اصلاح ساختارهای جامعه باعث میشود در مواجهه با مسائل دچار بحران نشویم. قرارگیری در مسیر توسعه پایدار یکی از ضرورتهای هر جامعه است و لازمۀ رسیدن جامعه به توسعۀ پایدار، نخبهگرایی است، بنابراین نیازمند کمک و همکاری آنها برای ادارۀ بهتر جامعه هستیم.
به گزارش عطنا، نشست «رونمایی از مجموعه مقالات سومین همایش گفتوگوی اندیشمندان ایران و افغانستان» به همت دانشگاه علامهطباطبایی با همکاری اندیشمندان افغانستان، دوشنبه، 27 بهمن به صورت برخط برگزار شد.
دکتر فائز دینپرست، استادیار علوم سیاسی دانشگاه علامهطباطبایی، در جایگاه اولین سخنران گفت دانشگاه علامهطباطبایی در طول سالهای گذشته بهدنبال تداوم پژوهشهای علمی با همکاری کشور افغانستان است. دورۀ نخست بحث دربارۀ «گفتوگو و تبعات آن» شکل گرفت که نقش موثری بر فرهنگ داشت. دورۀ دوم در افغانستان با موضوع «مهاجرت» برگزار شد. دورۀ سوم گفتوگو با محور «توسعه» است ولی به علت کرونا نتوانستیم آن را به صورت حضوری برگزار کنیم، بنابراین پس از حل بحران کرونا همایش توسعه را برگزار خواهیم کرد.
به بهانۀ رونمایی از کتاب «مجموعه مقالات ایران و افغانستان»، نشست رونمایی از این کتاب برگزار شد. وی با اشاره به موضوع سومین دور گفت وگوی اندیشمندان ایران و افغانستان در مورد توسعه، خاطرنشان کرد که مجموعه مقالات متعددی در این مورد ارسال شده بود که پس از داوری سخت گیرانه، 18 مقاله گزینش شده و در این کتاب جامع و همهجانبه منتشر شده است.
دکتر حسین سالارآملی، قائم مقام ویز علوم-تحقیقات و فناوری ایران در امور بینالملل، در جایگاه دومین سخنران گفت با تشکر از دانشگاه علامهطباطبایی که در ایجاد ارتباطات بین المللی در یک سال گذشته کوشا بوده و نقش نخبگان را در جوامع بشری روز به روز آشکارتر دانسته است، وی تأکید کرد که دانشمندان باید بتوانند پیچیدگی بحران ها و چالش های کنونی را حل کنند.
وی دربارۀ ارتباطات ایران و افغانستان به دو نگاه چالشی اشاره کرد که نخبگان باید به آن توجه کنند؛ یکی، ایران هراسی و افغانستان هراسی و دیگری تهدید یک جامعه، یک ملت، یک قوم و...، که باید از دو سو برداشته شود. دکتر آملی خواستار ایجاد انجمن روسای دانشگاه های بزرگ ایران و افغانستان شد و ابراز امیدواری کرد که وزارت مربوط در افغانستان به این ساختارسازی توجه کند و آن ها اسامی دانشگاه های ایرانی را به طرف افغانستانی اعلام کرده اند.
از سوی دیگر، وی خواستار ایجاد شعبه مشترک دانشگاه های ایران و افغانستان، به عنوان مثال دانشگاه علامهطباطبایی با دانشگاه کابل در برخی رشته ها و دانشکده ها شد. پیشنهاد سوم قائم مقام وزارت علوم ایران در بخش بین الملل به نخبگان دو کشور، ورود به کارهای تحقیقاتی مشترک است، زیرا دانشگاه های افغانستان فعلا در بعد آموزشی قرار دارند، دانشگاه های ایران به کمک دانشگاه های افغانستان می توانند پروژه های تحقیقاتی را تعریف کنند.
دکتر سید جلال دهقانیفیروزآبادی، معاون پژوهشی دانشگاه علامهطباطبایی، در جایگاه سومین سخنران گفت: «اهمیت موضوع همایش، گفتوگو است که علم از طریق آن تولید میشود. توانایی گفتوگو درجۀ بالایی از عقل است. گفتوگو شاخص توسعهیافتگی است. توسعه باید پایدار، همهجانبه در حوزههای فرهنگی، انسانی، موازن و هماهنگ با شرایط کشور باشد. توسعه به هم پیوسته است. بسیاری از مشکلات از تبعات مختلف توسعه است.
فرهنگ توسعهیافته میتواند سبب توسعۀ کامل جامعه شود. همانطور که امنیت و ناامنی تسری پیدا میکند توسعه هم همینطور است. یکی از ویژگیهای نژادهای مختلف ظاهر است ولی ایران و افغانستان حتی از لحاظ ظاهری نیز بسیار شباهت به هم دارند. گفتوگو نیازمند فهم و این نزدیکی زبان ایران و افغانستان بسیار کمک کننده است.
تجارب مشترک ایران و افغانستان نیز میتواند زمینۀ گفتوگو ایجاد کند. الگوی واحدی برای توسعه لزوما وجود ندارد. ما میتوانیم از مشترکات استفاده کنیم تا به توسعه برسیم. توضیح و تبیین درست مسئله بسیار مهم است تا همافزایی صورت بگیرد و در نهایت سبب توسعۀ منطقهای شویم. در دانشگاه علامهطباطبایی مفتخریم تا بتوانیم زمینۀ توسعه را بسیار بیشتر از این انجام دهیم».
آقای عبدالغفور لیوال ، سفیر جمهوری اسلامی افغانستان در ایران، در چهارمین جایگاه گفت برای ایجاد مناسبات و روابط بین دو کشور، نیاز به گفت وگو داریم، باید شناخت جدید از هر دو کشور، ماهیت توسعه محور داشته باشد. لیوال با اشاره به ضرورت افغانستان شناسی و ایران شناسی، تأکید کرد که کار علمی دو کشور را به یک نتیجه برد برد در مناسبات اقتصاد محور می رساند. ما در پهلوی فرهنگ و ارزش های مشترک، می توانیم منافع مشترک هم داشته باشیم.
دکتر بهادر امینیان، سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان، در جایگاه پنجمین سخنران گفت: «کار دانشگاه علامهطباطبایی بسیار کار ارزشمندی است که میان دو کشور انجام میدهد. ما نیازمند ساختارهایی هستیم که بر سر مسائل کوچک با مشکل مواجه نشویم. تحول در جامعه به معنای توسعه، یکی از خواستها و ضرورتهای هر جامعه است. توسعه نکتۀ مثبت هر جامعه است. نخبگان سبب توسعۀ جوامع میشوند. نیازمند کمک و همکاری آنها برای بهتر اداره کردن جامعهها هستیم.
پژوهشگران باید آسیبپذیریهای توسعه را در جامعه شناسایی کنند و به آن بپردازند. تهدیدها نیز سبب توسعه نیافتن جامعه است که باز این هم به دست نخبگان میتواند بررسی و جلوگیری شود. نخبگان باید با این مسائل مقابله کنند. افراطیگریهای مذهبی، نپذیرفتن همدیگر، خشونتهای قومی، تشدید قومیگرایی، عدم پویایی و خردگرایی مذهبی، سنتگرایی منفی، ضعف طبقۀ متوسط و... آسیبهای داخلی هستند که باید نخبگان راجعبه آنها صحبت کنند و درصدد رفع آن باشند. نخبگان ایران و افغانستان میتوانند با هم همکاری کنند.
در درجۀ اول باید از داخل شروع کنیم و نخبگان باید وارد این قضایا شوند. به امید دیگران و بیگانگان نشستن ما را به نتیجهای نمیرساند. نخبگان باید دست همت به زانو بگذارند و گام بردارند. نخبگان دو جامعه با تهدیدات خارجی روبهرو هستند که باید دربارۀ آن نیز همفکری کرد. ایجاد مدارس با ریشۀ وهابیت در افغانستان بسیار خطرناک است.
در ماههای اخیر زمزمۀ دانشگاهها و مدارس با اندیشۀ وهابیت در افغانستان بهوجود آمده که بسیار خطرناک است. روحانیت افغانستان به عربستان و خارج میروند تربیت میشوند و در افغانستان درس میدهند که این خود، تهدید بزرگی است. اطلاع کم، خودبرتر بینی، کوته بینی قومی و... در جوامع سبب مشکلات زیادی در جامعهها میشوند. نخبگان باید شناخت صحصیح مسائل، دریافت حجم انبوه آسیبها و هشدار به جامعه را انجام دهند تا کشور را از مشکلات دور کنند. قطعا آیندگان موفقیتها را قضاوت خواهند کرد. هرچه ارتباط نخبگان میان دو کشور بیشتر باشد ما بسیار استقبال میکنیم».
دکتر عبدالظاهر شکیب، رئیس آکادمی علوم افغانستان، در جایگاه ششمین سخنران با تاکید به ضرورت گفتوگو گفت فعالیت های علمی، نیازمندی ضروری دو کشور است که متأسفانه کارهای مشترک علمی بین دو کشور مخصوصا در آکادمی علوم محدود بوده و امید می رود با نشر کتاب «مجموعه مقالات ایران و افغانستان»، شاهد توسعۀ فعالیت های مشترک علمی و پژوهشی بین دو کشور باشیم.
دکتر شکیب افزود که آکادمی علوم افغانستان ظرفیت های بزرگی برای توسعۀ همکاری های علمی و فرهنگی دارا است و این آکادمی به عنوان بالاترین مرکز تحقیقی رسمی در کشور، آمادگی خود را برای پیشبرد پروژه های مشترک علمی و تحقیقی با ایران اعلام می کند.
دکتر محسن خلیلی، استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، در جایگاه هفتمین سخنران گفت: «مرور کوتاهی بر وضعیت افغانستان خواهم داشت. افغانستان به لحاظ تاریخ معاصر از 4 دوره عبور کرده است. دورۀ اول را من گذرگاهی مینامم که همه از آن گذر میکنند و مثل کشورهای دیگر اهمیت آنچنانی ندارد و جغرافیایش در این دوره، دورۀ عبور است. این کشور گذرگاهی چندان در روابط بینالملل تاثیر ندارد که دورههایی حدود 150 سال افغانستان را در بر میگیرد.
دورۀ بعدی بازی بزرگ است. بین 75 تا 100 سال در افغانستان این اوضاع ادامه مییابد و کشور حالت حائلی پیدا میکند و به خاطر جنگها خسارتهای زیاد میبیند.
دورۀ بعدی حملۀ شورویها که کشور حالت سیاهچاله دارد و دیگران به کشوری حمله میکنند و از بس بر سر کشور رقابت است به حفره تبدیل میشود ولی از رقابتها بهره نمیبرد و فقط خسارت به آنها وارد میشود.
دورۀ بعدی کشور افغانستان حالت گلوگاه نام دارد. در افغانستان سه حالت جغرافیایی حاکم شده است؛ نفع، هراس و معامله. امروزه افغانستان به وضعیت تماما رقابتی تبدیل شده است. امیدوارم افغانستان از اوضاع کنونی خارج شود. آیندۀ دنیا بر سر رقابت بزرگ اقتصادی شکل میگیرد. حوزۀ امنیت، حوزۀ افغانستان است و اگر کشور دچار هراس شود هیچوقت جایگاه خود را پیدا نمیکند. افغانستان باید به سمت نفع برود تا جایگاه اصلی خود را پیدا و بهبود پیدا کند».
دکتر فرامرز تمنا، استاد دانشگاه و رئیس موسسه تحصیلات عالی افغانستان، در جایگاه هشتمین سخنران گفت مفهوم «توسعه» یک بحث پیچیده است که از حالا شروع نشده، بلکه از دو قرن قبل بوده و مشکلات توسعه در افغانستان، تقریبا مشابه مشکلات توسعه در ایران بوده است.
وی با تقسیم کشورها به کشورهای توسعه یافته، در حال توسعه، عقب مانده و کشورهای توسعه ناپذیر تأکید کرد که از دید او، افغانستان کشوری در حال توسعه است. هرچند به گفته دکترتمنا، توسعه در افغانستان در دوره هایی از تاریخ ساکن و ساکت ماند، اما به صورت کل، افغانستان یک کشور در حال توسعه است، اگرچه روند توسعه ما کند است.
وی با اشاره به روند توسعه در افغانستان، خاطرنشان کرد فاصله کشور با توسعه در زمان طالبان به اندازۀ فاصله افغانستان با توسعه در شرایط کنونی زیاد نبوده و امروز باید شتاب بیشتری برای پر کردن این شکاف صورت بگیرد.
این پژوهشگر با بیان این که در بررسی توسعه باید تعامل بین دولت و مردم بررسی شود، افغانستان را در بررسی توسعه به 7 گونه تعامل بین دولت و ملت تقسیم کرد؛
دولت توسعه گرای با برنامه/ مردمان توسعه ستیز، دوره امان الله خان، دولت توسعه گرای با برنامه/ مردمان توسعه گرای با برنامه، دوره داوود خان، دولت های توسعه گرای بی برنامه/ مردمان توسعه گرای بی برنامه، دوره های ظاهرشاه و حامد کرزی، دولت توسعه گرای بد برنامه/ مردمان توسعه خواه بی برنامه، 5 سال حکومت وحدت ملی، دولت توسعه ستیز با برنامه/ مردم توسعه گریز، دوره طالبان، دولت توسعه گریز بی برنامه/ مردم مأیوس از توسعه، دوره مجاهدین، دولت های خنثی نسبت به توسعه/ مردم خنثی نسبت به توسعه، و حکومت های چپی. وی در پایان تأکید کرد که هرگونه بررسی توسعه در افغانستان باید بر اساس نوع تعامل دولت با توسعه و مردم با توسعه صورت بگیرد.
آقای رضا محمدی، مشاور ارشد فرهنگی انستیتو مطالعات استراتژیک در انتهای برنامه گفت در یک سخنرانی ادبی، از «تئوری عشق» به عنوان جان مایه و دلیل پویایی تمدن و فرهنگ در حوزه کشورهای منطقه یاد کرد و گفت که این تئوری توسط دکتر داوود مرادیان، رییس این انستیتو ارائه شده است. بر اساس این تئوری، تمدن ما در منطقه در گذشته قدرت اقتصادی و نظامی نداشته، اما آنچه فرهنگ و تمدن این منطقه را همچنان زنده و پویا نگه داشته، عشق بوده که یکی از تبلورهای مهم آن، در ادبیات بوده است.
خبرنگار: فاطمه حسنآبادی