عطنا - رویدادها و اتفاقاتی همچون پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، انواع تحریمها و... که در طول نیم قرن گذشته در ایران رخ داده، باعث بهبود یا تضعیف روابط میان ایران و کشورهای دیگر، از جمله کشورهای امریکای لاتین شده است. ارتباط جمهوری اسلامی ایران با برخی از کشورهای قاره قهوه و به طور مخصوص ونزوئلا، به دلیل وجود اشتراکاتی همچون مبارزه با استکبار، از اهمیت بالایی برخوردار است که متأسفانه تا به حال این روابط شکننده بوده یا به صورت جدی توسعه نیفتاده است.
البته باید اضافه کرد وجود برخی از موانع مانند فاصله جغرافیایی، نبود فرهنگ مشترک، وجود قدرتهای بزرگ در امریکای لاتین و... هم در این عقبافتادگی بیتأثیر نبوده است. با این وجود، سیاستمداران و دیپلماتهای کشور در سالهای اخیر به برقراری روابط با ونزوئلا گرایش پیدا کردند که استفاده صحیح از این روابط، میتواند دروازه ورود سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... ایران به امریکای لاتین را بگشاید.
باید افزود سیاست هر کشور امریکای لاتین با کشور دیگر متفاوت است. به عنوان مثال کشورهایی همچون آرژانتین و برزیل به دنبال برقراری روابط با ایالات متحده امریکا هستند و کشورهایی همچون ونزوئلا و کوبا از ارتباط با واشنگتن بیزارند. این تفاوت در ایدئولوژی سیاسی باعث به وجود آمدن دو قطب چپ و راست شده است بنابراین برقراری روابط با برخی کشورهای قاره سرخپوست میتواند باعث برهم خوردن روابط با کشورهای دیگر این قاره شود. این امر باعث شده است سیاستمداران کشور همواره بر سر دوراهی قرار بگیرند و متناسب با سیاستهای لازم هر برهه زمانی به یک سو گرویده شوند.
پیش از انقلاب ۱۹۷۹
روابط ایران و امریکای لاتین در دوران قاجاریه بیشتر در معاهدات اقتصادی خلاصه میشد. به عنوان نمونه طی سالهای ۱۹۰۱ و ۱۹۰۳ میلادی، اسحاق خان مفخمالدوله وزیر مختار ایران در واشنگتن سفرهایی به امریکای جنوبی کرد و عهدنامه تجارت را با کشورهای مکزیک، برزیل، آرژانتین، اروگوئه و شیلی امضاء کرد. ولی برقراری روابط سیاسی و سفارت در کشورهای ذکر شده در حدود ۳۰ سال بعد یعنی در دوره رضا شاه پهلوی عملی شد.
در دوران پهلوی، علاوه بر روابط اقتصادی، روابط سیاسی هم به وجود میآید که از مهمترین دلایل آن ملی کردن صنعت نفت در مکزیک در سال ۱۹۳۲ میلادی و جلب توجه ایران به عنوان کشوری که منابع نفتیاش در دستان انگلستان قرار دارد، است.
تاریخ روابط بین ایران و ونزوئلا به دهه ۱۹۴۰ برمیگردد؛ زمانی که هر دو کشور در پی ایجاد قراردادهای نفتی با شرکتهای بینالمللی نفتی بودند. بنابراین ایران و ونزوئلا نقش کلیدی در بنیانگذاری سازمان کشورهای صادرکننده نفتی اوپک در سال ۱۹۶۰ میلادی ایفا کردند.
محمدرضا شاه پهلوی در دهه ۱۹۶۰ با تشویق کشورهای کمتر توسعه یافته و از طریق تلاش برای اصلاح ساختار اقتصاد بینالملل در جهت مورد نظر کشورهای کمتر توسعه یافته در پی تحقق این هدف بود. ایجاد اوپک در سال ۱۹۶۰ احتمالا ناشی از این ضرورت بود. همین طور تلاشهای شاه برای افزایش قیمت نفت در دهه بعد از تشکیل اوپک و افزایش ظرفیتهای صنعتی در دهه ۱۹۷۰، در پی توسعه هرچه بیشتر روابط ایران با جهان محقق شد.
پس از انقلاب ۱۹۷۹
انقلاب سال ۱۹۷۹ ایران که حکومت پادشاهی ۲۵۰۰ ساله را سرنگون کرد، بنیادهای ایدئولوژیکی و فرهنگی جامعه، سیاستها و دولت را با تغییراتی بنیادین همراه کرد. با توجه به ویژگی استقلالطلبی در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی و عدم درک مناسب از شعارهای انقلاب ایران نزد ایالات متحده امریکا و اروپا و تعدادی از کشورهای جامعه بینالمللی و همچنین تبلیغات وسیع علیه ایران و انقلاب اسلامی، تأثیرات منفی بسیاری بر وجهه ایران در جامعه بینالمللی بر جای گذاشت.
بدین ترتیب در سالهای اولیه انقلاب با بحرانی شدن روابط ایران و ایالات متحده امریکا تعدادی از کشورهای اروپایی و امریکای لاتین همچون شیلی و مکزیک به تبعیت از تعطیلی سفارت امریکا در تهران، سفارتخانههای خود را در پایتخت جمهوری اسلامی ایران تعطیل کردند و دیگر سفارتخانههای قاره قهوه، به حالت نیمه فعال به کار خود ادامه دادند.
دوران جنگ تحمیلی
با آغاز جنگ تحمیلی و اعمال تحریمهای اقتصادی و همچنین انزوای سیاسی، جمهوری اسلامی ایران با توجه به اصول و اهداف انقلاب اسلامی، برای تأمین مایحتاج کشاورزی، توجه بیشتر به سمت کشورهای جهان سوم به خصوص کشورهای امریکای لاتین را در اولویتهای خود قرار داد. در این دوران که تا پایان جنگ و در دوران سازندگی نیز ادامه داشت، سفارتخانههای ایران در کشورهای شیلی، اروگوئه، کوبا، نیکاراگوئه و کلمبیا افتتاح شده و آغاز به کار کردند.
در طی دهه ۱۹۸۰، قانون اساسی سال ۱۹۷۹، اولویتهای حضور و نقشآفرینی سیاست خارجی ایران را به ترتیب همسایگان نزدیک، کشورهای اسلامی، ملتهای در حال توسعه و کشورهایی که میتوانند از لحاظ اقتصادی برای ایران مفید باشند، تعیین کرد.
سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در عرصههای بینالمللی حاکی از استقلالطلبی و مبارزه با استکبار و به صورت ویژه مقابله با رژیم صهیونیستی است که باعث شده برداشتهای صحیح و غلطی از ایدئولوژی جمهوری اسلامی صورت بگیرد و بیشتر کشورهای ثبت شده در سازمان ملل مخصوصا کشورهای اروپایی، روابط خود را به حداقل رساندند.
با وجود چشمانداز انقلابی ایران و اولویتهای حضور و نقشآفرینی سیاست خارجی تعیین شده، نیازهای اقتصادی که در طی جنگ با عراق ایجاد شده بود، ایران را متقاعد کرد اولویتهای ایدئولوژیک خود را متحول کند و در نتیجه، روابط خود با آرژانتین و برزیل را که از لحاظ تجاری و اقتصادی موقعیت بهتری داشتند، بهبود بخشید. روابط تجاری با آرژانتین از زمانی که ایران خرید گندم از امریکا را متوقف کرد، گسترش پیدا کرد.
به رغم توسعه چشمگیر و خیرهکننده روابط تجاری بین ایران و کشورهای منطقه امریکای لاتین در طول جنگ تحمیلی، روابط سیاسی فیمابین در حد انتظار از توسعهیافتگی برخوردار نبود.
سیاست خارجی در دوره سازندگی
پایان هشت سال جنگ ایران و عراق و رحلت امام خمینی (ره) دو اتفاق مهم و تأثیرگذاری بود که با گذشت یک دهه از وقوع انقلاب، رخ داد. هاشمی رفسنجانی با روی کار آمدن به عنوان رئیسجمهور، سیاستهای بازسازی و نوسازی را اغاز کرد؛ بنابراین هاشمی در تلاش برای بهبود روابط با امریکا و اروپا بود. البته این رئیسجمهور بیشتر تمرکز خود را بر روابط با کشورهای در حال توسعه قرار داد که در این سیاست، کشورهای امریکای لاتین در اولویت کمتری بودند، ولی با این حال نادیده گرفته نشدند.
دو انفجار در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۴ در آرژانتین، روابط در حال توسعه میان ایران و این کشور را تیره و تار کرد. انگشت اتهام دو انفجار سفارت رژیم صهیونیستی در آرژانتین (مارس ۱۹۹۲) و انفجار انجمن اسرائیلی آرژانتینی یهودیان معروف به آمیا (جولای ۱۹۹۴) به سمت ایران و نیروهای حزبالله گرفته شد و این در حالی است که مرحوم هاشمی رفسنجانی به دنبال بهبود روابط با این کشورها بود. به این صورت روابط دوجانبه میان دو کشور تیره و تار شد و میتوان گفت مخالفان بهبود روابط ایران و آرژانتین به هدف خود دست یافتند. پس از این اتفاق روابط تجاری میان ایران و برزیل گسترش یافت و در واقع برزیل جای آرژانتین را گرفت.
خاتمی و آغاز روابط با ونزوئلا
در دوره محمد خاتمی روابط با امریکای لاتین و آسیا و کشورهای در حال توسعه گسترش پیدا کرد و اقتصاد به عامل محرک این روابط تبدیل شد. خاتمی به دنبال به دست آوردن فنآوری تخصصی در حوزههایی از قبیل انرژی اتمی و دفاعی بود و ونزوئلا و کوبا بیشترین پذیرش را برای اهداف سیاست خارجی ایران نشان دادند. بر خلاف دیدگاه رایج که چنین روابطی تا قبل از روی کار آمدن محمود احمدینژاد از موفقیتی برخوردار نبوده، در واقع ریاستجمهوری خاتمی بنیادهای آن را برقرار ساخت. در طی ریاستجمهوری وی ابتکارات مشترک در ونزوئلا برای ساخت کارخانه تراکتور، سیمان و ماشینسازی صورت گرفت که در طی دیدار سال ۲۰۰۵ خاتمی از ونزوئلا، خود کارخانه تراکتورسازی را افتتاح کرد.
نهایت برقراری روابط با ونزوئلا در دوره یک اصولگرا
با روی کار آمدن محمود احمدینژاد، سیاست خارجی ایران تغییر کرد و تنشها با امریکا دوباره افزایش پیدا کرد. امریکای لاتین بهترین مقصد برای به اجرا در آوردن سیاستهای ضد امریکایی بود چرا که کشورهای این منطقه از لحاظ جغرافیایی به ایالات متحده نزدیکتر بودند و برخی از این کشورها عقاید ضد امپریالیستی دارند؛ به طور کلی به امریکای لاتین حیاط خلوت ایالات متحده میگویند و احمدینژاد با سیاستهای خود وارد جنگ با آمریکا از طریق حضور در حیاط خلوتها شده بود؛ به طوری که حمید مولانا (مشاور احمدینژاد) گفت: «این برای اولین بار در تاریخ امریکای لاتین است که یک دولت اسلامی دارای چنین حضوری در حیاط خلوت امریکاست».
احمدینژاد بارها از هوگو چاوز (رئیسجمهور وقت ونزوئلا) به عنوان برادری یاد کرد که همچون کوه در برابر نیات امپریالیسم و استعمار ایستادگی کرده است. این رئیسجمهور اصولگرا به طور کلی ۱۱ مرتبه با همتای ونزوئلایی خود دیدار کرد که رقم قابل توجهی است.
به هر حال در این دوره به دلیل افزایش تحریمها علیه جمهوری اسلامی، احمدینژاد به دنبال شریک مالی برای برقراری روابط اقتصادی بود و بهترین گزینه برای پیشبرد این امر، برقراری ارتباط با امریکای لاتین بود. در دوره ریاستجمهوری وی افزایش شاهد افزایش مبادلات سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی هستیم. (احمد آدینهوند ۱۳۹۴)
تحولات خاورمیانه، برجام و تغییر اولویتهای ارتباطی
حسن روحانی با شروع فعالیت خود بیشتر به دنبال رفع تحریمها بود که این امر باعث به وجود آمدن مذاکرات ۱+۵ و برجام شد. البته شرایط خاورمیانه هم چندان دلچسب نبود؛ افغانستان، عراق، سوریه و یمن درگیر جنگ با نیروهای تروریستی یا ارتش کشور دیگری بودند و این اتفاق باعث ناامن شدن وضعیت منطقه شد. در چنین شرایطی تمرکز از امریکای لاتین تغییر و به خاورمیانه جلب شد. تا پیش از مستأجری دونالد ترامپ در کاخ سفید، قرارداد برجام در شرایط خوبی پیش میرفت و تا حدودی تحریمها برداشته شد.
با روی کار آمدن ترامپ و پاره کردن قرارداد برجام توسط وی، دوباره تمام تحریمهای آمریکا علیه ایران، به اجرا در آمد و حتی محدودیتهای جدیدی وضع گردید. روحانی همچنان به دنبال حفظ برجام بود، ولی کمکم به ونزوئلا هم روی آورد. اعزام کشتیهای حاوی بنزین به ونزوئلا آن هم در شرایطی که نفتکشهای ایرانی تحت تحریمهای شدید هستند، برقراری پرواز مستقیم تهران کاراکاس هواپیمایی ماهان آن هم در شرایطی که این ایرلاین از سال ۲۰۱۱ مورد تحریم واشنگتن قرار گرفته است، نظارت هیأت ایرانی بر انتخابات پارلمانی ونزوئلا و... نشان میدهد هنوز ونزوئلا کنار گذاشته نشده و به عنوان یک شریک راهبردی برای ایران به شمار میرود.
