عطنا- در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ بنا بر تیزهوشی و تدبیر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی( ره ) درباره ی شکل و نوع نظام سیاسی مردمی که به تازگی انقلاب کرده بودند، همه پرسی انجام شد که در نتیجه مردم، با ۹۸.۲ درصد رای خود، شکل ، فرم و قالب نظام سیاسی خود را جمهوری اسلامی انتخاب کردند.
این نتایج سیب شد تا روز ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که روز اعلام نتیجه نهایی همه پرسی مردم ایران بود، به عنوان روز جمهوری اسلامی ایران نامیده شود و تعطیل رسمی اعلام شود. از آن تاریخ تا کنون که نزدیک به ۴۵ سال از آن می گذرد، همه ساله این روز، که قطعا یکی از ایام الله است، بزرگ و با عظمت شمرده می شود. واکاوی و بازنگری در مفهوم سیاسی این روز ، امروز برای نسل جوان لازم است.
تا کنون جهان انواعی از رژیم های سیاسی را تجربه کرده است. پادشاهی، جمهوری، پارلمانی، دموکراسی سلطنتی، توتالیتر ،امپراتوری، و مانند آن، بی شک ،نوع رژیم و قالب سیاسی حکومت برخاسته از نوع جهان بینی و معرفت سیاسی مردمی است که انقلاب کرده اند .مردم مسلمان و متدین ایران بنا بر مکتب اسلام و فرهنگ دیرین خود که همیشه مردمی آزاده و هوشیار بوده و هستند، این بار ، اما قالب جمهوری اسلامی را برای شکل نظام سیاسی خود انتخاب کردند.
دو واژه جمهوریت که اراده سیاسی همگانی و عامه مردم و مشارکت همگانی را در سبک مدیریت کلان سیاسی خود نمایندگی می کند و اسلام ، که نوع جهان بینی، مکتب و معرفت سیاسی مردم را در چگونگی ورود و دخالت در سیاست مشخص می کند. اما نکته قابل توجه و مهم که در طی این ۴۵ سال گاه آگاهانه و گاه نا آگاهانه و گاه مغرضانه و گاه بی طرفانه و گاهی برای طرح یک مباحث نظری و علمی و گاهی برای طرح یک شیطنت سیاسی و اغواگری و بازگشت به رژیم شاهنشاهی و یا بدتر از آن طرح می شود و اکنون نیز بحث داغ روز محافل سیاسی و شبکه های اجتماعی و فضای مجازی و ملعبه دست روشنفکر نماهای غرب زده است، نسبت جمهوریت با اسلام است.
کسانی که با الفبای معرفت سیاسی اسلام آشنایی دارند و تاریخ صدر اسلام را بخوبی می دانند ، می دانند که پیامبر اسلام که نمونه و الگو و اسوه تمام عیار اسلام هستند، و نقش بنیانگذاری اسلام را داشته و دارند، در تمامی حرکات، اقوال و رفتارهای خود و از همه مهم تر در کتابی که آورده اند،و مبنای همیشگی مسلمان در اسلام ناب محمدی است، ( قرآن )، چیزی بنام جدایی دو مفهوم اسلامیت و جمهوریت ( در معنای مردمی بودن ، مردم گرایی ، مردم سالاری، مشارکت های مردمی و مانند آن ) وجود نداشت و ندارد. بله در عمل پس از رحلت آن حضرت، به دلیل تحرکات و رفتارهای سیاسی سیاست بازان خواص و شیاد عملا پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، بین وجه اسلامیت رهبری سیاسی مردم یعنی ،امامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و وجه مردمی و خواست اکثر مردم در انتخاب وجه اسلامی حاکم سیاسی خود ، شکاف افتاد که این شکاف همچنان تا کنون در طول حدود ۱۴۰۰ سال ادامه دارد و جهان اسلام و بلکه بشریت از این شکاف جمهوریت و اسلامیت در سبک و نوع رهبری جوامع اسلامی چه ضربات سنگینی که از جدایی وجه جمهوریت اسلام با وجه اسلامیت جمهوری که متحمل نشده اند.
اما با وقوع انقلاب اسلامی و برقرای نظام جمهوری اسلامی ایران در همچنین روزی در سال ۱۳۵۸، مردم مسلمان و هوشیار ایران ، نوع رژیم ساسی خود را جمهوری اسلامی انتخاب کردند و تمام هزینه های آن را نیز تا کنون داده اند. در ذات اسلام، جمهوریت و مردم نهفته است و اسلام منهای جمهوریت و منهای خواست مردم ، اسلام آمریکایی یا سعودی است. و جمهوریت منهای اسلام ناب محمدی نیز جامعه ای سکولار، لیبرال همانند آن چه در برخی کشورهای به اصطلاح مسلمان می بینم ، را بوجود آورده است .
آتاتورک سمبل چنین اسلامی بود. نکته مهم این که تحقق جمهوریت بدون اسلامیت و برعکس ، اسلامیت بدون جمهوریت نیز شدنی نیست. ابن پرنده برای پرواز به هر دو بال اسلامیت و جمهوریت نیاز دارد.متأسفانه برخی برای کاسبی ، برخی هم از روی جهالت ، این دو را در تقابل با یکدیگر می بینند ،برخی هم می کوشند، جاهلانه یا مغرضانه و یا برای منافع سیاسی خود یکی را به نفع دیگری قربانی کنند تا بدین وسیله در وحدت جامعه اسلامی ما شکاف ایجاد کنند. مقبولیت و مشروعیت ، دو روی یک سکه اند که نام آن سکه ، اسلام ناب محمدی از جنس خمينی و خامنه ای است، دیگر سکه ها، تقلبی است که اشاعه دهندگان آن به دنبال منافع خود و یا اربابانشان هستند.
دکتر ابوالقاسم فاتحی دهاقانی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبایی
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: