۰۳ تير ۱۳۹۴ ۰۴:۰۹
کد خبر: ۱۱۷۶۱

به گزارش عطنا ، پژوهشكده فرهنگ پژوهي دانشگاه علامه و انجمن علوم سياسي ايران در اتاق جلسات دفاع دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي ميزبان جمع كوچكي از دانشگاهيان شدند كه به بهانه نشست تخصصي تبيين مشاركت محدود دانشگاه‌ها در حل مسائل اجتماعي و سياسي كشور گرد هم آمده بودند؛ نشستي كه ميزبان سيد ضياء هاشمي، معاون فرهنگي و اجتماعي وزير علوم هم بود تا به عنوان پل ارتباطي نظر اساتيد حاضر در جمع را به بخش دولتي منتقل كند. هادي خانيكي رييس انجمن علمي ارتباطات، محمد جواد غلامرضا كاشي عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي، محمد قانعي‌راد، رييس انجمن علمي جامعه‌شناسي و محمد فاضلي عضو هيات‌علمي دانشگاه شهيدبهشتي و معاون پژوهشي مركز بررسي‌هاي استراتژيك رياست‌جمهوري حاضران در اين نشست بودند.از این میان اظهارات دکتر محمد فاضلي -معاون پژوهشي مركز بررسي‌هاي استراتژيك رياست‌جمهوري و استاد سابق دانشگاه مازندران- را به نقل از "اعتماد" انتشار می دهیم.


*٨٠ درصد دانشجوهاي علوم انساني از كلاس‌هاي دانشگاه ناراضي‌اند


فاضلی در سخنراني خود همزمان به دفاع و نقد دانشگاه پرداخت. او ابتدا از دانشگاه گفت: «جوري از مساله «حل» صحبت مي‌كنيم گويي دانشگاه در ايران هيچ مساله‌اي را حل نكرده است كه به نظر من اين‌گونه نيست به عنوان مثال دانشگاه در ايران توانسته است جامعه ايراني را با جامعه مدرن بيشتر از بقيه مطابقت دهد مثلا آن حالت فوبيا نسبت به جهان مدرن كه در پاكستان و افغانستان هست در اينجا نيست و اين دستاورد بزرگي است. دانشگاه در همين علوم انساني زبان فارسي را عوض كرده است و عامل انسجام‌بخش بوده است. »


او در تاييد حرف‌هاي كاشي در خصوص نياز به واسطه ميان دانشگاه و حوزه اجرايي اضافه كرد كه دانشگاه بدون واسطه نمي‌تواند چيزي را حل كند و يادآور شد كه در علوم ديگر هم كارها بدون واسطه نبوده: «مثلا در حوزه علوم مهندسي شركت‌هاي مشاور تاسيس شده‌اند، پول خوب بهشان داده‌ايم، مشروعيت و رتبه‌بندي بهشان داده‌ايم و بعد اساتيد دانشگاه در آن قالب فعاليت مي‌كنند. در دنيا براي اين مشاركت با واسطه علوم انساني «انديشكده‌ها» تاسيس شده‌اند. انديشكده‌ها ابزار تبديل دانش به سياستگذاري هستند. ما آن واسطه‌ها را نداريم، پژوهشكده‌هايي كه داريم تنها براي تاييد حرف‌هاي مقامات هستند و براي همين ديالوگي بين رييس پژوهشكده و كارشناسان نيست، ضمن اينكه همان كار دانشگاه در پژوهشكده تكرار مي‌شود و جايي براي تبديل به سياستگذاري نيست. انديشكده‌ها اداره نيستند، سلسله مراتب قدرت ندارند بلكه محل بحث و مباحثه‌اند. بنابراين ساختار حقوقي و سازماني تبديل دانش به سياستگذاري را ايجاد نكرده‌ايم و همان‌گونه كه دكتر خانيكي گفتند هزينه مشاركت بالاست در حالي‌كه هزينه مشاركت در سد سازي نه‌تنها بالا نيست كه پاداش هم دارد. اما هزينه بازتاب برخي از حرف‌هاي همين جمع ممكن است خيلي بالا باشد.»


فاضلي چالش ديگر بر سر ارايه راهكار توسط علوم انساني را مساله در اختيار بودن همزمان داده‌هاي آشكار و پنهان عنوان كرد: «مگر ما اگر بخواهيم در خصوص تبديل دانش سياسي به سياستگذاري مثلا در خصوص عربستان يا داعش فعاليت كنيم داده‌اي جز آنچه رسانه‌ها در اختيار مي‌گذارند داريم؟ از طرف ديگر سياستگذاري مبتني بر ارزش‌هاي سيستم است و احتياج به گفت‌وگوي اجتماعي مفصل دارد. شوراي روابط خارجي ايالات متحده سالي چند بار نمايندگان دشمنان خودش را دعوت مي‌كند و با آنها به بحث مي‌پردازد. آيا در اين جامعه براي ما امكان‌پذير است كه يكي را از امريكا بياوريم يا از جده در وزارت امور خارجه بنشانيم ببينيم مشكل ما چيست؟»


