نشست آنلاین «کارکرد مکان در رمان فارسی» شنبه 3 آبان با حضور دکتر کارولینا راکوویتسکا عسگری، دانشیار ایرانشناسی دانشگاه یاگلونی کراکف، به میزبانی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. به گزارش
عطنا، در ابتدای نشست راکوویتسکا عسگری به کارکرد زمان در رمانهای غیرفارسی پرداخت؛ رمان یونانی که از اسطورههای زیادی استفاده میکند و به حماسه شباهت زیاد و آشکاری دارد و همچنین میتوان وزن مکان بیشتری را در آن حس کرد. استفاده از زمان و مکانهای خاص در رمان داستایوسفکی که همخوانی زیادی با حالات و شخصیتهای انسانی دارد، مانند «آستانهی درد». یعنی ما در مکانهای بدون معنا قرار نمیگیریم. مکان میتواند زمانها را به هم مربوط کند و ما میتوانیم زمانهای خاص مثل گذشتۀ افراد که نویسنده روند عادی را تغییر میدهد درک کنیم و درگیر آن شویم.
وی افزود: «درباره زمان، تحقیقات زیادی صورت گرفته است که بین رمان قرن نوزدهم با تأکید بر تاریخ و رمان قرن بیستم که با اهمیت بیشتری به زمان میگراید، میتوان مدعی شد که زمان و مکان یکی میشود. مکان میتواند زمانهای مختلف را در برگیرد و مکانی که قابل توجه انسانی است، لایههای زمانی انسان را به خود میگیرد».
راکوویتسکا عسگری ادامه داد: «میشل فوکو از مکانهایی صحبت میکند که به آن دگر جایی میگوییم یعنی دگرگون کردن زندگی انسانها مثل معلق بودن زمان. یعنی در عین حال ما میتوانیم زمانهای مختلف را تجربه کنیم». او با اشاره به اینکه دگر جایی (دگرمکانی) با دگر زمانی ربط پیدا میکند، افزود: «فشردهشدن زمانهای مختلف در جاهای خاص، موضوعی است که به خصوص در ادبیات جدید به درد نمیخورد؛ زیرا از این فرآیند بسیار استفاده شدهاست».
زمان و مکان در رمانهای فارسی نقش خاصی ایفا میکند
وی بر اساس چند لایه بودن ساختار گفت: «زمان و مکان بسیار مهم و خاص هستند. مکانها مخصوصاً برای نویسندگان امروزی بسیار مهماند؛ زیرا انسان با ترک مکان در جای دیگر هویت خود را پشت سر میگذارد چون هویت بستگی به مکان افراد دارد. ادبیات به نحوی توان تبدیل کردن هر مکانی به دگر مکان را دارد. در ادبیات با مکانی روبرو نمیشویم مگر اینکه «انسانی شده» نیز باشد».
وی در ادامه به کارکرد مکان در رمان فارسی پرداخت و به این نکته اشاره کرد که «مکان در رمانهای فارسی نقش خاصی ایفا میکند، مثلاً میتوانیم مکانهای روزمره (شناخته شده) را به فضاهای معنادار تبدیل کنیم».
بوف کور، خرابهای به دور از چشم آدمها
«بوف کور» صادق هدایت اولین کتابی بود که کارولینا راکوویتسکا عسگری راجعبه آن صحبت کرد و توضیح داد: «در این کتاب مکان اهمیت کمتر و زمان اهمیت بیشتری دارد». او با اشاره به اینکه در این کتاب از تکنیکهایی که خواننده را وادار به فکر کردن میکند مثل بازگشت به زمان و تکرار استفاده میشود گفت: «مکانها در این رمان بسیار خاص هستند، خرابهای به دور از چشم آدم، مکان دیدار با دختر زیبا که راوی بوجود آورندهی آن مکان است و این شخصی بودن مکان ولی در عین حال وجود عینی حالت جمعی است».
سپس او به رمانهای مثل پیکر فرهاد عباس معروفی، طوبی و معنای شب اشاره کرد که از بوف کور الهام گرفتند. در پیکر فرهاد داستان از زبان خود دختر روایت میشود و روایت، دنیای درونی و دستکاری شده و شخصی راوی است که باهم ارتباط دارد و معنای مستقیم خود وضعیت است. به طور کلی مکان و زمان با هم پیوند دارند.
وی در ادامه گفت: «نویسندگانی چون احمد محمود، فضای خانۀ قدیمی (مکان) که توسط نویسنده ساخته شده را روایت میکنند. همچنین هوشنگ گلشیری که به مکان توجه بسیاری دارد مخصوصاً در «شازده احتجاب» که سنگینی مکان دیده میشود. در این داستان، هم ارواح (ارواح آشنا و غریبه) و هم زندگان وجود دارند، گویی مردم با ارواح زندگی میکنند. سنگینی مکانی که شخصیت داستان در آن زندگی میکند مثل عکس نیاکان و اشیاء نیاکان او را ناتوان میکند و مورد تمسخر همسرش قرار میگیرد. وجود گذشتگان در اشیاء محل شازده، مکان را بر او تنگ میکند و او میمیرد».
این استاد برجسته ادامه میدهد: «راوی بر این باور است که زبان به مکان وابسته نیست و گم شدن هویت وابستۀ انسان را میتوان مشاهده کرد. هیچ وجود عینی نمیتواند هویت را مشخص کند. هویت را باید بیان کرد». راکوویتسکا عسگری در ادامه به «آینههای دردار» اشاره کردند که راوی مسافرتهای مختلفی میرود و این سؤال پیش میآید که آیا هویت وجود عینی دارد یا ذهنی و درونی است؟ همزیستی زندگان و مردگان کمان بسیار خوبی در دست نویسنده است که این امکان را دارد لایههای مختلف زمان را همزمان نشان دهد و این چیزی جز لایههای هویت انسانی نیست».
کولی کنار آتش: این نوشته سراسر نمادین است
کارولینا راکوویتسکا عسگری در انتهای مباحث به دو رمان «کولی کنار آتش» و «طوبی و معنای شب» اشاره کرد و دربارۀ کتاب کولی کنار آتش گفت: «کولی دختر جوانی است که مجبور میشود در آستانهی انقلاب سفری از جنوب به تهران کند. این نوشته مثل سفر به بلوغ (سفر به درک دنیا) سراسر نمادین است. همچنین به نقش مستقل دست پیدا میکند و نقاش میشود. دختر کولی حالتی مثل هفت خان رستم را رد میکند و به دلیل آزمایشی که میشود (آزمایش مکان-دگرمکانی فوکو) مجبور است بجنگد که این جنگ یا خطرناک است یا خوشایند.
راکوویتسکا عسگری ادامه داد: «مکان در «طوبی و معنای شب» مکانی خاص است؛ خانهای که طوبی را از آن خود میکند و اختیاراتی را از او میگیرد. به این خاطر طوبی با گذشتگان زندگی میکند و همزیستی، فضایی را بهوجود میآورد که باعث رشد شخصیت میشود. در رمان «سمفونی مردگان» نیز راجع به این مکان صحبت شده است. آمیخته کردن زمان و مکان، فضایی بهوجود میآورد که میشود گفت استعاره از کل هویت است. مکان جایی باز میکند تا شخصیت انسانها را بلندمدت و دارای هویت نشان دهد».
خبرنگار
فاطمه حسنآبادی | دبیر
فاطمه ملکپایین