به گزارش عطنا و به نقل از شفقنا، علیرضا حسینی پاکدهی مدرس ویراستاری و مدیریت اخبار در دانشگاه علامه، درباره اهمیت ویراستاری در رسانه گفت: ویراستار فردی با اشراف کامل در تمام ابعاد کار حرفهای تجربی و دانش تخصصی است و وقتی از ویراستار صحبت میکنیم، در واقع منظور ما ویراستار در جایگاه یک سردبیر است.
اهمیت کار ویراستار از نظر شما چیست؟
نکته اول این است که ویرایش اهمیت بسیار اساسی و تام و تمام در کار خبری دارد. یعنی اگر این دقت در کار انجام نگیرد، کار خبری با مشکلات و نواقص زیادی روبهرو خواهد شد. به عنوان مثال گاهی ممکن است بتوانیم تبعات و آثار نتایج پیش آمده در کار خبر به خاطر بیدقتی را به نحوی جبران کنیم اما گاه نیز این مسئله جبران ناپذیر خواهد بود یا این که جبران آن کاری دشوار میشود. گاه این مسئله میتواند در قالب یک نشانه کوچک یا نقطه اضافی یا کم باشد که تبعاتی را با خود و برای آن رسانه به همراه خواهد داشت.
به همین دلیل لازم است ویراستار و در معنای حرفهای آن، یعنی سردبیر که نقش تمام ویراستار به معنای اعم کلمه را دارد تمامی مطالب را قبل از توزیع با نهایت دقت و در تمام ابعاد بخواند تا مشکلی در این زمینه پیش نیاید. این ابعاد میتواند در حوزهی نشانهها، طرح، عکس، همچنین حوزهی تخصصی مثل اندازه تیترها، حتی خود تیتر و ابعادی دیگر باشد. بنابراین ویراستار، سردبیر و معاون سردبیر باید تمامی مطالب را از نظر بگذرانند تا ابهام و خللی در مطالب به وجود نیاید.
مهمترین وظیفهی یک ویراستار چیست؟
وقتی دربارهی ویراستار صحبت میکنیم در واقع منظور ما ویراستار در جایگاه یک سردبیر است. به این ترتیب سردبیر دو وظیفهی کلی و اساسی دارد. نخستین وظیفه ویرایش است و دومین وظیفه گزینش. زمانی که از گزینشگری صحبت میکنیم منظور انتخاب مطالب اعم از خبر و گزارش است. یعنی ویراستار و سردبیر باید بتواند در میان هزاران مطلب و نوشته گزینش لازم را انجام دهد. البته باید این نکته را در نظر داشت که گزینش به معنای منفی کلمه و به معنای سانسورچی نیست. بلکه وظیفه ویراستار در انتخاب بهترین مطالب و از هر نوع با توجه به مخاطبان و نیازهای آنهاست. به همین دلیل اگر وجه منفی این داستان را در نظر بگیریم از حیطه کاری او خارج شدهایم.
گزینشگری به این معناست که سبک و سیاق مطالب یعنی سبک تنظیم خبر و نوشتن سخت خبر و نرم خبر چگونه است. اما زمانی که در حیطه ویرایش صحبت میکنیم این نیز به دو دسته تقسیم میشود. یکی ویرایش ادبی و دومی ویرایش محتوایی و تخصصی.
در ویرایش ادبی به املا و انشای کلمات و مطالبی از این دست توجه میکنیم اما در ویرایش تخصصی و محتوایی به رعایت اصول حرفهای میپردازیم و نهایت دقت را در صحت و سقم مطالب در نظر میگیریم. به این معنی که آیا این خبر صحیح است؟ آیا در خبرها جهت گیری وجود دارد؟ آیا جهتگیریها درست و منطقی هستند یا خیر؟ آیا جهتگیریها مطابق با مشی رسمی رسانه است و مطالبی از این دست.
چرا اغلب ویراستار را با نمونهخوان برابر میدانند؟
این به موضوع برداشت اشتباه از نقش و جایگاه ویراستاران مربوط میشود. در واقع ما هنوز این جایگاه را به درستی درنیافتهایم. به همین دلیل است که گاهی نمونهخوان که متن را مقابله میکند با ویراستار یکی میدانیم. از سوی دیگر گاه پیش میآید و دیده میشود که ویراستاران دون شأن خود میدانند که بگویند شغلشان ویراستاری است. چون برداشتی ناقص و محدود از این حرفه وجود دارد. به همین دلیل است که تاکید کردم زمانی از ویراستار صحبت میکنیم در جایگاه سردبیر یا معاون اوست و زمانی که سردبیر غایب باشد وظایف او را به عهده دارد. به این ترتیب ویراستار فردی است که در تمام ابعاد کار حرفهای هم از لحاظ تجربی و هم از لحاظ داشتن تحصیلات تخصصی بر تمام ابعاد کار اشراف کامل دارد و میتواند به طور همزمان این تواناییها را به کار بگیرد.
اشاره کردید که جایگاه ویراستاری را درک نکردهایم.
به نظر من باید در ادامهی کلمهی ویراستار گفت مدیریت اخبار. کلمه مدیریت به این معناست که سردبیر در ابتدا تا انتهای کار باید مدیریت و نظارت را انجام دهد چون مدیر است. به این ترتیب او علاوه بر تهیه مطالب به کار همکاران اشراف دارد و در کنار مدیریت سازمانی و انسانی، مدیریت منابع و امکانات را در اختیار دارد و به تمامی بخشهای مختلف کار حرفهای و تخصصی اشراف کامل دارد. از سوی دیگر او نمیتواند به طور یک مرتبه به جایگاه سردبیری برسد بلکه باید کار خود را از گزارشگری و خبرنگاری شروع کند و به ترتیب در جایگاه دبیر سرویس، معاون سردبیر و در نهایت به سردبیری رسیده باشد.
آیا در جایگاه ویراستاری توانستهایم این را به مخاطبان بشناسانیم؟ شما در بخشی اشاره کردید که هنوز این جایگاه را درک نکردهایم.
خیر، در جامعهی ما موفق نشدهایم این حرفه را به مردم بشناسانیم. درحالحاضر در بسیاری شهرستانها دیده میشود که مطبوعات در حال فعالیت هستند اما ویراستاری را در بهترین حالت به ویراستاری ادبی تقلیل میدهند و فقط املا و انشای کلمات را تصحیح میکنند. در حالی که ویراستار یا سردبیر باید علاوه بر ویرایش ادبی، ویرایش تخصصی و محتوایی نیز بداند و گزینشگری نیز انجام دهد.
چرا به عقیده برخی این حرفه رنج آور و خستهکننده است؟
چون کمتر کسی اهمیت این حرفه را میداند و در محیط اجتماعی برای آن شأن و جایگاه قائل است. از سوی دیگر وقتی از ویراستار صحبت میکنیم، باید بدانیم او در وهلهی اول یک نویسنده است و حال باید روی نوشتههای دیگران کار و آن را اصلاح کند. مثلا زمانی که یک خبرنگار تازه کار مطلبی را با هزاران ایراد و اشتباه ویراستاری مینویسد، این ویراستار حرفهای است که متن موردنظر را اصلاح میکند و یک متن منظم و البته جالب تحویل میدهد. این در حالی است که زمانی مخاطبان متن رامی خوانند از خبرنگار به خاطر نوشتن این مطلب تشکر میکنند اما ویراستار در پشت صحنه است و هیچ کس او را نمیبیند و قدر زحماتش را نمیداند. به همین دلیل است که بسیاری شغل او را یک شغل پرزحمت میدانند که نه پاداش مادی دارد و نه پاداش معنوی.
یک ویراستار حتی اگر در جایگاه سردبیر هم نباشد دائما نوشتههای دیگران را اصلاح میکند و پشت صحنه است و از او قدردانی نمیشود. به همین دلیل افراد کمتری تمایل دارند به این حرفه بر خلاف تمام تواناییهایی که دارند، تن دهند.