امنيت گفت‌وگو و بعد منافع گروه‌هاي ذينفع همه از مسائلي هستند كه به گفته فاضلي در اين امر تعيين‌كننده‌اند. او البته به بحث منابع هم اشاره كرد: «وقتي از مهندسان خواستيم بيايند وارد عرصه فضا شوند به آنها امكانات و پول داديم و مشروعيت بخشيديم و رسانه هم در اختيارشان گذاشتيم تا بيشتر از تصوير تمام علوم انساني‌ها تصوير ميموني كه به فضا رفته را منتشر كنند. اين يعني همه‌چيز در اختيار آنهاست، آيا همه اين امكانات در اختيار علوم انساني هم قرار گرفته است كه از آن مي‌خواهيد كاري هم انجام دهد؟ همه اينها در بستر نياز دولت مطرح است. نهاد دولت آيا نيازي به اين مشاركت دارد براي حل مسائل؟ اين به نظرم محل مناقشه است.»


بحث ديگر عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي بر سر «هدايت كنش آكادميك» بود: «واقعيت اين است كه دانشگاه همان چيزي را به شما مي‌دهد كه از آن خواستيد. ما از دانشگاه خواستيم كه مقاله ISI توليد كند و دانشگاه هم همان كار را كرد. ظرف ١٩ سال نرخ رشد اين مقالات رتبه اول جهان را كسب كرد، از دانشگاه خروجي عظيم فوق‌ليسانس و دكترا خواستيد، بهتان تحويل داده، اما آيا از دانشگاه خواسته‌ايد سهم رسانه‌اي داشته باشد؟ در جهان هر استادي بايد چنين كارنامه‌اي داشته باشد، اينجا استادي كه وبلاگ داشته باشد و در روزنامه ستون بنويسد و در ساخت سوژه مدرن مشاركت كند و در عرصه عمومي حضور داشته باشد حتي نيم امتياز هم در بحث ارتقا ندارد و تازه در روز كميته بررسي مي‌گويند احتمالا مقالاتش هم مهم نيست چون نگاه ژورناليستي دارد در حاليكه كسي مثل ريمون آرون سال‌ها ستون نويس بوده است.»


فاضلي عزم سياسي براي به كار‌گيري دانش را يكي ديگر از عوامل تعيين كننده در رابطه دانشگاه و اجتماع دانست: « علوم انساني را بايد بر اساس اين هم قضاوت كرد كه تا دستور كار سياسي براي اجراي آنها وجود نداشته باشد كاري از پيش نمي‌رود همان‌گونه كه اگر نابغه علوم نانو باشيد اگر سياست دولت شما استفاده از اين نباشد اين به كار شما نمي‌آيد. در حوزه علوم انساني تا اين لحظه چه دانشي توليد شده است كه اگر عزم سياسي بر كاربرد آن قرار گرفت بتوانند اين مطالعات را به عنوان راه‌حل روي ميز بگذارند؟»


فاضلي سپس در نقد عملكرد دانشگاه هم سخن گفت و به ضعف‌هايي اشاره كرد كه براي جامعه هم هويدا شده است: «هر مساله اجتماعي وقتي به نقطه‌اي برسد كه طنزپردازها برايش طنز بسازند و بنويسند يعني به زودي تشت رسوايي‌اش از بام مي‌افتد. وقتي «در حاشيه» براي پزشكان ساخته مي‌شود نشان مي‌دهد كه ما ديگر از عصر دكتر محمد قريب‌ها عبور كرده‌ايم و به عصر تاجران پزشك رسيده‌ايم، حالا هم كه در فضاي وايبر اين طنزهاي مربوط به دانشگاه دست به دست مي‌شود يعني پايان‌نامه‌هاي قلابي، كتاب‌هاي دزدي و مقالات كپي تشت رسوايي‌شان بر زمين افتاده. من قاطعانه مي‌گويم ٨٠ درصد دانشجوهاي علوم انساني از كلاس‌هاي دانشگاه ناراضي‌اند و رفتن و نرفتن سر كلاس براي‌شان فرقي نمي‌كند. اما با وجود همه اين اتفاقات دانشگاه در بستري هست كه گزينه‌هايي را براي حل مسائل روي ميز بگذارد. حرف راهكار توسعه سياسي است شما پاسخ داريد؛ تحزب. حالا اگر يك سيستمي نمي‌خواهد اين را بپذيرد دليل ضعف شما نيست. من معتقدم علوم انساني با همه ضعف‌ها، توانايي ارايه گزينه را دارد اما هنوز توازن قدرت ميان دولت و علوم انساني براي شكل‌گيري اين تعامل شكل نگرفته است.»


منبع: مازندنومه

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار