۱۴ دی ۱۴۰۰ ۱۵:۳۳
کد خبر: ۳۰۳۳۶۰

عطنا- این کتاب، اثری است که هم ایده‌های پیچیده را کشف می‌کند و هم خود را برای عموم عرضه می‌کند. تز اصلی آن این است که تلویزیون بر سطح گفتمان عمومی در آمریکای معاصر تأثیر منفی گذاشته است و رسانه ها را در بستر وسیع تری برای دستیابی به آن می داند. پیام کتاب این است که فرهنگ ما از یک فرهنگ چاپی گذشته است و اکنون فرهنگی است که حول محور تلویزیون می چرخد. آغاز تغییر فرهنگی ما را می توان به قرن نوزدهم، يعني زمانی که تلگراف توسط ساموئل مورس اختراع شد، ردیابی کرد. این یکی از مهمترین تحولات ارتباطات در آن زمان بود زیرا برای اولین بار در تاریخ بشر ارتباطات می توانست سریعتر از انسان حرکت کند. تمرکز اصلی کتاب بر تلویزیون است، آنچه تلویزیون برای فرهنگ ما انجام می دهد.کتاب با پیشگفتاری آغاز می‌شود که به بررسی دو دیدگاه دیستوپیک ادبی می‌پردازد - دیدگاه جورج اورول، که در سال 1984 در مورد یک دولت ظالمانه هشدار داد که اطلاعات را برای ناتوان نگه داشتن مردم ممنوع می‌کند، و دیدگاه آلدوس هاکسلی، که در دنیای شجاع جدید جمعیتی را به تصویر می‌کشد که آنقدر سرگرم شده‌اند که حواس‌شان پرت می‌شود و متوجه نمی‌شود که آنها ناتوان شده‌اند. بخش اول بیشتر به پیشینه و تحلیل تاریخی مربوط می شود.

پستمن در فصل 1، "رسانه استعاره است"، مفهوم "رسانه-استعاره" را معرفی می کند. به بیان ساده، او معتقد است که گفتمان هر تمدنی توسط سوگیری های رسانه ای که به کار می گیرد محدود می شود. پستمن در فصل اول قسمت دوم کتاب می گوید: «تلویزیون روش اصلی شناخت خود در فرهنگ ماست. این به این معنی است که نمایش‌هایی که تماشا می‌کنیم بخشی از ما می‌شوند، مکان اصلی می‌شود که در آن اطلاعاتی در مورد جامعه، کشورمان به دست می‌آوریم، و من استدلال می‌کنم که این جایی است که ما برای یادگیری فرهنگ‌های دیگر نیز به آنجا می‌رویم.  در فصل دوم، «رسانه به مثابه معرفت‌شناسی»، پستمن بررسی می‌کند که چگونه رسانه‌های هر تمدنی، نحوه تعریف حقیقت را تعیین می‌کنند. در فصل های 3 تا 5، پستمن روشی را بررسی می کند که «آمریکای تایپوگرافیک» بر «ذهن تایپوگرافیک» تأثیر گذاشته است. او دوره بین دوره استعمار تا اواسط قرن نوزدهم را مورد بحث قرار می دهد و ابتدا نشان می دهد که چگونه جمعیت در زمان تولد به طور قابل توجهی باسواد بوده و در نتیجه عادت کرده اند که از منظر عقلانی به جهان نزدیک شوند. از آنجا که کلام مکتوب (و خطابه‌ای که بر اساس شکل آن استوار بود) حول یک سری گزاره‌های عقلانی است که خواننده یا مخاطب را به قضاوت درست یا نادرست آن‌ها به چالش می‌کشد، کل جامعه حول ایده گفتمان عقلانی بنا شد.در فصل 7، "اکنون... این"، پستمن از "اخبار روز" استفاده می کند تا استعاره ای از نحوه دریافت همه اطلاعات را ارائه دهد. پستمن بیان می کند که این یک "زبان تیتر" شد و از اینها عبارت "اخبار روز" بیرون آمد. این‌ها هنوز هم امروزه در کانال‌های خبری تلویزیونی اصلی استفاده می‌شوند، جایی که تیترها را در پایین صفحه نمایش می‌دهند و آنها را با نام شرکت جدا می‌کنند، نیل پستمن: بیننده خبر باید از باورهای  سیاسی و مواضع اقتصادی کسانی که خبر را ارائه می دهند، اطلاعاتی داشته باشد تا ماهیت خبر را درک کند. در فصل‌های 8 تا 10، پستمن سایر شیوه‌های گفتمان عمومی مهم را بررسی می‌کند که تحت استعاره رسانه‌ای تلویزیون به سرگرمی محض تحقیر شده‌اند. فصل هشتم، «به بیت‌لحم بروید»، بررسی می‌کند که چگونه دین به یک نمایش خالی در تلویزیون تبدیل شده است، که فاقد قدرت ارائه یک تجربه واقعاً مذهبی است. فصل 9، "به دست دراز کنید و یک نفر را انتخاب کنید"، بررسی می کند که چگونه انتخابات سیاسی صرفاً به یک جنگ تبلیغاتی تبدیل شده است، که در آن کاندیداها با ارائه تصویری انتزاعی از آنچه مردم آن را احساس می کنند، تصاویری را ایجاد می کنند که به همان روشی کار می کنند که تبلیغات تجاری انجام می دهندفصل 10، "تدریس به عنوان یک فعالیت سرگرم کننده" به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه آموزش به تدریج به یک فعالیت سرگرم کننده تبدیل می شود، بدون هیچ آگاهی از این واقعیت که استفاده از تلویزیون و روش های آن برای آموزش به کودکان آموزش نمی دهد که چگونه یادگیری را دوست داشته باشند، بلکه چگونه به تلویزیون عشق بورزند. پستمن در فصل آخر گفت که تلویزیون همه چیز را به بسته های سرگرمی تبدیل می کند. در جامعه امروز ما بسیار به سرگرم شدن معتاد شده ایم، تلویزیون یک رسانه آشکار است که این اعتیاد را تغذیه می کند.

پستمن با شجاعت ادعا می کند که "فناوری یک ایدئولوژی است". وي یک تغییر فرهنگی ثابت در آمریکا را در نتیجه وابستگی به سرگرمی برای گفتمان عمومی تحلیل می کند. این کتاب کاربرد سرگرمی را به عنوان رسانه‌ای که در آن تعامل انسانی مطیع است رد می‌کند. لحن پستچی هرگز خام نبود. در عوض، او با ظرافت مزایای سرگرمی را تصدیق کرد و در عین حال بر کنار گذاشتن تلویزیون به عنوان داور دانش ثابت قدم بود. پستمن اهمیت تغییر در ارتباطات را تشخیص می دهد. توسعه زبان برای تعریف انسان و جاودانگی آن در متن نوشتاری به لطف چاپخانه عصر جدیدی از تعامل و ارتباطات پویا ایجاد کرد. بنابراین، توسعه تلویزیون نیز تأثیری برگشت ناپذیر بر فرهنگ معاصر خواهد داشت. نکته بسیار جالبی که پستمن به آن اشاره می کند، مشروعیت زبان شفاهی و نوشتاری است. مثالی که او استفاده کرد، اعلان نمره قبولی دانش آموز بود. شخص ترجیح می دهد که تقدیرنامه را روی کاغذ نوشته شود تا اینکه یک مربی آن را اعلام کند. این در نهایت این سؤال را ایجاد می کند که آیا تصاویر متحرک، تلویزیون، بعداً بر متن نوشته شده ترجیح داده می شود یا خیر. سازماندهی ایده‌های پستمن، با توجه به فرم، و نه محتوای کتاب، جریان تحلیلی ثابت، منسجم و عملی را نشان می‌دهد که با بحث درباره آمریکای قبل از تلویزیون شروع می‌شود و با هشداری شوم ختم می‌شود.

در واقع بحث‌های نیل پستمن متمرکز بر این نکته است که نشان میدهد فرهنگ چاپ که پیش از  تلویزیون مطرح بود، دوران تنویر و منزلت بوده تا به این ترتیب استدلال خود علیه تلویزیون را تقویت کند.

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار