموز؛ ارگان کانون اسلام بود، این کانون توسط آیت الله طالقانی راه اندازی شد و در سال ۲۰ مقالات مهندس بازرگان منتشر می‌شد. فعالیت خوبی داشت تا سال ۲۴ فعال بود. مقاله مذهب در اروپا آقای بازرگان در همین روزنامه منتشر می‌شد.
۴۲. خلق؛ متعلق به حزب ملل اسلامی بود که مجموعه آن در دسترس است. به لحاظ سیاسی، هم مباحث تشکیلاتی و خصوصیات افراد تشکیلاتی و مباحث اسلامی، حاکمیت اسلامی، قوانین اسلام و حکومت اسلام که زیر نظر آقای سید کاظم بجنوردی منتشر می شد و امروزه نیز از نشریات خوب است.»

وی در ادامه بیان کرد: «در اینجا باید به دو موضوع اشاره شود ۱. ضرورت بررسی تاریخ معاصر خودمان که در مباحث جریان شناسی، احزاب، گروه‌ها، رخدادها و وقایع و نهایتاً حاکمیت قاجار و پهلوی باید مورد بررسی قرار بگیرد. در عرصه نقش مطبوعات به عنوان یک رهاورد که دستاورد‌های غیر قابل انکار داشته است، در عرصه بیداری، هوشیاری، آگاهی جامعه و گسترش علم جهان شناسی؛ آسیب هایی هم برخی از نشریات تا دوران پهلوی اول به فرهنگ، تمدن و هویت ملی ما وارد کرد. که برای دانشجویان رشته ارتباطات شناخت، انجام کار تحقیقی و نقد آن‌ها ضرورت دارد. برخی از این نشریات؛ مانند روزنامه ایران نو که توسط حزب دموکرات منتشر می‌شد یا روزنامه کاوه که توسط تقی زاده و کمیته ایران ملی منتشر می‌شد، و همچنین نشریاتی مانند روزنامه ایران، مجله آینده، در دهه ۲۰ مجلاتی مانند سخن ظرفیت چند پایان‌نامه را دارند. در رابطه با بخشی که در برابر هجوم فرهنگ غرب و  سلطه به دنبال تغییر هویت اسلامی و جامعه ما بود باید کار تحقیقی انجام شود.»

وی افزود: «عمده تفاوت نشریات مذهبی با روزنامه‌های دیگر این بود که نشریات مذهبی اولاً بر مبانی فرهنگ، تمدن و تعالیم اسلام به عنوان یک وظیفه، تکلیف و رسالت تکیه می‌کردند دوماً از هویت اسلامی، استقلال و اقتدار ایران در برابر سلطه غرب خصوصاً انگلیس و امریکا دفاع می‌کردند و سوم اوضاع سیاسی، اجتماعی درون جامعه که برخی از آنها نشات گرفته از حاکمیت بود را نقد می‌کردند. در ایران در سال ۲۴ مجله‌ای به نام اسرائیل، در دهه ۳۰ تا ۴۰ مجله نور جهان توسط میسیونر‌های آمریکایی و دهه ۵۰ غذای روح به دو زبان فارسی و انگلیسی که در واقع درسنامه بود برای افراد که هم زبان را یاد بگیرند و هم تبلیغ مسیحیت شود منتشر می‌شدند. مشکل مطبوعات در دوران پهلوی مدیران فاقد صلاحیت نشریات بودند. برخی از آنها نشریه را پل ترقی می‌دانستند و برخی دیگر برای رسیدن به قدرت و اهداف دیگر از نشریه استفاده می‌کردند.»

او گفت: «اگر ما در جامعه امروز مشکلات فرهنگی در عرصه مبانی فرهنگ و خرده فرهنگ‌ها داریم نقد و بررسی مطبوعات می‌تواند تجربه، درس آموز و شناخت عمیق از دستاوردها و آسیب‌ها باشد و این مسئولیت به عهده دانشجویان رشته ارتباطات است. در این عرصه اسناد و منابع خوبی در اختیار می باشد. برخی مجموعه های شخصی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، سازمان اسناد، کتابخانه ملی و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی امکان ارایه این اسناد به دانشجویان را دارند. موضوعی که باید به آن بپردازیم؛ ۱. نقد و بررسی عملکرد مدیران مجلات؛ چه مذهبی و چه غیر مذهبی تا شخصیت، خصوصیات و ویژگی‌های آن‌ها را تبیین کنیم؛ در این تبیین و تدوین قدرت‌ها و ضعف‌ها به خوبی شناخته می‌شود. ۲.پرداختن به نویسندگان مطبوعات و بررسی ویژگی با جهت گیری های شخصی آن‌ ها دیگر فعالیتی است که باید انجام شود.»

او در آخر گفت: «در دهه ۲۰ که مطبوعات اسلامی منتشر می‌شد سندیکای مطبوعات حاضر به پخش مطبوعات مذهبی نبود. به همین دلیل آقای نوریان و آقای تقوی؛ سندیکای مطبوعات مذهبی را تاسیس می کنند. چرا که آن‌ها از طرف دولت در فشار بودند و موفق نمی‌شوند، اما در دوره کوتاهی از طرق محافل مذهبی، می‌توانند مطبوعات مذهبی را به شهرستان‌ها بفرستند. برای کمک های مالی، شرکت سهامی مطبوعات دینی در سال ۲۵ تاسیس شد. مجلات و روزنامه‌های زیادی داریم که منتشر شدند اما ۲ یا ۳ شماره دوام پیدا کردند و این شرکت سهامی مطبوعات دینی که توسط نصرت الله نورانی و مرتضی نورانی و اکبر منتظمی و چند تن دیگر تشکیل شد در سال های ۲۷ و ۲۸ موفق شدند که حرکت و پشتیبانی خوبی داشته باشند، خصوصاً در دوره قوام السلطنه که تعطیلی مطبوعات وجود داشت.»

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار