چندی است که موضوع علوم انسانی و به ویژه بازنگری رشته ها و متون آن نقل بسیاری از محافل است. بسیاری از مراکز علمی و دانشگاهی مرتبط با این علوم، نیز در صدد حرکت به سمت کاربردی و بومی کردن آن بر آمده اند. از آنجا که پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یکی از نهادهای اثرگذار و قدیمی است و توسعه هر چه بیشتر علوم انسانی در شرح وظایف آن آمده است، تصمیم گرفتیم با سرپرست جدید آن گفتگویی در زمینه های مبتلا به علوم انسانی داشته باشیم.
دکتر حسینعلی قبادی پس از درگذشت مرحوم دکتر صادق آیینه وند، از سوی محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری بعنوان سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انتخاب شد. وی پیش از این معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود. قبادی دارای دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تربیت مدرس است. وی داور ۱۷ مجله علمی، برنده جشنواره جلال آل احمد در ۱۳۸۸ و دارای تالیف و ترجمه ۸ کتاب است و پیش از این بنيانگذار و رئيس پژوهشكده علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، عضو شورای علمی گروه ادبيات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادبيات فارسی و عضو شورای نظارت و ارزيابی وزارت علوم و تحقيقات و فناوری بوده است.
در گفتگو با سرپرست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نظر وی را در خصوص موضوعاتی نظیر مهمترین اولویتهای پژوهشگاه علوم انسانی و برنامه راهبردی آن، اسلامی شدن علوم انسانی، لزوم کاربردی شدن این علوم برای رفع نیازهای مردم، ضرورت بازنگری متون و عملکرد شورای تحول علوم انسانی پرسیدیم که مشروح این گفتگو را می توانید در زیر بخوانید.
*مهمترین برنامههایی که برای ارتقاء جایگاه پژوهشگاه علوم انسانی دارید، چیست؟
با مطالعه برنامه توسعه راهبردی پژوهشگاه، پاسخ این پرسش شما به تفصیل روشن خواهد شد. بهدلیل وجود پشتوانه خرد جمعی، درونزا بودن، مبتنی بودن به همه اسناد بالادستی و دیدگاهها و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری، بویژه سیاستهای ابلاغی برنامه پنجم و ششم توسعه، داناییمحور بودن و داشتن كاملترین پشتوانه علمی و واقعبینی و انعطافپذیری، ماهیت نظارت حین اجرا و سامانیابی برنامه بر محور نظام ملی نوآوری در تدوین برنامه توسعه راهبردی پژوهشگاه؛ معتقدم، با طی شدن مسیر این برنامه، ارتقاء جایگاه پژوهشگاه حاصل خواهد شد. گسترش و تعمیق مطالعات حوزه علوم انسانی و فرهنگی جزو اهداف این برنامه است به نحوی که اتصال به میراثها آن را حفظ و ما را به مرزهای دانش جهانی نزدیک کند و در عین حال ما را قادر سازد تا با یک جهت گیری کاربردی در حوزه علوم انسانی به مسائل و مشکلات مردم، جامعه و دولت بپردازیم.
* چه اولویتهای کاری برای تحقق این برنامه توسعه راهبردی در نظر دارید؟
در برنامه توسعه راهبردی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی هفت راهبرد در نظر گرفته شده که توسعه مناسبات فراگیر و شبکه سازی علوم انسانی یکی از راهبرد های مهم است، یعنی نباید در تهران بنشینیم و برای کل کشور نسخه بنویسیم.
هفت راهبرد مهم برنامه توسعه پژوهشگاه عبارتند از: ۱- توسعه پژوهش، ۲- توسعه مناسبات فراگیر و شبکه سازی علوم انسانی،۳- تاثیرگذاری بر سیاستها و برنامه کلان ملی، ۴- توسعه زیرساخت ها، ساختارها و فرایندها، ۵- توسعه و بهبود نظام جامع مدیریت منابع انسانی و مالی، ۶- توسعه فرهنگی و اجتماعی، ۷- توسعه مدیریت دانایی محور.
* آیا پژوهشگاه برای همکاری و تعامل با خارج از کشور نیز برنامه دارد؟
شبکه نخبگان علوم انسانی که در برنامه توسعه ملی پژوهشگاه ذکر شده، بخش ملی و بین المللی دارد و با همکاری وزارت علوم، سازمان یونسکو و دانشگاه تهران در حال تشکیل کنسرسیومی هستیم که با مطالعه بیشتر وارد همکاری های بین المللی بشویم.
در درجه اول هدف ما کشورهای ذکر شده در سند چشم انداز است و از ترکیه و منطقه قفقاز شروع کردیم. البته اولویت ما در قلمرو کشورهای اسلامی و آسیای میانه خواهد بود و در همین کوتاهمدت نیز تمهیدات ایجاد ارتباط با این کشورها فراهم آمده و انشاءالله به تدریج با هماهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، معاونت بینالملل وزارت علوم و همینطور وزارت خارجه، پس از آزمون تجربیات بهدستآمده، کمکم این روابط را توسعه میدهیم. به عنوان مثال مشغول همکاری مشترک با لبنان هستیم.
*در چه حوزه هایی با کشورهای خارجی همکاری می کنید؟
اولویت همکاریهای ما بیشتر در حوزه تاریخ و تمدن اسلام، مشترکات فرهنگی و مزیت فرهنگی و تمدنی ایرانی اسلامی و زبان و ادبیات فارسی است که مزیت مهم در این زمینهها به شمار میآید و در توسعه روابط بین الملی به آنها تکیه خواهیم داشت.
*پس با توجه به برنامه توسعه راهبردی که دارید، معتقدید که علوم انسانی در ایران اسلامی خواهد شد؟
در یک کلام میتوانم بگویم، بله، این برنامه توسعه کمک به اسلامیشدن خواهد بود؛ یعنی پاسخ شما مثبت است. اما در نظر داشته باشیم، این برنامه در محدوده توانائیها و وظایف پژوهشگاه درصدد اعتلا و تحوّل علوم انسانی است و میكوشد بهنهادها و جریانهای ذیربط در این زمینه مدد برساند، تكیه این برنامه در این فرایند بر سوق دادن توانائیها در این مسیر است. البته برنامه در این خصوص، نهادسازیهای كم هزینه و چابكی را هم پیشبینی كرده است.
اگر بخواهیم اسلامی شدن علوم انسانی را صرفاً به عالم انتزاع مطالعه و تحقیق موکول کنیم و بگوییم که وقتی این علوم اسلامی شد، آن وقت آن را وارد جامعه کنیم، آنقدر مسائل جامعه تغییر میکند که در آن صورت یافتههای علمی ما با مشکلات جامعه فاصله زیادی خواهد داشت، چراکه علم عمر مفید خودش را دارد.
*البته همین اتفاق هم رخ داده و دچار این معضلات اجتماعی و فرهنگی هستیم.
بله، ما متاسفانه تصور میکردیم مشکلات و معضلاتی مانند اعتیاد، بیكاری، طلاق، خشونتهای اجتماعی، بیاعتمادی عمومی، ضعف امنیت اخلاقی، بیکاری فارغالتحصیلان، حل اشتغال جوانان، سرگردانیها و کم هویتی جوانان، چالشهای حوزه مناسبات بین نسلی، مشکلات و بحرانهای خانواده و تهدید بنیان نظام خانواده و ... با توصیههای نظری، کلی یا اخلاقی حل میشود در صورتی که اگر زودتر به سراغ روشها و راهحلهای علوم انسانی و چگونگی اصلاح رفتارها، مهارت آفرینی برنامههای درسی و نظام آموزشی دانشگاه میرفتیم، بسیاری از مسائل و معضلات اجتماعی و فرهنگی امروز ما حل می شد.
به قول مرحوم دکتر حبیبی (رحمه الله علیه) در گفتگویی با اینجانب، «باید قطار علوم انسانی حرکت کند و در حین حرکت این قطار را تعمیر کنیم، چون جامعه در حال حرکت است.»
*خروجی فعالیت ها و یافته های علمی پژوهشگاه اول باید در کجا دیده شود؟ در دانشگاه ها و حوزه ها یا جامعه؟
در درجه اول، جامعه هدف را فرهیختگان، دانشوران، مدیران، سیاستگذاران و تصمیمسازان و تصمیمگیران میدانیم، ولی توصیههایی که برنامه توسعه راهبردی پژوهشگاه به ما میکند، این است که بخش قابل توجهی از اهتمام پژوهشگاه باید متوجه مسائل مردم باشد. بهلطف الهی، الان ما وارد قلب مسائل مردم شدهایم، در حال حاضر وارد استانها شدیم و متخصصان پژوهشگاه به استانهای مختلف میروند و با دانشگاهیان و مردم به طور همزمان در خصوص مسائل و مشکلات مختلف تعامل و گفتگو میکنند.
برای گسترش ارتباط با استانها، بهعنوان گام اول، پژوهشگاه به زودی شعبهای در اصفهان تاسیس میکند.
*آقای دکتر چقدر به غربی بودن علوم انسانی در کشور اعتقاد دارید؟
برای اینکه بگوییم علوم انسانی فعلی غربی است یا نه باید این علوم را کالبد شکافی کنیم، باید شناخت وافی و کافی نسبت به آنها پیدا کنیم. از نظر ما متون علوم انسانی ۲ دستهاند: اول متونی كه بهمبانی مربوط میشود. در این بخش، همانگونه که مقام معظم رهبری تاکید فرمودهاند، نباید تعارضی با اصول، پایهها و ریشههای دینی وجود داشته باشد و دوم به حوزه رفتار و روش. در حوزه رفتار و روش ما معتقدیم باید حداکثر استفاده را از علوم داشته باشیم.
مثلا روشهای گرفتن تست هوش، پیشگیری از اعتیاد، جلوگیری از تورم و ... به حوزه روش شناسی مربوط و به نوعی فن و تکنیک تلقی میشوند که استفاده از آنها نوعی مشاوره گرفتن به شمار می آید.
منظور من این است که در حوزه مبانی باید مبانی و نظریههای علوم انسانی غربی را مطالعه کنیم. از آنجا که ما پشتوانه تمدنی و فرهنگی داریم، با تکیه بر آنها میتوانیم علوم غربی را نقد و سعی کنیم گزارههای بدیلی از دل مبانی قرآنی و فرهنگ اسلامی برای آنها پیدا کنیم، لذا باید طبقه بندی و دستهبندی انجام داد و این مبانی و نظریهها را یکسره «نفی» و یا یکسره «اثبات» نکرد.
من می گویم علوم انسان فعلی در کشور ما غربی است و آن را به دو بخش تقسیم می کنم. بخشی که کاملاً فنی و تکنیکی و مشابه واکسن در علوم تجربی و پزشكی است. ما نمیتوانیم بگوییم چون واکسن غربی است پس ما از آن استفاده نمیکنیم. بخش دیگر مبانی است كه باید آن را نقد كنیم. در این بخش هم چنانچه مسائل روش شناسانه و راهگشا بود از آن استفاده می كنیم. مهم این است كه ما معیارها، ارزشها و مبانی خودمان را ملاک قرار دهیم.
*البته در علوم انسانی تکنیکها مانند علوم تجربی نیستند.
بله در مجموع درست است، اما باید حوزههای علوم انسانی محض با حوزه علوم رفتاری و تکنیکی (مانند فرمولهای علم اقتصاد، مدیریت، آمار، حسابداری، تکنولوژی آموزشی، زبانشناسی، ...) را تفکیک کنیم. اگرچه معتقدیم در این دانش ها هم باید به جهتگیری های کلان مانند توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت توجه داشته باشیم.
ما متوجه این تفاوت بین علوم تجربی و علوم انسانی هستیم و برای همین معتقدیم باید در تکنیکها هم دقت کنیم، اما بخش دیگر علوم انسانی قابل بومی شدن است. این بخش شامل مبانی می شود که ممکن است بعضاً دارای تعارض با جهانبینی اسلامی باشد که این بخشهای دارای تناقض را باید جدا کنیم و برای آنها بدیل و جایگزینی از دل مبانی و فرهنگ خودمان پیدا کنیم.
* عملکردها را برای یافتن این بدیلها و جایگزینها طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
در برخی مقاطع خوب و در برخی مقاطع بد و شتابزده رفتار کردیم. حتی گاهی افراط و تفریط به خرج دادیم و مرعوب شدیم. بعضاً ناپخته و بسیار سلبی عمل کردیم. از سوی دیگر عمدتا تاخیرهایی داشتیم که عملکرد دیر هنگام موجب آسیب هایی شد.
*چه تضمینی وجود دارد که از این به بعد تاخیر نکنیم و دچار افراط و تفریط نشویم؟ البته در این حوزه به نظر بنده نمی شود خیلی صفر و صدی برخورد کرد.
دقیقا همینطور است، برنامه واقعبینانه و در عین حال روشمند و علمی است. برنامه توسعه راهبردی به ما میزان و معیار به دست میدهد، اما اگر با برنامه حرکت کنیم، دچار این آسیبها نمیشویم، منظور از برنامه این است که برای تحقق اهداف خودمان بیان و روش روشنی داشته باشیم.برای تدوین برنامه توسعه راهبردی پژوهشگاه سعی کردیم بر پایه اسناد بالادستی و توصیهها و دیدگاههای مقام معظم رهبری، با راهنماییهای مرحوم استاد آئینهوند، مشارکت استادان و اعضای هیات علمی، روشمند و روشن حرکت کنیم و مشخص باشد که کجا میخواهیم جهش داشته باشیم و شتاب بگیریم، کجا توقف کنیم و کجا باید آرام حرکت کنیم. برنامه توسعه راهبردی همه اینها را مشخص میکند.
*چقدر بازنگری های صورت گرفته در متون علوم انسانی را قبول دارید؟ مخصوصا فعالیت هایی که در شورای تحول علوم انسانی انجام می شود؟
پژوهشگاه هم در زمینه بازبینی سرفصلها و هم تدوین آثار، ظرفیت بسیار بالایی برای همكاری با شورای تحول دارد. در حال حاضر بسیاری از اعضای پژوهشگاه و بهویژه اعضای شورای بررسی متون و كتب علوم انسانی پژوهشگاه در كارگروههای مختلف شورای تحوّل عضویت دارند و كمک مؤثری ارائه میدهند.
موضوع دیگری که به اسلامی شدن علوم انسانی کمک میکند، مهارت آفرینی در تدوین منابع درسی و خروجیهای دانشگاهی و ایجاد ارتباط خوب دانش آموختگان با دنیای اشتغال است. این یعنی کمک به ترسیم دقیق تر مسیر شغلی دانشجویان. چراکه جهت گیری برنامه توسعه کاربردی کردن علم است. البته این موضوع نیاز به هماهنگی ملی دارد و از وزارت علوم تا وزارت کار و آموزش و پرورش همه باید کمک کنند. در این زمینه، پژوهشگاه میتواند کمک موثری به تحول علوم انسانی داشته باشد.
شورای تحول علوم انسانی، پژوهشگاه علوم انسانی، وزارت کار، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت ارشاد، انجمنهای علمی و دنیای نشر، همه باید در چرخه نظام ملی نوآوری فعالیت کنند.
*در برنامه توسعه ای پژوهشگاه برنامهای در خصوص بازنگری در مبانی علوم انسانی دارید؟
یک شبکه سراسری برای بازنگری متون علوم انسانی درقالب «شورای متون» در برنامه توسعه پژوهشگاه پیش بینی شده است كه مكمل و ادامه دهنده فعالیتها و برنامههای شورای تحول علوم انسانی است. از سوی دیگر شورای متون عملا خود از کاربران دستاوردهای شورای تحول خواهد بود؛ چراکه متشکل از شبکه نخبگانی است که در سراسر کشور بهعنوان مدرسان این متون حضور دارند. ما تولیدات شورای تحول را به کاربران عرضه میکنیم و نقاط ضعف و قوت را به شورا اطلاع میدهیم، یعنی نقش واسط حلقه و رابط تولیدات شورای تحول با زنجیره و حلقه مصرف و كاربر آن نیز استادان و پژوهشگران حوزه علوم انسانی خواهند بود.
خوشوقتانه اخیراً با همت شورای بررسی متون ۲ جلد کتاب با عنوان نقد نظریههای جهانی حوزه علوم انسانی پس از چند سال تحقیق و پژوهش انتشار یافته است. همچنین شورای متون میتواند در ادامه وظایف شورای تحول در فرآیند زنجیره توزیع و مصرف عام نیز حلقه واسط و رابط باشد.
*وجود این شبکه سراسری ممکن است موجب اتخاذ تصمیمات جدید بشود؟
بله امکانش هست. پس از كارشناسیهای لازم شاید روزی به این نتیجه برسیم که برخی از متون دانشگاهی ما باید ناظر به مسائل منطقهای و محلی باشد؛ چراکه در برخی مناطق مانند گنبد، بخش هایی از خراسان جنوبی، بخشهایی از سیستان و بلوچستان و همچنین خوزستان و ... چندین قوم و مذهب در آن زندگی میکنند و باید دانشگاه این موضوع را یک مزیت بداند و این تنوع را حفظ کند و از آن بهره ببرد و انواع دیگر مزیتهای اقتصادی، طبیعی و… را لحاظ كند.
* عملکرد شورای تحول علوم انسانی را چگونه ارزیابی می کنید آیا نقطه ضعفی در بازنگری ها و عملکرد شورای تحول نمی بینید؟
باید توجه داشته باشیم اصولاً كار مبنایی علمی، بهویژه در حوزه علوم انسانی امری زمانبر و مستلزم تأنی است. اگر در دنیا چنین اتفاقاتی رخ داده، دههها بلكه قرنها زمان برده است. به نظرم باید بیشتر منتظر باشیم تا فعالیتهای آتی شورای تحول گزارش بشود و عجله نكنیم.
مرتضی مصباح راد
منبع: مهر