
- نصرالله حکمت | استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی
گروهی بر آنند که فلسفه یعنی «به مفهوم در آوردن واقعیات زمانه» و تلاش دارند «نسبت فلسفه با واقعیات زندگی امروز را تبیین کنند» و میپرسند «آیا فلسفه توانسته است واقعیات زمانه را به مفهوم درآورد؟» در مقام پاسخ به این گروه باید گفت: جایگاه و منزلت معرفتی فلسفه، برتر از آن است که بخواهد صرفاً «واقعیات زمانه» را به مفهوم درآورد.
این تعبیر یا تعریف از فلسفه، علاوه بر اینکه با حقیقت فلسفه انطباق ندارد، دارای این قابلیت است که آرام آرام به فلسفه، شکلی پوپولیستی و کمیک دهد. آری فلسفه، در ذیل منزلت معرفتی خود میتواند واقعیات زمانه را نیز به مفهوم درآورد و در قالبهای زبانی توصیف کند.
جایگاه حقیقی فلسفه، اندیشیدن و تفکر اصیل در باب مسائلی بنیادین است که به موقعیت وجودی انسان در جهان هستی میپردازد و میخواهد نسبت آدمی را با حقایق عالم معلوم کند و راه تقرب او را به این حقایق هموار نماید و سرانجام چگونگی زیستن او را برپایه حقایق نشانش دهد. آنک واقعیات هر دوران، درون این طرح کلی، مفهومسازی میشود.
واقعیت زندگی امروز بشر، این است که علاوه بر اینکه از حیث زیستی در چنبره ابزارها و ادوات زندگی گرفتار آمده و درون این ابزارها که فرآوردههای فناوری و دانش تجربی است اصل زندگی را از دست داده و با همین ابزارها و اسباب زندگی دلخوش است، امنیت معرفتی خویش را نیز از کف داده و در هزارتوی یک «حباب معرفتی» گرفتار آمده و به ناگزیر، به زیستن در«جهانلانه» رضایت داده است.
در نتیجه هم به لحاظ جهانی و هم به شکلی مضاعف در این سرزمین، فلسفه و فیلسوف، غایباند. بخصوص در این مرز و بوم، فلسفه و فیلسوف، جایگاه شایستهشان را ندارند، بنابراین مردم از احوال وجودی خود بیخبرند و نسبت خود را با حقایق عالم نمیشناسند و در نتیجه میان آنان و میان درک درستی از احوال زندگی و واقعیات روزگار، شکافی هولناک پدید آمده است.
فیلسوفان، در هر دوران، آیینههای احوال دوران خویشند و مردم هر عصر اگر بخواهند خود را و روزگارشان را بشناسند، میتوانند خود را و احوال عصرشان را در اندیشهها و تفکرات فیلسوف و متفکر عصر خود ببینند و بخوانند و بشناسند. اما سخن در این است که جامعه امروز ما از آنجا که هیچ احساس نیازی به فلسفه و فیلسوف و متفکر ندارد، فیلسوفان این جامعه، به آیینههای شکستهای تبدیل شدهاند که در کنج انزوای خویش، حسرت و افسوس میخورند و فردا، مردم این سرزمین، چهره چروکیده و درهمشکسته پدران شان را در این آیینهها خواهند دید.