عطنا - به عنوان مقدمه باید در ارتباط با نقش تاریخساز حضرت امام (ره) در ایجاد و استمرار انقلاب اسلامی و همچنین پیشبینی ایشان در رابطه با آینده انقلاب اسلامی و بیم و امیدی که میشود در چهارچوب زندگی و توجه به عناصر تقویت کننده زندگی مطرح کرد، سخن گفت.
حضرت امام (ره) زندگی در دنیای امروز را زندگی در «مدرسه اراده» میدانند و به نوعی سعادت و شقاوت هر انسانی را به اراده انسانی او پیوند می زنند. حضرت امام در رابطه با این زندگی که مملو از ارادهها و توانها میتواند باشد، دو نکته مهم را مورد توجه قرار میدهند، که به نوعی آینده انقلاب اسلامی هم در گروی همین دو نگاه جدی و مبنایی است. یکی استفاده از سرمایههای عمر و استعدادهای جوانی است که باید مورد توجه قرار گیرد؛ به خصوص قشر جوان و فرهیخته ما که در دانشگاهها و حوزهها هستند باید این نکته را بسیار جدی تلقی کنند.
نکته دوم بحث توجه به علم و عمل و به قول حضرت امام «کسب دانش و بینش» است. ایشان معتقد هستند شیرینی انس با کتاب و قلم باعث خاطرات پایدار جدی میشود و میتواند به نوعی خوشبختی و سعادت را برای همه جامعه به ارمغان آورد و تلخیها و ناکامیهای احتمالی از این توجه اراده و عمل را از بین ببرد؛ لذا به نظر میرسد ما باید نگاه خود را در فهم اندیشه سیاسی امام، وارد عرصه فهم زندگی کنیم و زندگی را نیز در قالب یک امر اراده و استفاده از استعدادهای عمر، فرصتها و توجه به عنصر علم و عمل مورد بازخوانی قرار دهیم.
یکی از اندیشمندان مهم دنیای غرب وقتی با حضرت امام صحبت میکردند، ایشان دو نکته در بحث زندگی اجتماعی و سیاسی را مورد دقت و تمرکز قرار میدهند؛ یکی بینش و نگاه توحیدی ایشان است و دیگری بحث عدالت بود. عدالت جدی و نابی که برداشت میکنیم و زندگی اجتماعی، فردی و سیاسی امام در نگاه و نگرش تولیدی و بحث عدالت خلاصه میشود. از همین بحث استفاده میکنم و توجه خود را به این عنصر جدی در رابطه با آینده انقلاب اسلامی از نگاه حضرت امام با رویکرد توجه به دین و ترس مهمی که از آینده انقلاب اسلامی به واسطه عمل نکردن به موضوع عدالت میتوانیم داشته باشیم، معطوف میکنم.
عدالت یک موضوع تشریفاتی نیست. عدالت به نقل از افلاطون، یک بحث حسن در مجموع است که میتواند بسیاری از صفات و ویژگیها و بسیاری از خصوصیات حکومت مبتنی بر اسلامیت و جمهوریت را برای خودش به ارمغان آورد. تکیه کلام امام متمرکز بر عدالت بوده و بیم از این داشتند که مبادا کارگزاران آینده جمهوری اسلامی و مسئولین نسبت به این امر بی تفاوت شوند. به نظر میرسد این موضوع میتواند توجه ما را به بحث عدالت به صورت جدیتر مطرح کند که بی عدالتی و عدم توجه به عدالت بیم مهمی است که میتواند آینده انقلاب اسلامی را تحت الشعاع قرار دهد. توجه به عدالت فراگیر و متناسب، متوازن، مبتنی بر معنویت، عقلانیت و اقتضائات روز که مبتنی بر جلوگیری از اشرافیت مسئولین باشد، میتواند به بحث پایداری انقلاب اسلامی کمک کند.
وقتی از آینده انقلاب اسلامی با رویکرد حضرت امام صحبت میکنیم در واقع به این روند توجه میکنیم که باید تلاشهایی را برای تجزیه و تحلیل منابع، الگوی تجسمی و فضاهایی را از آینده برای خود ارائه دهیم. همچنین این نکته را مورد توجه قرار دهیم که تغییرات امروز چگونه میتواند واقعیات فردا را ایجاد کند. به خصوص که این بحث جدی در رابطه با آینده انقلاب اسلامی مطرح بوده و تقریباً بین تمام آینده پژوهان نیز مشترک است که جهان هستی یکپارچه است و آمیختهای از اجزای مستقل و بی ارتباط با یکدیگر نیست. بلکه همه بخشی از هستی را تشکیل میدهند. جهان آینده از درون جهان حال خلق میشود؛ لذا آنچه که امروز در رابطه با بحث عدالت و بی عدالتی و مشکلات و موضوعاتی که در باب عدالت وجود دارد و نگاه فرمالیستی و کاریکاتوری به عدالت میتواند مشکلات ما در آینده را مضاعف کند و آینده انقلاب اسلامی را در بیم جدی قرار دهد.
از این جهت اگر بخواهیم ببینیم بحث عدالت در فرایند انقلاب اسلامی کجا است، این بدین معناست که انقلاب اسلامی اصولی بوده و موضوعاتی بوده که به عنوان علت و به وجود آورنده انقلاب اسلامی مطرح بودند؛ بحث استقلال، مردم، اسلام، آزادی و عدالت طلبی مردم از موضوعاتی مبنایی بوده که مورد توجه است. پس آنچه به وجود آورنده بحث انقلاب بوده به همان اندازه پایداری و دوام انقلاب اسلامی نیز به این مباحث وابسته است. یکی از مباحث مهم در بحث معرفت شناسی انقلاب اسلامی از دیدگاه امام، توجه به عنصر اراده و نگاه فراگیر جامعه به امر عدالت در حوزههای مختلف است.
وقتی از بیم و امید صحبت میکنیم، قطعاً پتانسیلها و امیدهای فراوانی برآمده از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی وجود دارد. یک نگاه منصفانه، مشوقانه و عالمانه میتواند نکات قوتی را هم به صورت جدی در فضای انقلاب اسلامی بررسی کند. شاید مهمترین نکتهای که میشود مطرح کرد، بحث مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی خود و بحث توجه به فرهنگ سیاسی خاص مردم و تجربه توانستن و تغییر دادن بود و تحرک مثبت در برخی شاخصهای توسعه انسانی و توجه به امور خدمت رسانی هم موضوعات مهمی است. اما نباید از بحث بیمی که در آینده انقلاب اسلامی ممکن است اتفاق افتد و غفلت از آن ما را دچار مشکل می کند، غافل شویم.
یکی از این بیمها چالش عدالت فراگیر در جامعه در مواجهه با نابرابریهای غیر موجه است. به نوعی نابرابریهای غیر موجه را یکی از بیمهای مهمی میدانیم که در جامعه امروز ما به طور جدی و به عنوان موضوع اصلی خودش را نشان میدهد؛ لذا اگر بخواهیم در بحث عدالت وارد شویم به چند نکته باید توجه کرد؛ یکی بحث فرمالیسم عدالت گستری است. شعارها و نگاه پوپولیستی به عدالت را ذیل موضوع نگاه عوام فریبانه به عدالت را در قالب یک مساله فرمالیستی قرار میدهیم. یکی از ویژگیهای شاخص عدالت گستری بحث کارآمدی و تجربه کارگزار است. شاخص دیگر صورت انقلابی داشتن، اما در سیرت انفعالی و محافظه کارانه عمل کردن است که این روش نمیتواند منجر به عدالت گستری شود. غفلت و منفعل بودن در برابر دشمن و تضعیف ارزشهای انسانی و دینی و انحراف از اصول قانونی و انفعال محض برای اینکه جوانان و گروههای اجتماعی و سیاسی را اعم از درست و نادرست بتوان راضی نگه داشت، ضربه جدی به عدالت میزند و به نوعی می توان آن را در قالب فرمالیسم عدالت میتوان در نظر گرفت.
نکته دیگر بحث کاریکاتوری شدن دین در عرصه سیاست زدگی است. وقتی دین کاریکاتوری شود و دین فردی و شخصی تمام جوانب را مدیریت کند و از جنبه اجتماعی و سیاسی دین غفلت شود، در بحث عدالت گستری نیز اثر خواهد گذاشت. ما با مالکیت مردم و وکالت مسئولان طرف هستیم. این نباید تبدیل به مالکیت مسئولان شود؛ لذا تبدیل شدن مالکیت مردم به مالکیت مسئولان و زیرپاگذاشتن وکالت مسئولان از موضوعات مهمی است که میتواند ما را در فرمالیسم عدالت دچار گرفتاری کند.
عدالت با حق و استحقاق و تناسب ارتباط پیدا میکند و از جمله ابعاد معنایی عدالت، مساوات و بیطرفی و حق محوری است. مورد دیگر بحث تعادل و توازن و مطابقت با نظم است. اما در رابطه با جهاد عدالت و جهتهای فرعی عدالت یک سری افعال و افکار مطابق با حق است. آنچه مهم است بحث عدالت در عرصه اجتماع بود که به حقوق دیگران احترام گذاشته شود و در واقع صاحب آن حق، از گرفتن حق خود دور نشود. موضوعات عدالت آموزشی، سیاسی، قضایی، اجتماعی، توزیعی و ... در بحث عدالت خود را نشان میدهن. آنچه که میتوانیم روی آن تمرکز کنیم، مفهوم شناسی عدالت از نظر امام (ره) است. امام بحث جالبی را در رابطه با عدالت به عنوان مبنای معرفتی و مبنای عملی شروع میکنند. در مبانی معرفتی امام معتقد است هدف بعثت انبیا و انقلاب اسلامی مبتنی بر تحقق عدالت اجتماعی و مبارزه با رژیمهای طاغوت در نگاه انبیا بوده است.
اما در بحث عدالت امام این نکته مهم را مطرح میکند که باید به شایستگی افراد نیز توجه شود. این طور نیست که عدالت بار عامه باشد که بدون شایستگی و تناسب بشود همه جامعه را به یک نحو خاص مورد توجه قرار داد و در جاهایی باید این شایستگیها مورد توجه قرار گیرد. آن جایی که میشود در نظر گرفت، بحث قانون و موازین قانونی است و توصیه حضرت امام این است که مسئولین درصدد جلب امتیازات ویژه برای خود نباشند و به نوعی با خدمتگزار دانستن خودشان برای مردم، خود را مورد توجه قرار دهند. متاسفانه یکی از آفتهای فضای فعلی ما فاصله گرفتن برخی از مسئولین گذشته و حال نسبت به طبقه متوسطه مردم و محرومین است. میبینیم مسئولی که موتور گازی سوار میشد، اکنون ممکن است میلیاردها تومان سرمایه داشته باشد و این سرمایه، او را از فضای عدالت اجتماعی دور کرده است و قطعاً این شکاف عظیم ثروت که از بن مایههای امر سیاسی به دست آمده است را به راحتی نمیتوان نادیده گرفت. جالب است که امام بحث تحقق عدالت اجتماعی را به عنوان یک هدف متوسط برای جامعه در نظر گرفته است.
در رابطه با بحث لوازم تحقق عدالت از نگاه امام، خود تشکیل حکومت و بن مایههای صحیح حکومت و ساختار سیاسی میتواند به پیشبرد امر عدالت و اجرای احکام کمک کند. نکته بسیار مهم این است که جدا از ساختار حکومت، کارگزاران جمهوری اسلامی باید متاثر از امر عدالت باشند و توجه عینی و ذهنی آن هم در مقام عمل در بحث عدالت داشته باشند. به نوعی کارگزاری که بخواهد در فضای سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی نقش ایفا کند، چقدر تجربه بیعدالتی و فقر را داشته و در این فضا بوده است؟ موضوع عدالت از نگاه امام یک موضوع بسیار بنیادین و مبنایی است که به عنوان یک مسئله اصلی در جامعه باید به آن نگاه کنیم. یکی از بیمهای مهم بحث بی توجهی به امر عدالت است. در عرصههای سیاسی، علمی، سلامت، نظامی و توسعه انسانی کارهای خوبی انجام شده است، اما در عرصه ارتقا عدالت فراگیر در جامعه، فاصله زیادی با اهدافمان داریم. چند نمونه که میتواند در این بخش اثرگذار باشد را برایتان بازگو میکنم. در چند سال گذشته، بیش از ۹۰ درصد از تسهیلات بانکی منحصراً به ثروتمندترین دهک جامعه داده شده است. بیش از ۲۵ درصد جمعیت شهرنشین جامعه، به نوعی حاشیه نشین هستند. نرخ منفی رشد اقتصادی در سالهای مختلف یا عدم رشد اقتصادی مثبت یکی از موضوعات بسیار مهمی است که بر امر عدالت اثر میگذارد.
بالاخره برای پیشبرد بحث عدالت و عدالت فراگیر، توجه به اقتصاد، اشتغال، مهار تورم و تولید یکی از موضوعات مهم است و نمیشود فقط با شعار یا گفتار درمانی عدالت را در جامعه پیاده کرد. امروزه با افزایش سطح فقر نسبی در جامعه رو به رو هستیم. بنابر آمار اخیر ۲۰میلیون نفر در کشور حداقل امکانات را دارند و رشد ذهنیت اشرافی گری در بعضی از مسئولین عامل اصلی و مهمی است که به این عدالت فراگیر میتواند ضربه بزند. مسئولیت گریزی مسئولین باعث میشود که خود از لوازم قدرت به خوبی استفاده کنند، اما در جایی که باید در برابر هجمه دشمنان در رابطه با ایجاد عدالت، ترویج ارزشهای اسلامی و ... ایستادگی کنند، برخی از مسئولین خود را کنار میکشند و به انفعال و محافظه کاری رو میآورند. فساد غیر سیستماتیک، تبعیض و ... از موضوعات بسیار مهمی است که در بحث عدالت اثر میگذارد و از این جهت وقتی عدالت را مورد توجه قرار میدهیم، باید به پیامدهای بی عدالتی نیز توجه کرد که در بحث عدالت اثرگذار خواهد بود.
