۱۶ آبان ۱۴۰۱ ۰۶:۵۹
کد خبر: ۳۰۴۳۵۱

عطنا - روسیه تقریبا به مدت 3 دهه گاز ارزان قیمت (حدود 10 برابر ارزان تر از قیمت روز گاز) خود را به اروپا صادر می‌کرد. این کار دلایل مختلفی داشت از جمله تامین امنیت روسیه بعد از فروپاشی شوروی به دلیل نیازمند شدن اتحادیه اروپا به روسیه، ورود به اتحادیه اروپا و...

امروزه با قطع این صادرات، همگی شاهد نابودی صنایع و تولیدات اروپا هستیم زیرا در طی این 3 دهه تمامی ساختارهای تولیدی اروپا بر اساس این انرژی ارزان چیده شده بود از حاشیه سود کارخانه ها تا ورود و تثبیت سرمایه گذاری در اروپا و...اما آیا روسیه دلیل دیگری هم برای این کار داشت؟ شکست شوروی در جنگ سرد و فروپاشی آن درست در زمانی بود که در دنیا یک انقلاب تکنولوژی جدید خصوصا در بخش چیپست ها و کامپیوترها و...در حال روی دادن بود و هر روز به سرعت این پیشرفت زیادتر میشد و صد البته مرکز این پیشرفت در جهان غرب بود.

در آن زمان تقریبا همه این باور را داشتند که منابع نفتی در 50 یا 100 سال آینده به اتمام می‌رسد.پس‌ به سراغ تحقیق و استفاده از انرژی های جایگزین رفتند.اما روسیه در آن زمان 2 ابزار قدرت برتر نسبت به غرب یا به صورت دقیق تر اتحادیه اروپا داشت، یکی بحث غذا و صنایع غذایی و دیگری بخش انرژی. اما به طور غیر قابل انکاری با پیشرفت علم صنایع غذایی متحول گشته و دیگر در آینده نزدیک این ابزار در نقش ابزار برتر روسیه کار نمیکرد. تنها اهرم فشار باقی مانده برای روسیه اهرم انرژی ارزان بود که به لطف منابع عظیم گازی و نفتی،روسیه را به عنوان یک بازیگر جهانی بزرگ معرفی می کرد.اما اگر این پیشرفت های علمی به سمت انرژی های جدید و پاک میرفت و ساختار اقتصاد و صنايع آتی دنیا به عنوان مثال بر اساس انرژی الکتریکی هسته ای شکل می‌گرفت، دیگر روسیه هیچ ابزار قدرتی نداشت به همین دلیل به سراغ روشی رفت که قبلا تاجران نفتی آمریکایی در ابتدای قرن گذشته از آن استفاده کردند و آن هم ارائه انرژی ارزان است.

درواقع در شروع قرن گذشته و با پیشرفت سریع کشورهای جهان به سمت صنعتی شدن،تاجران نفتی با ارائه نفت ارزان و گسترده با حاشيه سود کم،کاری کردند که تمام ساختار های صنعتی دنیا بر اساس استفاده از نفت و مشتقات نفتی استوار شود. شاید باور نکنید اما اولین مدل های خودروهای الکتریکی همزمان با موتور های دیزلی به بازار آمدند اما نفت ارزان و در ادامه سوخت ارزان کاری کرد که همه رقبای صنایع نفتی در بخش انرژی ورشکسته شوند.

روسیه هم در اصل همین سیاست را در اروپا به کار برد و با سرازير شدن انرژی های ارزان گاز در کل اروپا کاری کرد که حتی نیروگاه های هسته ای هم دیگر مقرون به صرفه نباشند و کشورهای اروپایی نه تنها به دنبال گسترش و ساخت نیروگاه های جدید باشند بلکه همان قبلی ها را هم تعطیل کنند. کار به جایی رسید که دونالد ترامپ هم در سازمان ملل به اروپایی ها هشدار داد که شما با تعطیل کردن نیروگاه ها و وابستگی به گاز روسیه گور خودتان را میکنید. ان زمان سران اروپایی به او خندیدند. خسارت فقط در بخش انرژی هسته ای نبود و در سایر بخش های تولید انرژی های پاک یا تجدید پذیر هم تحقیقات کاملی انجام نشد و فقط یک ویترین به اسم ابزار انرژی های پاک به نمایش در آمد که امروز مشخص شده است نه تنها  بسیار گران تر از چیزی هستند که قبلا ارائه شده بودند بلکه اصلا قابل رقابت با انرژی های فسیلی نیستند.

امروز همه ما حال و هوای اروپای ورشکسته را می‌بینیم. آمریکا هم اگر سر پا هست به لطف همین انرژی‌ های فسیلی است. بر خلاف همه کسانی که فکر می‌کنند عربستان سعودی و امارات در این ماه ها به سمت محور شرق چرخیده اند و به آمریکا پشت کرده اند، این کار بر اساس خواسته امریکا انجام گرفته است. در اصل کاهش سقف تولید نفت اوپک و در نتیجه افزایش قیمت آن طبق خواست آمریکا بود و فقط مشکل در زمان اجرای آن بود. زیرا بخشی از حاکمیت آمریکا يعني دموکرات ها میخواستند این اتفاق بعد از انتخابات کنونی آمریکا بیفتد وگرنه در اصل خواسته، هماهنگ بودند. برای روشن شدن موضوع باید به اتفاقاتی که بعد از جنگ اوکراين انجام شد نگاهی بیاندازیم. آمریکا بعد از آنکه دید اتحاد کشورهای شرقی باعث شکل گیری یک واحد پول جدید می شود، مطمئن شد که دیگر دلار آمریکا در دنیای آینده حرف زیادی برای گفتن ندارد و ابرقدرتی آمریکا تنها بر اصل سلطه دلار است.

به همین دلیل این جنگ را زودتر راه انداخت تا هم محور شرق نتواند به اوج آمادگی خود برسد، سازمان مالی اقتصادی اروپا را نابود کند و هم تجارت و اقتصاد کشورهای اروپایی (و ژاپن) را به اقتصاد دلاری خود اضافه کند. بعد از شروع جنگ،آمریکا آخرین راه های ارتباطی اتحادیه اروپا با انرژی ارزان روسیه را که همان خطوط نورد استریم بود را با کمک متحد بریتانیا خود نابود کرد. اکنون اروپایی را داریم که دیگر تا مرز ورشکستگی رفته و چیزی نمانده است صنایع و اقتصاد آن نابود شوند.

اما محور شرق هم زرنگ تر از این حرف ها بود که وارد بازی آمریکایی ها شود.در حین جنگ،روسیه به آرامی گاز اروپا را طی یک دوره چند ماهه قطع کرد تا کشورهای اروپایی دچار شوک شدید انرژی نشوند که آنها مجبور شوند فقط به خواست آمریکا بازی کنند و حتی چین محموله های گاز مایع خریداری شده را به اروپا می فرستد تا ذخایر گازی اروپا پر شود و آنها فرصت بیشتری برای تصمیم گیری جهت ورود به یک پیمان صلح تحمیلی روسیه یا محور شرق را پیدا کنند. اما بعد از انفجار خطوط نورد استریم دیگر می‌توان گفت مرحله اول جنگ روسیه با اروپا تمام شده است، زیرا دیگر اروپایی ها نمی توانند به سمت روسیه بچرخند و از طرف دیگر تحریم ها علیه روسیه به لطف ایران تاثیرگذار نیست.

حالا که دیگر آمریکا بابت چرخش اروپا به سمت روسیه خیالش راحت شده، نیاز دارد که یک انقلاب انرژی را در کشور خود و جهان غرب راه بیاندازد، اما تا زمانی که قیمت انرژی جهانی ارزان باشد این اتفاق در غرب اتفاق نمی افتد. توجه کنید دیگر اینجا بحث محور شرق نیست زیرا کشورهای محور شرق انرژی‌ ارزانی در اختیار دارند که حتی نفت با هر قیمتی ارائه شود اصل ساختار آنها ضربه نمی‌خورد. همیشه چین بیشترین آسیب پذیری را از افزایش قیمت نفت داشت که آن کشور هم با قرادادهای بلند مدت با روسیه توانست این آسیب پذیری را تا حدود زیادی برطرف کند.با انفجار خطوط نورد استریم تنها راهی که اروپا به گاز دسترسی دارد گاز مایع است که آن را هم آمریکا تامین می‌کند. اما این گاز قیمت خیلی بالایی دارد و تا زمانی که قیمت نفت بالا نرود قابل رقابت نیست. در کنار آن نیاز است قیمت نفت بالا باشد تا سایر انرژی های دیگر توجیه اقتصادی پیدا کنند.

به همین دلیل قطعا خود آمریکا از افزايش قيمت نفت بهره برداری می‌کند. اما اگر در این زمان قیمت نفت پایین باشد دیگر سایر صنایع جهانی نمی‌توانند با انرژی های جایگزین کار کنند و باز به اجبار به سمت استفاده از انرژی نفت می روند.برای اجبار به استفاده از انرژی های جدید در ساختار های آینده نیاز است انرژی نفت به قیمت های خیلی بالایی برسد. لذا آمریکا نیاز دارد در یک بازه زمانی میان مدت قیمت نفت به بالای 200 دلار هم برسد. به همین دلیل مرکز اصلی قیمت نفت یعنی خاورمیانه باید دچار تحولات شدیدی شود.

نویسنده: میلاد رضایی

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار