پایان کسوف خدا در زندگی بشر !

یکی از بخش های ویژه این جشنواره مطالعات انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) است که به صورت تخصصی به بررسی آثار مربوط به حوزه انقلاب می پردازد. در دوره اخیر جشنواره فارابی نیز کتاب «نظریه‌های بازتاب جهانی انقلاب اسلامی ایران»  که توسط عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی به نگارش درآمده است، حایز رتبه برتر شد و با حضور رئیس جمهور از نویسنده این کتاب تقدیر به عمل آمد. آنطور که نویسنده خود در کتاب مذکور عنوان می کند این کتاب ماحصل ده سال تدریس در مقطع کارشناسی ارشد و دکترای رشتة علوم سیاسی، در موضوع بازتاب های جهانی انقلاب اسلامی ایران و تأثیرات عینی آن بر عملکرد کشورهای منطقه است.

در این کتاب نویسنده سعی کرده است با بهره گیری از نوین ترین رهیافت های نظری به بررسی بازتاب انقلاب اسلامی ایران بپردازد. نظریه هایی همچون «رهیافت میان رشته ای در تبیین تأثیرات انقلاب اسلامی»، «رهیافت هرمنوتیک در سنجش تأثیرات انقلاب اسلامی» و ... به منظور بررسی موضوع مورد توجه قرار گرفته و در پایان نیز الگوهای رابطة دین و سیاست پس از انقلاب اسلامی در جهان اسلام ترسیم و دربارة آن ها توضیح داده شده است.

به غیر از ماهیت کتاب، نویسنده نیز سابقه درخشانی در بررسی و نگارش مقالات در حوزه انقلاب اسلامی دارد و به جرئت می توان وی را یکی از نظریه‌پردازان در حوزه انقلاب اسلامی عنوان کرد. تالیف ده‌ها عنوان مقاله و کتاب در حوزه‌های مربوط به انقلاب اسلامی و چند دهه تدریس در دانشگاه های معتبر کشور تنها بخشی از سوابق علمی دکتر ابراهیم برزگر است.

وی که متولد سال 1343 از توابع شیراز است تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی پیگیری کرده و در مقطع ارشد در سال 69 از دانشگاه امام صادق فارغ التحصیل شده و دکتری خود را از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کرده است . او اکنون به عنوان استاد تمام در دانشگاه علامه طباطبایی مشغول به تدریس است. اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)؛ سیاست به مثابه صراط ، روانشناسی سیاسی، تاریخ تحول دولت در اسلام و ایران ، درامدی بر اندیشه سیاسی صحیفه سجادیه و مطالعات میان رشته ای در ایران از جمله کتاب های مهم و تاثیرگذار دکتر برزگر است.

متن ذیل مصاحبه امین صبحی با دکتر ابراهیم برزگر است که بهانه فرارسیدن ایام دهه فجر در اتاق کوچک ایشان در دانشگاه علامه تهیه شده است. در این مصاحبه سعی کردیم ضمن آشنایی با کتاب جدید ایشان چندین محور مهم در خصوص مسایل روز مرتبط با انقلاب اسلامی همچون جریان بیداری اسلامی ، پیدایش داعش، موج گسترده اسلام هراسی ، مذاکره با آمریکا و... مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. ماحصل این مصاحبه در ذیل از مد نظر شما خواهد گذشت.

به عنوان اولین سوال! جناب دکتر برایمان از کتاب جدیدتان و همچنین برگزیده شدن در جشنواره فارابی بفرمائید؟ دلیل اصلی پرداختن به موضوع بازتاب انقلاب اسلامی چه بود؟

یکی از مباحث مرتبط با انقلاب های بزرگ نظیر انقلاب کبیر اسلامی ایران تاثیرات منطقه ای و بین المللی آن است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در بابااین تاثیرات هزاران خبر ، شاهد، اعتراف، اقرار و اظهار نظر وجود دارد. برای قالب دهی و قالب ریزی این حجم انبوه از داده ها در خصوص 57 کشور اسلامی و سایر مسلمانان در سایر کشورها کاستی های نظری وجود داشته و دارد.برای رفع این کمبود تئوریک سعی کردم تا 7 تئوری در این زمینه ارائه دهم و آنها را در حوزه ادبیات تاثیرات و بازتاب های انقلاب کاربردی کنم همانطور که یک شاعر می کوشد که آن را به نظم بکشد یک دانشگاهی نیز باید بکوشد تا این حجم عظیم از تاثیرات را مفهوم سازی و به خواننده منتقل نماید.این بعد از تاثیرات مخصوصا برای نسل جوان ما قریب است.

فکر می‌کنید در حوزه نظری دانشگاه‌های ما تا چه میزان توانسته اند دین خود را به انقلاب ادا کنند؟

اثری در این باب وجود دارد امروز رکوردهای انقلاب اسلامی ایران در موتور های جست و جو با انقلاب فرانسه برابری می کند ولی سهم ایرانی ها در تحقیقات در این حوزه بسیار اندک است و آنان دچار حجاب معاصرت هستند. به ویژه در باب تاثیرات فراملی آن کم کار تر هستند.این جنبه از ادبیات انقلاب اسلامی برای نوجوانان و مردم ایران بسیار جذابتر است. چون حدیث دلبران را در گفته دیگران می بینند.

سه گام دشمن برای اخلال در فرایند بازتاب صدور انقلاب اسلامی/ غرب در خصوص وقوع انقلاب ایران غافلگیر شد اما در بازتاب آن نه

یکی از کلیدی ترین مباحث کتاب شما بحث بررسی بازتاب انقلاب اسلامی است. به نظرتان انقلاب اسلامی تا چه میزان توانسته است آرمان صدور را محقق کند؟

یکی از نکاتی که پس از هر انقلاب بزرگ مثل انقلاب فرانسه، روسیه و ایران روی می‌دهد و به منزله یک قاعده و یک امر محقق در یک بررسی پسینی همه صاحب‌نظران بدان اذعان دارند آن است که انقلاب‌های بزرگ تاثیرات منطقه‌ای در پی دارند. انقلاب اسلامی ایران نیز علی القاعده می‌بایست کشورهای مجاور و همسایگان 15 گانه را در مرحله اول و کشورهای دورتر را در مراحل بعدی مورد تاثیر و تاثر قرار می داد که این اتفاق رخ داد.

تبعا این موضوعی است که به سیاست خارجی ایران هم مرتبط است. بنابراین یک بخشی از این تاثیرات متاثر از پیامدهای قهری یک انقلاب بزرگ در یک منطقه راهبردی بوده، منطقه ای که حدفاصل سه قاره و در کنار خلیج فارس  و تنگه راهبردی هرمز قرار داشته است. بخش دوم نیز تاثیرات تدبیری است که نتیجه سیاست خارجی ایران بوده و به عنوان سیاست خارجی مطلوب از سوی امام و رهبران انقلاب تعیین شده است و قابل بررسی و ارزیابی می باشد. پس می توان گفت بازتاب انقلاب اسلامی ایران یک بخشی رفلکسی و یک بخش مدیریت شده داشته است.

یکی از مباحثی که شما در نظریات بازتاب انقلاب به ویژه در نظریه پخش بدان اشاره کرده اید موضوع موانع انتقال و صدور پیام های انقلاب اسلامی است. به نظرتان در خصوص انقلاب اسلامی چگونه می تواند این موانع را احصا کرد؟

ابتدا باید به این نکته بسیاری کلیدی توجه داشت که سیاست  و رفتار در عرصه بین‌المللی یک رفتار متعاملانه است و اساسا سرشت سیاسی در کنش و واکنش طرف‌های مقابل شکل می گیرد. در موضوع صدور و یا بازتاب انقلاب اسلامی نیز ایران خود تنها یک طرف ماجرا بوده است چه در سیاست‌های تدبیری و چه در سیاست‌های رفلکسی. اما طرف های دیگری نیز در این فرایند نقش داشته اند که اعم از قدرت های منطقه ای و جهانی بوده اند. طبعا این قدرت ها به دنبال تحدید تاثیرات انقلاب اسلامی ایران بوده اند چرا که این تاثیرات در قطب مقابل منافع آنها قرار داشته است.

 اگر چه قدرت های بزرگ در خصوص اصل وقوع انقلاب اسلامی غافل گیر شدند و حتی در مواردی پیش بینی های آنها 180 درجه معکوس تاویل شد  اما بعد از انقلاب اسلامی نکته این بود که انها در خصوص تاثیرات انقلاب غافل‌گیر نشدند و چون پیش‌بینی داشتند کوشیدند به عنوان طرف دوم در فرایند تاثیر و تاثر انقلاب اسلامی در منطقه و جهان اخلال ایجاد کنند و در این روند نیز کار خودشان را کردند.

 ما از ابتدای انقلاب اسلامی مواجه‌ هستیم با اخلال‌هایی که آن‌ها در شکاف های قومیتی‌ کشور ایجاد کردند و ناآرامی‌ها مناطقی از کشور ما همچون کردستان، خوزستان، آذربایجان و ... را در برگرفت. در واقع آنها کوشیدند توان انقلاب را مشغول به خود کنند و انقلاب را از جوشش خارجی باز دارند.

 بک بخش دیگری هم از این اقدامات دشمن در خصوص طراحی کودتا ها و اقدامات براندازی بود که شاهد مثال آنها را می توان در ترورها و اقدامات ضدامنیتی گروه های تروریستی دید. بخش سوم هم معطوف بود به ایجاد یک جنگ بزرگ علیه ایران که در واقع کیان انقلاب اسلامی را هدف قرار داده بود. جالب اینجاست که همین تحمیل جنگ موضوعی است که در انقلاب فرانسه هم مشابه آن را شاهد هستیم. جنگی که 8 سال توان ایران را مصروف خود کرد و شکاف ملیتی بین ایران و اعراب ایجاد نمود و کوشیده‌ شد تا امواج اثر گذاری انقلاب اسلامی ایران به حداقل رسانیده شود.

انقلاب اسلامی خاکریز دفاع از منافع ملی ایران را به سواحل مدیترانه و شمال آفریقا برده است/دوگانه منافع ملی و منافع اسلامی وجود ندارد

در صحبت هایتان اشاره ای داشتید به موضوع تاثیرات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در روند بازتاب انقلاب اسلامی. با این حال همواره این نقد از سوی برخی مطرح شده است که سیاست خارجی مبتنی بر دیدگاه های انقلاب اسلامی به نوعی درگیر یک آرمان گرایی بیش از  حد و حصر است و همین مولفه باعث شده تا منافع ملی ایران در میانه این آرمان خواهی های بلندپروازانه کم رنگ شود. به عنوان مثال برخی این موضوع را مطرح می کنند که ضدیت با رژیم صهیونیستی بیش از آنکه دفاع از منافع ملی ایران باشد دفاع از آرمان امت اسلامی است.نظر شما در این خصوص چیست؟

من تقریبا کاملا با این عقیده منتقدان مخالف هستیم. اجازه دهید ابتدا به موضوع سیاست خارجی مطلوب اشاره کنیم . به نظر من سیاست خارجی مطلوب آن سیاستی است که بخشی از آن معطوف به واقعیت‌ها، موقعیت‌ها و ثابت‌های  هر کشوری است . به  هر تقدیر هر کشوری به دنبال کسب منافع خود، افزایش و حفظ آنهاست. البته این یک قاعده عقلی است.

بگذارید بحث را با چند مثال پیش ببریم. در مورد امام خمینی(ره) دو نکته وجود دارد که نشان می دهد سیاست های ایشان همواره در راستای دفاع از منافع ملی ایران بوده است. برای مثال حتی قبل  از انقلاب امام علی رغم مخالفت صریحی که با شاه به عنوان یک فرد نامطلوب و یک سیاست‌مدار مساله‌دار داشت و همواره در سال‌های آخر پادشاهی با شدید‌ترین ادبیات با وی صحبت‌ می کرد در یک موقعیتی که شاه ملاقاتی با رئیس جمهور آمریکا داشت و رئیس جمهور این کشور پشت خودش را به شاه می کند امام در سخنرانی خود به شدت با عصبانیت و ناراحتی می‌گوید چرا به شاه ما توهین شده است. به نظرتان این دفاع از منافع ملی ایران نیست؟

در مقطع بعد از انقلاب نیز باید گفت که طی 200 سال گذشته در تمام جنگ‌ها همواره قطعاتی از کشور ما از دست رفته است اما در جنگ 8 ساله که رزمندگان ما و امام آنها با داعیه اسلامی و عاشورایی و مقولات مذهبی وارد مساله دفاع شدند یک وجب از خاک ایران جدا نشد و دفاع از منافع ملی عملا به منصه ظهور آمد.

همچنین با پیروزی انقلاب اسلامی و تکثیر پیام ایران در کشورهایی همچون عراق، لبنان، سوریه، یمن، فلسطین و ... ایران اسلامی دارای عمق استراتژیک شد و امروز خاکریز دفاعی ما در شمال آفریقا و سوریه و سواحل مدیترانه رقم قرار دارد. معتقدم یکی از واهمه‌هایی که آمریکا و اسرائیل در ضربه زدن به ایران دارند این است که ضمن اینکه ایران به چنین حمله ای  واکنش نشان می دهد دوستان ایران نیز در کشورهای دیگر منافع آنها را تهدید می‌کنند. پس اساسا دوگانه منافع ملی و منافع اسلامی در واقع امر وجود ندارد همانگونه که دوگانه اسلام و ایران وجود خارجی نداشته است. به تبع تعریف منافع اسلامی و منافع ایرانی معنا پیدا نمی‌کند و از بنیاد غلط است و در عالم خارج نیست.

به مساله ضدیت با اسرائیل اشاره نکردید. موضوع دفاع از منافع مردم فلسطین و ارتباط آن با منافع ملی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

بله در این خصوص نیز معتقدم تعریفی که انقلاب از ضدیت با اسرائیل دارد در راستای منافع ملی ماست. ببینید از قدیم اعراب برای خود سه دشمن ترک ها، ایرانیان و اسرائیل را متصور بوده‌اند. حال اگر ما بتوانیم به آنها سیبل واحدی نشان دهیم این کشورها انرژی خود را علیه رژیم اسرائیل تخلیه می‌کنند و از همین رو پرداختن به اسرائیل توجیهات منافع ملی پیدا می کند.

البته طبعا با پیروزی انقلاب، ارزش‌های اسلامی  مانند عدالت‌‌طلبی، نفی ظلم، استقلال‌طلبی، نفی سلطه و...  مجال سیاست‌گذاری و تبدیل ایده‌ها به سیاست‌ها و راهبرد‌های عملیاتی پیدا کرده است اما این توجه به ارزش‌ها به معنای نادیده‌انگاشتن ارزش‌های ملی نیست و در بسیاری از موارد نشان‌داده شده است ارزش‌های اسلامی بهتر می‌تواند از منافع ملی  ما دفاع کنند چون قدرت  انگیزش بیشتری را فراهم می‌آورند.

مهمترین پیام انقلاب اسلامی پایان کسوف خدا در زندگی بشر و بازگشت معنویت به تمامی عرصه های اجتماعی و فردی بشر است/منطق انقلاب صادر شده است

جناب دکتر اجازه بدهید یک سوال واضح و صریح از شما بپرسیم. آن چیزی که انقلاب اسلامی در آرمان صدور به واقع دنبال آن است چیست؟ به عنوان مثال در فرایند جهانی سازی غرب به دنبال لیبرالیزاسیون و دموکراتیزاسیون توامان است. انقلاب اسلامی به دنبال چیست؟

فکر می کنم برای اینکه پاسخ صحیحی به این سوال بدهیم باید بررسی کنیم انقلاب اسلامی چه پیام‌هایی داشته است و این پیام‌ها دارای چه محتوایی بوده اند.شخصا معتقدم مهمترین پیام انقلاب اسلامی پایان کسوف خدا در زندگی بشر و بازگشت معنویت به تمامی عرصه های اجتماعی و فردی بشر است.بله در کلام حضرت امام به صراحت هست که معنای صدور انقلاب اسلامی صدور سخت و نظامی نبوده است. البته در برهه‌ای از زمان کشورهای حاشیه خلیج فارس دچار سوء برداشت شدند و حتی برخی برنامه های دفاعی ویژه ای را در مقابل ایران اتخاذ کردند اما هدف انقلاب اسلامی این بوده که ارزشهای انقلاب به گوش دیگران برسد. این پیام‌ها همچون بذرهایی بوده است که در ذهن مسلمانان جهان پاشانده شد و علی رغم اخلال‌های طرف مقابل در مجرای پخش امروز این پیام ها به بار نشسته است و بذرها به نهال تبدیل شده اند. امروز در میان 1.5 میلیارد جمعیت مسلمانان منطق انقلاب اسلامی ایران پذیرفته شده است و آن منطق این بود که خدا باید به زندگی بشر بازگردد.ب نظرم با این تفاسیر به صراحت می توان گفت انقلاب اسلامی ایران صادر شده است.

جناب دکتر! شما فکر می کنید مهمترین مانعی که امروز پیش روی توسعه پیام انقلاب اسلامی است چیست؟

متاسفانه ما در میان مسلمانان افراد جاهل  و نادانی داریم که گاهی گل به خودی می زنند و آب به آسیاب دشمن می ریزند و طرف دیگر هم از این عمل بد حداکثر سوءاستفاده را می کند. به عنوان مثال همین حمله به دفتر نشریه شارلی ابد و تروری که روی داد یک فعل خشن بود که غرب با ظرافت تمام به مهندسی افکار عمومی علیه اسلام پرداخت و پس از این حادثه ما شاهد تشکیل یک جبهه اسلام هراسی و حتی اسلام ستیزی شدید در اروپا و آمریکا هستیم.البته این رویداد از یک سو باعث افزایش محبوبیت چهره های تند در غرب و فرانسه که علیه اسلام فعالیت می کنند نیز شد و مثلا اولاند پس از این رویداد توانست محبوبیت خود را افزایش دهد. پس می توانیم بگوئیم امروز اقدامات تکفیری ها و چهره خشنی که این گروه ها از اسلام به جهان عرضه می کنند مهمترین مانعی است که در برابر مساله صدور انقلاب اسلامی خودنمایی می کند. البته جالب است بدانید این اقدامات داعش منجر به کاهش گرایش به اسلام سنی نیز شده و اکنون گزارش هایی که به دست ما می رسد نشان می دهد گرایش اسلام در اروپا به شدت کاهش پیدا کرده است.

غرب که پس از فروپاشی شوروی به نوعی دگر خود را از دست داده بود امروز بیشترین بهره  را از اقدامات تکفیری ها می برد و تقریبا اسلام سیاسی را به عنوان دگر اصلی خود تعریف کرده است تا بدین وسیله با تشکیل یک دشمن بیرونی بر چالش ها و اختلافات داخلی خود سرپوش بگذارد.

مدل ترکیه نسخه تقلبی اسلام سیاسی ایران است/ داعش از انرژی آزادشده از انقلاب اسلامی سوءاستفاده کرد

البته به نظر می‌رسد در مقابل منطق انقلاب اسلامی ایران حداقل در فضای اسلامی یک مدل و الگوی دیگری وجود دارد که درصدد است خود را جایگزین الگوی ایران کنند. سکولاریسمی که امروز در کشوری مانند ترکیه زیر پرچم اسلام خواهی ترویج می شود به نظرتان می تواند در هم آوردی با منطق انقلاب ما موفق باشد؟

من فکر می کنم که گرایش به مدل ترکی و حتی داعش به دلیل جاذبه ها و انرژی  متراکمی است که از انقلاب اسلامی ساطع شده است. امروز افکار عمومی مسلمانان جهان سکولاریسم را نمی پذیرند اما در برخی از کشورها احزابی با لعاب اسلامی از این زمینه پذیرش مثبت به اسلام سوءاستفاده و به اسم اسلام سکولاریسم را نهادینه کردند. این یک امر بدهی است وقتی یک چیزی ارزش می شود نسخه تقلبی آن هم به بازار می آید.البته به نظرم این نسخه دارای تناقضات بنیادین است و نمی تواند به صورت جدی در آتیه رقیب انقلاب اسلامی باقی بماند.

دقیقا می توانید بفرمائید داعش چگونه از انرژی انقلاب اسلامی بهره می برد؟

ببینید در منطق اهل سنت که داعش خود را نسخه اصیل آن مطرح می کند در اوج فساد هم باید از پادشاهان و اولی الامر اطاعت کرد. اما آن چیزی که موجب شده آنها وارد عرصه سیاست شوند معمای حل شده انقلاب اسلامی ایران است که متاسفانه  تلقی غلط در برخی ناآگاهان و سوءاستفاده مغرضانه توسط رهبران آنها پدیده ای مشمئز کننده مانند داعش را تشکیل داده است.

مهندسی آمریکایی درصدد مهار جریان درونزاد بیداری اسلامی در خاورمیانه است/مرسی گرایشات سلفی داشت

از سال 2011 موجی از تحولات در کشورهای عربی آغاز شده است که بسیاری از صاحب نظران این تحولات را نمود عینی تاثیرات انقلاب اسلامی در خاورمیانه می دانند. نگاه شما به ارتباط میان انقلاب اسلامی و این جنبش ها چیست؟

 آن چیزی که در سال 2011 در کشورهای عربی روی داد و همچنان نیز ادامه دارد ثمره نهال انقلاب اسلامی است. نهالی که اکنون به درخت جوانی تبدیل شده است. البته باید به این مساله توجه داشته باشیم که بلافاصله پس از این رویش، مخالفان انقلاب اسلامی اقدامات مهندسی خود برای مهار این رویداد را آغاز کردند و در حالی که جریان  بیداری اسلامی یک پدیده درونزاد بود به تدریج تبدیل به حادثه با مهندسی آمریکایی ها شد. نمود بارز این مهندسی آمریکایی نیز همین داعش است که امروز دقیقا منافع اسرائیل در منطقه را دنبال می‌کند. به نظرم قطار تحولات بیداری اسلامی به دلیل ریل گذاری های آمریکایی ها از مسیر اصلی خود خارج شد.

در این خلال یک نکته مطرح می شود. زمانی که جریان انقلاب توانست در کشور مهم و راهبردی مصر روی کار بیاید انتظار این بود که قرابت های بیشتری بین مصر و ایران تشکیل شود.اما ما شاهد بودیم که عملا در برخی حوزه ها رابطه بین تهران و قاهره رو به وخامت گذاشت. دلیل این تیرگی و عدم بهبود روابط را چه می دانید؟

سیاست خارجی هر کشوری ادامه سیاست داخلی است و سیاست داخلی نیز متاثر از جریان فکری حاکم است. باید توجه داشته باشیم که در درون اسلام‌گرایان مصر و حتی خود اخوانی‌ها گرایش‌های مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال طیفی از اخوانی ها سازگاری کاملی با مدرنیسم دارند و طیفی از اخوان نیز گرایش های سلفی و تکفیری دارد. طیفی دیگر از اخوان نیز که ما آرا و اندیشه های آنان را در فردی همچون شیخ محمود شلتوت می بینیم گرایش قابل توجه ای به شیعیان دارند و مذهب ما را به عنوان یک مذهب به رسمیت می شناسند.

آن چیزی که در مصر پس از انقلاب روی داد حاکم شدن طیفی از اخوان المسلمین با گرایش سلفی شدید بود و همین تمایلات به ویژه با روی دادن بحران در سوریه روابط تهران و قاهره را تیره کرد و الا اگر یک طیف معتدل تر روی کار می آمد یقینا این رابطه به شرایط بهتری تبدیل وضعیت می داد.

امکان رابطه دوباره تهران و واشنگتن نیاز به عزم آمریکا برای کنار گذاشتن طرح های براندازانه دارد/آمریکا هنوز آدم نشده است

در حوزه فرا منطقه ‌ای اصلی‌ترین چالشی که انقلاب اسلامی مطرح کرده است موضوع رابطه با آمریکاست.به نظرتان نگاه انقلاب اسلامی به موضوع رابطه با آمریکا چگونه است؟

به هر تقدیر تا آنجایی که به کلیات مربوط می شود داشتن رابطه با کشورهای خارجی برای انقلاب اسلامی اصل است و ایران نیز می خواهد با تمام دولت‌ها رابطه داشته باشد. تنها استثنا رژیم صهیونیستی و آپارتاید آفریقای جنوبی بود که یکی از آنها تاکنون دچار تغییر هویت بنیادین شده است و اکنون نیز ما با آفریقای جنوبی رابطه خوبی داریم.

اما در خصوص رابطه با آمریکا باید گفت اقدامات خصمانه آمریکا و طرح‌های براندازی این کشور علیه نظام حکومتی ایران اصلی ترین عامل قطع روابط بوده است و اتفاقا این قطع شدن رابطه از سوی واشنگتن صورت گرفته است و نه تهران. اما اگر به عنوان یک استاد علوم سیاسی بخواهم به قضیه امکان رابطه نگاه کنم باید بگوئیم در تفکرات امام و رهبری انقلاب ما برای رابطه دوباره با آمریکا نیازمند یک دگرگونی اساسی در ماهیت رژیم سیاسی و یا حداقل رفتار آنها هستیم. ما خواهان روابطی مبتنی بر احترام متقابل و دولتی هستیم که اراده و تلاش برای براندازی یک رژیم مردم نهاد را نداشته باشد.

بنابراین در یک تعبیر سهل و ممتنع امام فرمودند اگر آمریکا آدم بشود ما می توانیم با آن رابطه داشته باشیم. به نظرم این تغییر ماهیت می تواند همانند آنچیزی باشد که در آفریقای جنوبی روی داد.

خوشبینی دولت به آمریکایی های منطبق با واقع نیست/ امر واقع تحریم هاست که همچنان پابرجا هستند

در دولت جدید به نظر رویکرد تازه ای نسبت به رابطه با آمریکا ظهور و بروز پیدا کرده است و یک خوش بینی مفرط دیده می شود و حتی برای اولین بار رئیس جمهور کشورما با رئیس جمهور ایالات متحده به صورت تلفنی تماس حاصل کرده است. به نظرتان این خوشبینی ها منطبق با واقعیت ها هست؟

به نظرم رابطه با آمریکا جزو محرمات نیست به شرطی که موانع موجود برطرف شود اما به شخصه معتقدم همچنان این موانع پابرجا است. نمونه بارز آن تحریم‌های بسیار بی‌سابقه و بی رحمانه ای  است که هم اکنون از سوی ایالات متحده ضد دولت و ملت ما اعمال شده است.از سوی دیگر آمریکا با هرگونه منافع ایران چه در سطح منطقه و چه در سطح جهانی مخالفت می کند و حتی کوچکترین تغییری در رفتار آنها صورت نگرفته است.وقتی در کنگره آمریکا به صراحت برای براندازی جمهوری اسلامی بودجه تصویب می شود بنده چگونه می توانم بگویم نظر آمریکا درباره نظام سیاسی ایران تغییر کرده است؟ به نظرم تصویت این بودجه ، اعمال تحریم ها و سنگ اندازی پیش پای ما یک امر قطعی است و دیگر نمی توان این موارد را زائیده ذهنی منتقدان دولت قلمداد کرد.

با تشکر از شما که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.

بنده هم از شما متشکرم.

منبع: فارس