در پایان آنچه که از اندیشههای حضرت امام میتوانیم به دست آوریم، این است که چگونه میتوانیم عدالت را فراگیر کنیم. به چند مورد در این ارتباط میتوان اشاره کرد؛ یکی مسئلهمند شدن عدالت در ساختار سیاسی، اجتماعی، قضایی و اجرایی کشور است که در لایههای مختلف مدیریتی این مسئله باید مورد توجه جدی قرار گیرد. توجه ذهنی و عینی به این مساله باید صورت گیرد. امام میفرمایند که خدای نکرده اگر جمهوری اسلامی نتواند این مسائل اقتصادی را که اولین مرتبه زندگی مردم است جبران کند و مردم در جمهوری اسلامی از اینکه اسلام بتواند برایشان کاری انجام دهد، ناامید شوند، انفجاری حاصل میشود. دیگر نه من و شما و هیچ کس دیگر نمیتواند جلوی این انفجار را بگیرد. مراقب انفجار مردمی باید بود، چون این انفجار مردم میتواند به علت بی عدالتی صورت گیرد.
نکته بعدی بحث نگاه درست به منظومه عقلانیت، معنویت و عدالت است. توجه به طبقات محروم، رد اشرافی گری مسئولین، ارتباط موثر و مداوم با مردم، مردمی بودن مسئولین و نه صرفاً فامیل بودن و رانت خوار بودن برخی مسئولین را هم باید مورد توجه قرار داد. در بحث مظاهر معنویت بحث تکلیف گرایی، بحث نقدپذیری و اخلاقمداری مطرح میشود. در بحث مظاهر عقلانیت نیز بحث مردمسالاری، صاحب کشور بودن مردم و تزریق روح خوداکتفایی در ملت به عنوان یکی از موضوعات مختلف میتواند مطرح شود. به یک نکته باید دقت کرد که بتوان احساس و ادراک عدالت را مهمتر از اجرای عدالت در فضای عمومی مورد توجه قرار دهیم و به افکار عمومی احترام بگذاریم و مطالبهگری شبکه معنایی عدالت فراگیر را در جامعه و دانشگاه و حوزه با ارائه راهکارهای مشخص معنی دار کنیم.
در ارتباط با بحث امیدی که امام نسبت به آینده انقلاب اسلامی دارند باید گفت که بسیار امید درستی است. در وصیت نامه ایشان میبینیم که وصیت کردند به نوعی با محور قرار گرفتن یاد خدا و نگرش تولیدی باید مردم، جوانان و مسئولین به انجام سه کار توجه کنند؛ بحث خودشناسی، خودکفایی و استقلال است که بتوانند خودشان را نشان دهند. ایشان تاکید میکند که اگر ما بتوانیم از سنتهای الهی استفاده کنیم، در خدمت خدا و عامل نصرت دین الهی بوده و می توانیم به نوعی ترقی و تعالی کشور اسلامی را انجام دهیم و خداوند نیز به ما کمک لازم را خواهد کرد.
ایشان در رابطه با تعهد، فداکاری، بیداری و روحیه مقاومت و صلابتی که مردم ایران در مسیر حق دارند، امیدوار هستند این ویژگیها نسل اندر نسل بتواند به جامعه برگردد و این نگاه در جامعه پیاده شود. جالب است که در آخرین جمله خود را به نوعی بدهکار ملت میدانند نه طلبکار و از ملت میخواهند که با قدرت و تصمیم و اراده ای که دارند به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سدّ آهنین ملت خللى حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند. پس با این نکات نگاه امیدوارانه امام را در مورد آینده انقلاب اسلامی میبینیم. زمانی که روح عدالت در جامعه ما فراگیرتر از گذشته شود و تعاون، همدلی، هوشیاری و فداکاری دیده شود، مسئولیت پذیری مسئولان به طور جدی مورد توجه قرار گرفته و آنان برای حفظ امانتی که به آنها داده شده است بتاید بیشتر از گذشته توجه خود را به منافع ملت و جامعه نشان دهند.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: