بنده پیش از پاسخ به سئوال شما باید بگویم که بسیار خوشحالم که با حمایت مسئولان دانشگاه، مجموعه خبری مستقلی در دانشگاه علامه در قالب «عطنا» شکل گرفته و این مساله بسیار با اهمیت است. مسئولان دانشگاه ضرورت این مساله را خیلی خوب تشخیص دادند و خیلی هم سریع آن را راهاندازی کردند .
یکماه است که در سمت معاونت دانشجویی در خدمت دانشجویان هستم، پیش از آن، 7 سال در مرکز مشاوره که زیر مجموعه معاونت دانشجویی است مشغول بکار بوده ام مادامی که زیر پوست زندگی دانشجویی وارد نشده بودم نگاهم به مشاوره در این حوزه، شاید به یک نگاه صرف آکادمیک، نزدیکتر بود. الان وقتی با دانشجویان گفتگو میکنیم و سایر مسائل و نیازهایشان را لمس می کنیم می بینم که مطالعات آکادمیک را باید با توجه به زندگی دانشجویی کاربردی کرد. بعبارتی وارد کف زندگی آنها شد .
هدف اصلی ما در معاونت دانشجویی که (مورد تأیید دکتر سلیمی رئیس دانشگاه علامه طباطبائیاست) افزایش مسئولیت پذیری ، آرامش و نشاط دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی است هرچند تمرکز ما بیشتر روی دانشجویان خوابگاهی است. هر کدام از حوزههایی که زیر نظر معاونت دانشجویی است از جمله مشاوره و بهداشت روان، بهداشت و سلامت، تربیت بدنی و امور خوابگاهها به دنبال این هدف هستند .
اعتقاد ما این است که وقتی اهداف و اصول تصریح شده باشد راههای رسیدن به آن را میتوان پیدا کرد و این به خلاقیت خود ما بستگی دارد. کاری که ما میخواهیم انجام دهیم، پیگری اهداف کلی دانشگاه همراه با مشارکت، اقناع دانشجویان در راستای تربیت، رشد، و همچنین ارائه الگویی از خوابگاه داری متناسب با این اهداف است. مسائل ما به دو دسته جزئی و کلی تقسیم می شوند و در مورد مشکلات جزئی که با آن مواجه هستیم باید فورا به آن رسیدگی کنیم مثل مسائل زندگی روزمره دانشجویی ؛ اما در مورد مسائل کلی نیاز به زمان داریم تا بتوانیم با تفکر و آرامش تصمیم بگیریم. ما در وهله اول معتقد به شورای مشاوران هستیم که حوزههای زندگی دانشجوی را
از جوانب مختلف بررسی کنیم. در حوزه مسائل کلی، اگر بخواهم یک نمونه را عرض کنم، باید به تجمیع خوابگاه ها اشاره کنم که جداً عدم تمرکز فعلی خوابگاه ها ما را آزار میدهد. 8 تا 12 نقطه خوابگاهی در سطح شهرکه باید بتوانیم آن را در دو یا سه خوابگاه استاندارد تجمیع کنیم. خوابگاه همت و خوابگاه سلامت به عنوان دو مجموعه خوابگاهی بزرگ، همچنان به کار خود ادامه خواهند داد و وضعیت خوبی هم دارند تقویت هم خواهند شد . ولی حداقل دو مجتمع خوابگاهی دیگر نیاز داریم که خوابگاه های پراکنده در سطح شهر را تجمیع کنیم و بتوانیم در نزدیک دانشگاه آن را مستقر کنیم. این یک اقدام کلان است که ما آن را دنبال میکنیم.
انگیزه اصلی ، نگرش حرفه ای به تغییر است ، ما معتقدیم که محیط ، زمینهساز بسیاری از یادگیری هاست و به عبارتی همه یادگیریها در فضای رسمی و کلاس درس اتفاق نمیافتد. محیطهای غیر رسمی دانشگاه پتانسیل بالایی برای یادگیری دارند . یکی از این محیطهای غیررسمی که ما نباید از آن غافل باشیم، خوابگاه ها و مناسبات دانشجویی است.بنابراین انگیزه بنده از ورود به این بخش این بود که از این فرصت بتوانیم بهتر استفاده کنیم . این نوع دیدگاهها در جلسات متعدد مطرح میشد و ریاست دانشگاه نیز معتقدند در بسیاری از کشورها مفهومی بنام خوابگاه Dormitory مطرح نیست بلکه خوابگاه نوعی college است . یعنی در واقع محل خواب و استراحت صرف نیست بلکه محل تربیت ، آموزش و تغییر رفتار هم هست. ما تقویت و غنای این محیط را دنبال کرده و میکوشیم با تغییر ساختارها و الگوسازی، برنامههای کلان خود را پیش ببریم.در مشاوره، دو بحث اصلی داریم: درمان و پیشگیری. از نظر آموزشهای پیشگیرانه در مورد اعتیاد، شکستهای عاطفی، مهارتهای تحصیل و امثال آن، باید خیلی جدی تر کار کنیم. یا در حوزه تربیتبدنی نشاط ، پویایی و حرکت در جوان ایجاد میکند و هم احساس هویت قدرتمند به فرد میدهد. از نظر روانشناسی رشد ، جوانی « سن انرژی زیاد، وفور نعمت، و تعارض و استرس» است. تربیت بدنی ، مشاوره و سلامت مؤثرترین پاسخ به محقق کردن برخی از این مصادیق دوره جوانی است .
ما باید بیش ازگذشته بیشتر به مفهوم امید در بین دانشجویان بپردازیم . به نظر مهمترین مشکلات ما این است که دانشجویان باید مالکیت فکر و قدرت اندیشیدن و تحلیل را یاد بگیرند و چیزی که می بینند و می خوانند را تجزیه و تحلیل هم بکنند. دلیل این ادعا این است که الان احساس می شود دنیای مجازی بیش از هر رسانه ای در زندگی مؤثر است و بعبارتی در ذهن دانشجویان ، صاحب یک کرسی آموزشی شده است. یعنی یک کرسی یاد گیری و یاددهی ، این کرسی موانع ارتباطی را برداشته است و آموزش می دهد که دانشجویان باید قدرت تشخیص دانش سره را از ناسره پیدا کرده و با تلاش علمی و یادگیری سایر مهارتهای لازم زندگی برای رسیدن به اهداف شخصی و اجتماعی خود امیدوارانه تلاش کنند .
- آقای سلیمی کدام یک از این آسیبها در دانشگاه علامه بیش از سایر موارد وجود دارد؟
دانشگاه ما از سایر بخشهای جامعه جدا نیست و در آسیب های کلان نمونه ایست که معرف جامعه است و چیز متفاوتی نسبت به جامعه دانشگاهی ندارد.
- من در طولهای سالهایی که تجربه زندگی دانشجویی را داشتهام، بعضا نوعی بیانگیزگی در برخی دانشجویان دانشگاه های مختلف، مشاهده کردهام، به نظر شما علت این بیانگیزگی در میان دانشجویان این نسل در چیست؟
ریشه اصلی این بیانگیزگیها به ناهمسویی «انتظارات و امیدهای یک جوان برای تصمیم های آینده» با اوضاع اجتماعی بر میگردد و جوان در هر کدام از این تصمیمات اساسی اگر در ابهام باشد، زمینه برای سایر آسیبها فراهم میشود. تصمیم برای ازدواج، شغل و نظایر آن از مهم ترین مسائل جوانان در این سن است وچشم اندازهای این تصمیمات در جوانی و بویژه تحصیلات دانشگاهی پایه ریزی می شود تا وی هویت مستقل خود را شکل دهد .
اگر جوان، چشم انداز امیدبخش در این موارد در برابر خود نبیند، ممکن است دچار بیانگیزگی شود و این مساله دارای یک تأثیر و تأثر متقابل است یعنی بیانگیزگی منتقل شده از دیگران هم میتواند باعث شود جوان به دنبال اهداف خود نرود. نقطه محوری همه این مشکلات به یک موضوع برمیگردد و آن درک وضعیت و واقعیت ها مثل «وضعیت اقتصادی» است. وقتی تعادل اقتصادی در جامعه برقرار باشد موارد ابهام آمیز در ذهن جوان به سمت گشایش پیش می رود . آنچه مسلم است بزرگترین آفت ، ناامیدی است و ما بعنوان مدیران و اساتید و کارکنان دانشگاه در حین حفظ امید خود از نقش امید بخشی به دانشجویان و فرزندانمان نباید غافل باشیم .
این بیانگیزگی مُسری است، ما باید زمینه رشد جوانان را با توجه به واقعیتهای جامعه، مهیا کنیم بطور مثال جوان به این نتیجه برسد که فرصتها شغلی اگرچه قدری نامتعادلتر شده اما در عین حال فرصت کارآفرینی وجود دارد. یا مثلا برای بدست آوردن کار و موفقیت در بازار کار، اگر به مهارتهای جدید نیاز هست باید آن مهارتها را آموخت. پس بحث مهارتآموزی را باید خیلی جدی دنبال کرد. تأسیس مرکز رشد و نوآوری و مرکز کارآفرینی در دانشگاه در همین راستا انجام شده است که کار بسیار مفیدی است.
به عنوان مربیان تربیتی معتقدیم نباید همه چیز یکسویه از جانب ما به مخاطب داده شود بلکه اگر بستر زندگی سالم تر را مهیا کنیم و زمین را برای رشد بذر آماده کنیم، با مکانیزم خودتنظیمی فعال شده افراد میتوانند دنبال اهدافشان حرکت کنند.ما در معاونت دانشجویی میتوانیم کاهش دهنده دغدغههای دانشجویان برای رسیدن به تصمیمات آنها باشیم.
رویکرد قبلی که در معاونت دانشجویی وجود داشته، نهایت تلاشش را در ایجاد زیر ساختها و خوابگاهداری کرده؛ الان هم با گزارش زیرساختها باید بتوانیم نگاه تربیتی را حاکم کنیم که در آن جوانی از دانشگاه و خوابگاه خارج شود که ضمن داشتن امید ، تاب و تحمل لازم برای پیگیری حق و حقوق خود را داشته باشد. ما معتقدیم تغییر این روایت یک امر تدریجی است. هر تلاشی که در هفت سال گذشته انجام گرفته، با دلسوزی بوده و من این را شخصاً دیدهام. همه ما در میثاق اجتماعی اشتراک داریم اگرچه ممکن است در قراردادهای اجتماعیمان، متفاوت باشیم. و این میثاق اجتماعی ماست که به هویت بخشی به زندگی جوان دانشجو کمک می کند .
در یک کلام و پیش از هر چیز و حتی قبل از ازدواج مهمترین دغدغه شغل و کسب هویت اجتماعی است چون در شغل فقط فرد به دنبال کسب درآمد نیست، بلکه در دل انتخاب شغل، هویت اجتماعی فرد نیز تعریف میشود. بیکاری می تواند بیماری و بیعاری را به دنبال داشته باشد. شغل یک پدیده برد برد است زیرا هم به نفع نیروی انسانی است هم به نفع جامعه.
- در سئوالات قبل اشارهای به بحث تجمیع خوابگاهها و تبدیل شدن آن ها به کالج یا مرکز یادگیری داشتید، در این مورد برای خوانندگان بیشتر توضیح میدهید که این موضوع در چه مرحلهای است؟
تجمیع مکانی خوابگاه از این نظر مورد نظر ماست که بتوانیم با همکاری معاونت فرهنگی و اجتماعی برنامه های مدون ، مؤثر و متمرکزی داشته باشیم چون اگر تجمیع در چهار یا پنج نقطه اتفاق بیافتد بهتر میتوانیم از نظر محتوایی خوابگاه را مدیریت کنیم و تمرکزی در چند نقطه از شهر داشته باشیم تا بتوانیم خدمات اساسی را به دانشجویان عرضه کنیم.
در کنار این، ما نیازمند تغییر نگاه در نیروی انسانی مجری این برنامه ها نیز هستیم چون به هر حال همه برنامه ها توسط کارشناسان و همکاران ما انجام میشود. از سوی دیگر در مدل خوابگاهداری فعلی، نوع انتظارات خود از دانشجو را مشخص نکردهایم که در این زمینه نیز اقدامات را شروع کرده ایم .