دکتر هادی خانیکی در مراسم گرامیداشت روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی که ۲۸ اردیبهشت ۹۵ به همت بنیاد باران شعبه کرمانشاه و دانشگاه فرهنگ و هنر این شهر در محل این دانشگاه برگزار شد گفت: در جامعه ما میزان مشارکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به اندازه گسترش شبکههای اجتماعی و ابزارهای ارتباطی رشد نیافته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با طرح این سئوال که با رشد فناوری و ابزارهای ارتباطی و ظهور رسانههای نوپدید ارتباطات ما بیشتر شده یا کمتر، اظهار کرد: خوش بینها معتقدند این ابزارها دنیا را به سوی ما گشوده و بدبینها میگویند این ابزارها ما را تنهاتر کرده است، ولی ما به جای خوش بینی یا بدبینی مفرط باید ببینیم چه تغییری مقابل ما رخ داده و در برابر این تغییرات گفتوگو و ارتباطات ما در چه وضعیتی است.
وی با بیان اینکه دچار اختلالهای ارتباطی و فقر و ضعف در گفتوگو هستیم، گفت: در جامعه ما و بخصوص بین نخبگان ما فرهنگ غالب فرهنگ سوءظن و بی اعتمادی است و وقتی ارتباط وجود ندارد، اعتماد هم شکل نمیگیرد.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با بیان اینکه دچار ضعفهای اساسی در گفتوگو هستیم، گفت: واقعیت این است که با وجود برخورداری از تاریخ و فرهنگ ارزنده، امروز جامعهای هستیم که سخت به درون خود فرو رفتهایم و ترجیح ارزشهای فردی جای گرایشات جمعی را گرفته است. تحقیق صورت گرفته توسط یکی از روانشناسان در خصوص محتوای کتابهای درسی در سالهای گذشته حاکی از آن است که در کتب درسی بهصورت غیرمستقیم به فرزندان بدبینی و عدم اعتماد به دیگران آموزش داده میشود و اینکه مراقب باشیم دیگران نسبت به ما اقدامی نکنند که منفعت ما از بین برود که داستان روباه و زاغک یکی از این نمونهها است.
وی در ادامه با اشاره به موضوع سرمایه اجتماعی افزود: مطالعات تحولات اجتماعی ایران نشان میدهد در شهرهای بزرگ کشور سرمایه اجتماعی کمتر از شهرهای کوچک و در شهرها کمتر از روستاهاست و این یعنی جوانان و افراد تحصیلکرده و قشرهایی که تحرک جامعه بر دوش آنهاست، کمتر به کارهای جمعی روی میآورند و به واقع میزان نظارهگری بین آنان بیشتر از کنشگری است. واقعیت این است که در جامعه ما میزان مشارکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به اندازه گسترش شبکههای اجتماعی رشد نیافته است، درحالیکه ارتباطات باید منجر به کنش شود. لذا میبینیم آنچه در حوزه سنت قرار دارد وضعیت بهتری از بخش مدرن دارد که این نشان میدهد جامعه ما کوتاه مدت است و نهادهای مردمی و سازمانهای مردمنهاد درخشش کوتاهی دارند، یعنی سرمایه انجام کارهای جمعی را ندارند.
وی در ادامه به بررسی نتایج سه پیمایش انجام شده در کشور طی سالهای ۵۳ ٬ ۸۳ و ۹۳ به منظور بررسی وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه اشاره کرد و گفت: مقایسه این پیمایشها نشان میدهد که مهمترین تغییر رخ داده در جامعه ما در فاصله این سالها تغییر در نهاد خانواده بوده که دموکراتیکتر شده است. بر اساس پیمایش سال 1353، 72درصد تصمیمهای خانواده صرفا با خواست پدر خانواده گرفته میشد که در طی این 4دهه به سهم زنان و فرزندان در تصمیم گیریها اضافه شده و دیگر نهاد خانواده به آنها بیتوجه نیست، که این تغییر در نهاد خانواده، قطعا تاثیرش را در جامعه نیز گذاشته است. آن جمله روزنامه نگار فرانسوی که «زن ایرانی دیگر به آشپزخانه بر نمیگردد» نیز مؤید همین مطلب است که زن ایرانی امروزه در جامعه به ایفای نقش میپردازد که البته این منافاتی با ایفای نقش خود در خانه نیز ندارد.
وی در بخش پایانی سخنانش با بیان اینکه تغییرات سختافزارانه و توسعه ابزارهای ارتباطی و رسانهای جامعه ما را در معرض تغییر قرار داده است، گفت: معنی این تغییرات تهدید و زوال نیست و از سوی دیگر این تغییرات الزاما ما را به سمت بهبود شرایط و استفاده از فرصتهای بیشتر نمیبرد. به واقع توسعه ابزارهای ارتباطی فرصتها و تهدیدات را در کنار هم برای ما خلق کرده و بستگی به این دارد که ما از این شرایط چطور استفاده کنیم. اگر از این شرایط و توسعه رسانهها و ابزارهای ارتباطی نوظهور برای تغییر سطح ارتباطی و توانش گفتوگویی استفاده کنیم و به سمت دنیاهای گشوده برویم، در اینصورت از این ابزارها به مثابه یک فرصت بهره بردهایم، و در غیراینصورت به سمت تهدیدات آن رفتهایم.