عطنا - با توجه به اینکه در عصر حاضر برخی افراد دست به تفاسیر سلیقهای از دین میزنند و تنها بخشهایی را میپذیرند که با منافعشان سازگار است، تبیین عقلانی و متناسب با درک افراد، نیاز غیر قابل انکار جامعه است؛ در واقع تبیین عقلانی باعث میشود تا افرادی هم که به احکام دین قائل هستند، پشتوانه محکمی برای باورهای خود داشته باشند. این در حالی است که رسانه به عنوان یکی از تاثیرگذارترین وسیلهها برای تثبیت یا تغییر هنجارهای فکری جامعه، در انجام این رسالت و اقناع افراد در راستای برخی مسائل ضعیف عمل کرده و گویا تنها افراد قائل به دین را مخاطب خود قرار داده است.
برای مثال حضور سگ در خانه و همچنین سگ گردانی، در سطح جامعه فراگیر شده است. استدلال نجس بودن سگ برای طیف طرفدار حیوان سگ قابل پذیرش نیست و معتقدند که آفرینش سگ نیز مانند دیگر حیوانات است؛ با این اوصاف بایستی رسانه از روشهای دیگری برای تفهیم این مسئله در اذهان عمومی استفاده کند.
تبیین درست و تثبیت احکام اسلامی در جامعه با بهرهگیری از شیوههای نوین و ابزارهای رایج، امری لازم و ضروری است که جامعه امروز ما به شدت نیازمند آن است و غفلت اندیشمندان و مبلغان از طرح این مسائل متناسب با درک افراد، خطایی غیرقابل جبران برای جامعه خواهد بود. در این راستا دیدگاه محسن حبیبی، عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی را جویا شدیم.
حبیبی در ابتدای این گفتگو، به تبعات رسانههایی که زندگی با سگ، پوششهای خاص، تتو، آرایشهای غیر معمول و از این دست اقدامات را عادی انگاری میکنند پرداخت و گفت: "تبلیغات این رسانهها زندگی را دست خوش تغییرات جدی کردهاست. برای مثال تتو کردن روی اعضای بدن اکثر مواقع با پشیمانی همراه است و به دلیل اینکه حذف آن سخت و حتی غیر ممکن است، شخص سراغ پاک کردن آن نمیرود. همچنین از منظر روابط خود با برخی افراد نیز محدود شده و نمیتواند مثل گذشته ارتباط خود را با آنها حفظ کند؛ به این شکل زندگی فرد تغییرات جدی را متحمل میشود".
وی افزود: "رسانههایی که با زندگی سنتی، فرهنگ و دین ما مشکل دارند، در تبلیغ این مسائل قوی عمل کردهاند که تاثیرات عمیق تبلیغاتشان را بر سبک زندگی مردم شاهد هستیم".
عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه میزان گستردگی گرایش به سگ، تتو و این قبیل مسائل در سطح جامعه و به خصوص در بین هنرمندان را نشان از برنامهریزی طولانی مدت این رسانهها در قالبهای مختلف دانست و گفت: "در فیلمهای سینمایی، وقتی قهرمان فیلم فردی دارای تتو و سگ نشان داده میشود، به گونهای تاثیرات خود را بر مخاطب میگذارد؛ حتی کسانی که در اینستاگرام فعالیت دارند نیز به واسطه این پارادایمها، افراد زیادی را با سبک زندگی خود همراه میکنند".
حبیبی به یکی دیگر از اقداماتی که برای وارد کردن سگ به زندگی افراد انجام شده اشاره کرد و گفت: "معرفی روانشناسانی که برای رفع مشکلاتی چون افسردگی، خرید سگ را توصیه میکنند، یکی دیگر از روشهای تبلیغی برای نگهداری افراد از سگ در منزل است. بسیاری از این روانشناسان، به لطمههای روحی که پس از مرگ این حیوان بر صاحبان آنها وارد میشود تاکید نمیکنند. در واقع سگ حیوانی عاطفی است که صاحب خود را وابسته میکند و به دلیل عمر کوتاهی که دارد، صاحب خود را دچار بحرانهای عاطفی میکند".
وی در این راستا تصریح کرد: "بنابراین تبلیغاتی که در این حوزهها انجام گرفت بسیار قوی بود و توانسته در راستای اهداف خود موفق شود؛ این در حالی است که ما برای روشنگریها در مقابل فعالیت این رسانهها موفق عمل نکردهایم و من به عنوان استاد دانشگاه، نتوانستهام ایده خود را به صورت اقناع کننده در رسانه بازتاب دهم".
حبیبی افزود: "رسانههای ما نتوانستهاند جایگزینی برای آن در نظر بگیرند و به حل ریشهای این مسئله بپردازند و تنها از موضع نفی و نهی به این مسئله پرداختهاند".
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به نظریه مک لوهان اظهار کرد: "طبق نظریه مک لوهان، این ما نیستیم که رسانه را در اختیار میگیریم بلکه رسانه ما را در اختیار میگیرد؛ به این ترتیب آرام آرام بنده تکنولوژی میشویم. وسیلهای چون تلفن همراه بر ما تسلط پیدا کرده و میزانی که ما از آن بهره میگیریم بسیار کمتر از میزانی است که این تکنولوژی از ما بهره میگیرد. زندگی با سگ نیز همین گونه است، ما سگ را خریده و وارد زندگی خود میکنیم اما رفته رفته، سگ بر ما تسلط پیدا میکند".
وی در پایان مدعی شد که برای اقناع این مسئله، تمامی متخصصین از ابعاد مختلفی چون جامعه شناسانه و رواشناسانه باید به آن بپردازند، چرا که این مسائل برای مردم شفاف شود، بسیاری از آنها تجدید نظر میکنند.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: