به گزارش عطنا به نقل از شفقنا رسانه، هادی خانیکی ادامه داد: میتوان تغییرات لایههای زیرین را تشخیص داد و این کاری است که بیشتر در حوزه جامعه شناسی و افکارسنجی باید بررسی شود. آینده موضوع دوردستی نیست که کشف شود، آینده را میسازند پس کنش ما در آیندهای که دنبال می کنیم، تأثیرگذار است. آینده بر اساس کنش و گفتوگو شکل میگیرد و ما باید کنشگر باشیم و به این صورت در آینده دخالت کنیم.
وی گفت: گروه آینده پژوهی کمتر از یک هفته پیش به پیشنهاد برخی از دوستان در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات تشکیل شد و به مناسبت روز جهانی آینده اولین نشست این گروه به آینده پژوهی اختصاص داده شد.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با اشاره به سه نگاه در مطالعات آینده ادامه داد: سه نگاه در مطالعات آینده وجود دارد، نگاه اول نگاهی انفعالی است که آینده را ادامهی وضعیت گذشته میبیند و بدون هیچ کنشی میخواهد آینده را بر اساس گذشته بشناسد. نگاه دوم، نگاه فعال است و کنشگر میخواهد آینده را بر اساس روشهای گذشته بسازد و در واقع به نوعی بازسازی آینده است؛ اما نگاه سوم نگاه فرصتساز یا آیندهساز است که در تلاقی حوزههای مختلف قرار میگیرد و به نوعی تلاقی دادن حوزههای مختلف علوم را مدنظر قرار میدهد.
عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی با تأکید بر این که آیندهپژوهی در حوزهی علوم انسانی و اجتماعی مورد توجه قرار نگرفته است، گفت: سال ۸۳ نشستی در سازمان برنامهریزی برگزار شد که جزو اولین نشستها و بحثهای میان رشتهای آیندهنگری بود. در آن نشست بیشتر به حوزهی تکنولوژی و فناوری پرداخته شد. آن موقع نزدیک ایام انتخابات مجلس هفتم بود و دکتر قانعی راد گفت پیشبینی بخش تکنولوژی کار مشکلی نیست اگر ما بتوانیم نتایج انتخابات مجلس هفتم یا نرخ مسکن در بهار ۸۴ را پیشبینی کنیم در واقع توانستهایم به آیندهنگری در اقتصاد و علوم اجتماعی برسیم.
خانیکی در ادامه به نتایج انتخابات هفتم اسفندماه هم اشاره کرد و گفت: برای پاسخ به این گونه مسائل عدهای رویکرد سادهای را در پیش میگیرند و معتقدند ایران جامعه پیچیدهای است و هر گونه پیشبینی و سنجش افکار غیرممکن و بی فایده است. عدهای هم معتقدند موسسات و افرادی که در این زمینه پژوهش میکنند از اصول علمی تبعیت نمیکنند. مسئله این است که بعد از ورود به هر حوزهی پیچیدهتر، کار آیندهنگری مهمتر و سختتر میشود ولی غیرممکن نمیشود.
خانیکی تأکید کرد: در حوزه علوم اجتماعی و ارتباطات وقتی مسئلهای را نمیفهمیم یا مردم یا خود را متهم میکنیم. چند سال پیش یک شرکت سازنده موبایل نظرسنجی در ایران دربارهی سلیقهی ایرانیها دربارهی تلفن همراه انجام داد و بر اساس نتایج آن تلفنهای موردنظر را ساخت و روانه بازار ایران کرد، اما برخلاف انتظار کمترین فروش را در بازار ایران داشت. حال این مسئله را چگونه باید پاسخ داد. آیا مردم در زمان نظرسنجی بی حوصله بودند و با دقت پاسخ ندادند یا این که خواستهاند سر شرکت مورد نظر را کلاه بگذارند؟ به نظر من دلیل اصلی این است که گفتگویی بین مصرف کننده و شرکت مورد نظر به وجود نیامده و نتوانستهاند موقعیت همدیگر را درک کنند. برای همین امکان پیش بینی شکل نگرفته است. در موقعیت اکتشاف یا ساختن آینده باید در نقطه تلاقی باشیم و در این نقطه است که میتوان فهم کرد؛ نسبت آینده پژوهی و ارتباطات هم از اینجا شروع میشود یعنی از جایی که ارتباط و گفت وگو شکل میگیرد.
خانیکی در ادامه به یکی از پژوهشهای قبل از انقلاب اسلامی مجید تهرانیان، پژوهشگر ارتباطات دربارهی آیندهنگری رادیو و تلویزیون ایران اشاره کرد و گفت: تهرانیان در دههی ۵۰ شمسی پژوهشی درباره رادیو و تلویزیون انجام داد و هدفش این بود که چه طور میتوان رادیو و تلویزیون را برای آینده سودمند و مفید کرد. او این پژوهش را به روش دلفی یا به قول خودش روش سروش انجام داد که هم وضعیت موجود و هم وضعیت مطلوب را مدنظر قرار میداد. تهرانیان در این پژوهش سه سطح از نخبگان جامعه را مورد نظر داشت سطح اول روشنفکران جامعه بود، سطح دوم جوانان و دانشجویان و در سطوح سوم مدیران میانی و فرهنگی قرار داشتند.
خانیکی تصریح کرد: چند سال بعد از دکتر تهرانیان درباره نتیجه گیری همان بحث پرسیدم و او دربارهی نتیجه گفت تحول مذهبی بزرگی در ایران در حال وقوع است. تهرانیان سال ۵۵ این مسئله را مطرح کرد یعنی دو سال قبل از انقلاب اسلامی. از او دلیل مذهبی بودن این تحول را پرسیدم که در پاسخ گفت مدیران فرهنگی در رادیو و تلویزیون ایران به کاری که انجام میدادند به لحاظ تخصصی اعتقاد نداشتند و بیش از ۶۵ درصد مدیران کاری را که انجام میدادند از نظر رسانهای درست نمیدانستند و بیشتر مدیران مورد مطالعه معتقد بودند جامعه ایران جامعهای مذهبی است در حالی که در برنامههای رادیو و تلویزیون به آن توجه نمیشد، لذا شکافی بین رسانه و واقعیت جامعه به وجود میآمد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبائی در ادامه گفت: بر اساس مطالعات آینده پژوهی امکان رصد تحولات در ایران وجود دارد و می توان تغییرات لایههای زیرین را تشخیص داد و این کاری است که بیشتر در حوزه جامعه شناسی و افکارسنجی باید بررسی شود. آینده موضوع دوردستی نیست که کشف شود، آینده را میسازند پس کنش ما در آیندهای که دنبال می کنیم، تأثیرگذار است. آینده بر اساس کنش و گفتوگو شکل میگیرد و ما باید کنشگر باشیم و به این صورت در آینده دخالت کنیم.
هادی خانیکی در پایان تأکید کرد: باید از نگاههای سناریویی، تحلیل روندها و برخورد انفعالی فراتر برویم و به لایههای درونی جامعهای مثل ایران بپردازیم که با شتاب در حال تحول است و به اتکای همین دانش میتوانیم دستاوردهای تازهای داشته باشیم. آیندهنگری پناه بردن به یک دانش بیدغدغه نیست. اتفاقا آیندهپژوهی خلق دغدغه و مسئله است و میتوان پلی میان آیندهنگری، افکارسنجی و رصد تحولات جامعه به وجود آورد و امیدوارم نهادهای فرهنگی و آکادمیک و اجرایی از کنار این مسئله به سادگی عبور نکنند. متأسفانه از ویژگیهای جامعه آکادمیک ما مسئلهگریزی آن است و از کنار مسائل سخت به سادگی عبور میکند. اگر شناخت ما از مسائلی مانند انتخابات توسط کارهای خودمان نباشد، مطمئن باشید با اتکاء به نظریات دهه ۴۰ و ۵۰ مثل نظریه لازارسفلد و… نمیتوان مسائل داخلی را شناخت.