دیدارهای شهید ابراهیم رئیسی و نیکلاس مادورو
با انتخاب آیتالله رئیسی به عنوان سیزدهمین رئیسجمهور کشور، سیاستهای خارجی ایران برای چندمین بار دستخوش تغییر شد. رئیسی در نشست خبری پس از انتخابش به عنوان رئیسجمهور اظهار کرد خواهان برقراری روابط با ایالات متحده امریکا نیست. تصویب عضویت در سازمان همکاری شانگهای که در ۲۶ شهریور سال ۱۴۰۰ اتفاق افتاد نشان داد دومین رئیسجمهور شهید، بر خلاف هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و حسن روحانی چندان به برقراری ارتباط با واشنگتن علاقهای ندارد.
شهید ابراهیم رئیسی، در دوران ریاستجمهوری خود روابط نزدیکی با ونزوئلا برقرار کرده بود. این روابط بخشی از استراژی گستردهتر روابط جمهوری اسلامی ایران برای تقویت همکاریها با کشورهای آمریکای لاتین و بهویژه دولتهایی بود که مواضع ضد آمریکایی دارند.
محورهای روابط دیپلماتیک ایران و ونزوئلا در دوران شهید رئیسی
توسعه همکاریهای اقتصادی و تجاری: هر دو کشور به دلیل تحریمهای شدید ایالات متحده به دنبال راههایی برای تقویت همکاریهای تجاری و اقتصادی هستند. ایران و ونزوئلا در حوزههای مختلف مانند نفت، انرژی، ساختوساز، کشاورزی و صنایع دارویی همکاریهای گستردهای دارند. ایران همچنین در زمینه ارسال سوخت و مواد اولیه به ونزوئلا نقش داشته است.
همکاریهای سیاسی و استراتژیک: ایران و ونزوئلا در سطح بینالمللی مواضع مشترکی در مورد مخالفت با سیاستهای ایالات متحده و دفاع از حاکمیتهای ملی دارند. هر دو کشور تلاش دارند تا در نهادهای بینالمللی و در میان کشورهای دیگر، همپیمانان خود را تقویت کنند.
دیدارهای دوجانبه: شهید ابراهیم رئیسی در جریان سفرهای رسمی خود با نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، دیدار داشته و بر تعمیق روابط تدکید کرده است. این دیدارها اغلب منجر به امضای توافقنامههای جدید همکاری در زمینههای اقتصادی، نظامی و علمی شده است.
کمکهای متقابل: ایران و ونزوئلا در مواقع بحرانی، از جمله مشکلات اقتصادی و بحرانهای انرژی به یکدیگر کمک کردهاند. ایران به ونزوئلا در تدمین سوخت کمک کرده و ونزوئلا نیز به دنبال تقویت روابط اقتصادی افزایش صادرات به ایران بوده است.
این روابط نمادی از همبستگی دو کشور در مقابل فشارهای خارجی به ویژه تحریمهای ایالات متحده است و هر دو کشور تلاش دارند تا از این همکاریها به عنوان ابزاری برای تقویت اقتصاد و مقابله با انزوای بینالمللی استفاده کنند.
سرنوشت روابط با ونزوئلا در دولت پزشکیان
دکتر مسعود پزشکیان که به تازگی به عنوان رئیسجمهور ایران انتخاب شدند، طی تماسی تلفنی با همتای ونزوئلایی خود که در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ برقرار شد، اعلام همبستگی با این ملت مبارز و انقلابی را اعلام و هرگونه مداخله خارجی در امور داخلی ونزوئلا را محکوم کرد.
پزشکیان ضمن اعلام آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای توسعه همکاریهای همه جانبه از جمله ارتقای مبادلات و همکاریهای اقتصادی و تجاری با ونزوئلا و همچنین صدور خدمات فنی ومهندسی به این کشور، بر اهمیت اجرای کامل و سریع همه توافقات انجام شده میان دو کشور تأکید کرد.
به صورت کلی سیاست ضد استعماری جمهوری اسلامی ایران میتواند ابزاری برای برقراری هرچه بهتر روابط میان جمهوری اسلامی ایران با کشورهای امریکای لاتین به خصوص ونزوئلا باشد چرا که رهبر انقلاب نیز تأکید به دنبال پیشبرد ایدئولوژی انقلاب اسلامی در سیاست خارجی کرد.
البته این نکته را نباید از قلم انداخت که مسعود پزشکیان هنوز برنامه دقیقی جهت ارتباط با ونزوئلا مطرح نکرده است. باید توجه داشت نزدیکی به ونزوئلا باعث شناخت بیشتر کشورهای لاتین از آرمانهای انقلاب اسلامی میشود و میتواند باعث برقراری روابط بیشتر میان ایران و قاره قهوه باشد.
نویسنده: عرفان محمودیان