شهرت و محبوبیت از نیازهای ویراستاران است یعنی آنها دوست دارند کاری که انجام میدهند مورد توجه دیگران قرار گیرد و از آنها قدردانی شود در حالی که هیچ کدام از این اقدامات انجام نمیشود. به همین دلیل ویراستار غیر از تمامی تواناییهایی که دارد، باید قناعت روحی نیز داشته باشد تا به این نوع پاداشها توجه چندانی نکند؛ چراکه اگر این پاداشها برایش مهم باشد کار خود را سخت و طاقتفرسا میداند و نمیتواند این حرفه را ادامه دهد.
یک ویراستار حرفهای چه آموزشهایی باید ببیند؟
به عبارت خیلی ساده او باید تحصیلات مرتبط با کارش را داشته باشد حال هرچه این تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی باشد بهتر است اما میتوان با آموزشهای غیر آکادمیک نیز این حرفه را دنبال کرد. او همچنین نیاز دارد که تجربه داشته باشد و مراحل مختلف کار را گام به گام پشت سر گذاشته باشد. از سوی دیگر یک ویراستار باید مدام در حال افزایش دانش خود باشد و مدام بنویسد تا بتواند تواناییهای خود را حفظ کند و گسترش دهد. او نمیتواند متوقف شود بلکه باید هر روز آگاهی و دانش خود را بیشتر و به روز کند.
تفاوت مصحح و ویراستار در چیست؟
مصحح متنی را که خبرنگار نوشته است، مقابله میکند تا متن حروفچینی شده با متن دست نوشته با یکدیگر تفاوت نداشته باشند. البته این کار از عهده فردی برمیآید که صرفا نوشتن و خواندن را بلد باشد. اما اشتباه موجود این است که مصحح تصور میکند هنگام کار میتواند متن را تصحیح کند. در حالی که این وظیفهی ویراستار است تا برای بهبود مطلب نوشته شده تصمیم بگیرد. از سوی دیگر ویراستار باید اطمینان داشته باشد که کاری که انجام میدهد برای بهبود نوشته است و اگر در این مرحله کوچکترین تردیدی در کار خود داشته باشد دچار سردرگمی میشود. به عنوان مثال اگر نوشتهای بهدست ویراستار برسد که بالای متن آن نام یک نویسنده معروف باشد و در عین حال ویراستار اشتباهی در متن ببیند باید با اطمینان کامل متن را اصلاح کند و به این موضوع فکر نکند که چون نویسنده متن نام آشناست پس نباید ایرادهای نوشته او را اصلاح کند؛ این موضوع به اعتماد به نفس ویراستار مربوط میشود.
به نظر شما شاخصههای برجسته ویراستاران رسانه چیست؟
چند ویژگی برای شاخصههای ویراستاران وجود دارد. در مرحله اول این شاخصه، آشنایی دیرافزون ویراستار با نوشته است. در مرحله بعد او باید اعتماد به نفس داشته باشد. موضوعی که در سوال قبل به آن اشاره کردم و ویراستار نباید هنگام مواجه شدن با نوشته یک فرد معروف، ایرادهای متن را نادیده بگیرد. فرد ویراستار نباید متکبر باشد و دچار سوءتفاهم شود که حرف من درست است بلکه او باید بلوغ فکری داشته باشد و در کنار آن تسلط بر اعصاب هم مهم است.
مسئله دیگر شناخت از درون اوست یعنی برایش اهمیتی نداشته باشد که در پشت صحنه در حال فعالیت است. همچنین ما از عبارتی برای ویژگیهای ویراستاران استفاده میکنیم که ممکن است از نظر برخی منفی باشد در حالی که از نظر من این ویژگی منفی نیست و آن وسواس منطقی است. یعنی هیچ نوشتهای نباید به سادگی از نظر او بگذرد. چون یک نوشته میتواند با داشتن یک نقطه یا نشانه اضافه محتوای خود را از دست بدهد و محتوای آن تغییر کند. از جمله این موارد در روزنامههای ما دیده شده است که باعث میشود در نهایت فردی علیه نشریه یا روزنامه شکایت کند و مشکلاتی به وجود بیاید بنابراین این موضوع به وسواس منطقی ویراستار مربوط میشود.