۰۱ بهمن ۱۳۹۸ ۱۵:۴۵
کد خبر: ۲۹۱۰۰۶
دوره ضیافت اندیشه اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در شهر مقدس قم

رئیس و جمعی از اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه‌طباطبائی با آیت‌الله جوادی آملی در شهر مقدس قم دیدار کردند.


به گزارش عطنا، آيت‌الله جوادی آملی، در این دیدار ضمن عرض خیر مقدم و خوشامد گویی به اعضای دانشگاه علامه طباطبائي، درباره شهادت سردار قاسم سلیمانی گفت:  باور داریم که این نظام می‌تواند اینگونه افراد را باز هم بپروراند. درباره شهدای گمنام فکر می‌کردم که چرا گمنام هستند و به این نتیجه رسیدم که آنها می‌خواستند ثابت کنند گرچه حسین بن علی(ع) نمونه و دومی ندارد ولی کربلایی‌ها، دومی هم دارند.


وی افزود: نظام جمهوری اسلامی این ظرفیت را دارد که «قاسم سلیمانی‌ها» بپروراند. این ظرفیت را دارد که افرادی مثل شما استادان را بپروراند و ما باید از این فرصت حداکثر استفاده را ببریم.‌ دوم اینکه تمام تلاش و کوششمان باید برای خودمان باشد چون ما یک موجود ابدی هستیم و این حریم شخصی ما است.


آیت‌الله جوادی آملی خاطر نشان کرد: یک معلومی باید تهیه کنیم که ازلی باشد تا علم ما به پاس احترام آن معلوم بماند. ما اگر ستاره‌شناس باشیم به اندازه آن ستاره ارزش داریم و لا غیر. این ستاره ارزش آن را ندارد که ما خودمان را به او ببندیم، پس اولاً علم ما به معلوم ما وابسته است، دوماً معلوم غیر ابدی در شأن ما نیست.


وی با بیان اینکه دین حریم شخصی ما است، گفت: ما ثابت می‌شویم نه ساکن. لذا خسته نمی‌شویم. به عنوان مثال این سلسله جبال البرز که عده‌ای در جنوب و عده‌ای در شمال آن زندگی می‌کنند بالاخر روزی خسته می‌شود و می‌ریزد. انسان‌ها ثابتند نه ساکن.


جوادی آملی با تأکید بر اینکه لذت ما در دانش ما است، اظهار کرد: چیزی باید یاد بگیریم که نه متضمن باشد و نه متمکن، برتر از تاریخ و جغرافیا باشد؛ نه در آسمان باشد و نه در زمین و آن توحید، وحی و نبوت است.


وی ادامه داد: در عصر مأمون، درهای فلسفه گشوده شدند. یونان معبر فلسفه است نه مبدأ آن. فلسفه، توحید، وحی و نبوت را حضرت ابراهیم(ع) آورد. از آنجا به ایران رسید و آدم های متفکر و خوش عقل آن را گرفتند و سال ها بعد علمای هند آمدند.


وی به نقل از حرف‌های ابوریحان بیرونی گفت: ابراهیم خلیل بود که بت‌ها را شکست. او وقتی استاد شد و یارانی پرورانید کل این جریان در خاورمیانه پیچید و اولین کسانی که بهره‌برداری کردند یونانی‌ها بودند وگرنه سقراط از خود چیزی نداشت.


آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: شهریور سال ۱۳۳۴ به خدمت استاد (علامه‌طباطبائی) رفتم. به ایشان گفتم می‌خواهم به قم بروم، چه سفارشی به بنده می‌کنید؟ در پاسخ گفت: وقتی به قم می‌روی سه درس فقه، اصول و فلسفه را بخوان. همچنین گفت: در قم علمای بزرگی وجود دارد و در کنار قبور بزرگان هم برکت وجود دارد. سپس تعریف کردند که شاگردان ارسطو هر وقت مشکلی داشتند، کنار قبر استادشان می رفتند و در آنجا بحث می‌کردند؛ اولین بار بود که این حرف ها را می‌شنیدم و باور کردن آن برای من جوان سخت بود.


وی افزود: وقتی یک تابلو خط زیبا می‌بینیم، فوراً می‌پرسیم خطاط آن کیست؟ چطور وقتی یک خط خوب یا یا یک نقاشی خوب می‌بینیم سراغ پدیدآورنده آن را می‌گیریم ولی هوالآخر آن را کنار گذاشته‌ایم و به لاشه آن چسبیده‌ایم؟ لاشه‌ای که پیامی ندارد.


جوادی آملی با تأکید بر اینکه هوالاول است که می‌داند و هوالآخر است که می‌ماند، بیان کرد: خدا برای چه آفرید؟ اگر هم خدا و هم هدف باشد، علم دینی به وجود می آید؛ برای اینکه حرف اول هر علمی را موضوع آن علم مطرح می‌کند، ولی اگر معلوم است اینطور نیست، اگر نسبت است،‌ تابع طرفین است و اگر هدف است تابع نتیجه است. حرف اول تمایز علوم را موضوعات می‌زند و اگر موضوع ما یک لاشه باشد در نتیجه رفتنی است.


وی افزود: دولت به معنای تداول کننده و دست به دست کننده است. با توجه به این موضوع، اقتصاد نه باید مانند نظام سوسیالیسم شرق باشد، نه نظیر کاپیتالیسم غرب، نه دولت سالاری باشد که در نظام کمونیست است و نه کاپیتالیسم باشد که ۹۰ درصد در یک طرف و ۱۰ درصد دیگر همه ثروت را ببرند.


جوادی آملی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا در اسلام صدقه ارزش کمتری نسبت به قرض دادن دارد، گفت: چون قرض دادن باعث کارآفرینی می‌شود و در اسلام به موضوع کارآفرینی بسیار توصیه شده است و در این صورت است که کرامت به وجود می آید. این کرامت باید به وسیله شما استادان به دولت و مسئولان برسد که ان‌شاءالله به آن عمل کنند.


وی صحبت هایش را با این توصیه به استادان که «ابدی بیندیشید و ابدی تربیت کنید تا قرآن و عترت حافظ شما باشد» به پایان رساند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار