رئیس مرکز مشاوره و بهداشت روان دانشگاه علامهطباطبائی گفت: در شرایط خطیری مثل شیوع یک بیماری کسانی میتوانند سلامت روانی خود را حفظ کنند که علاوه بر رعایت توصیههای بهداشتی، در لحظه زندگی کنند و از داشتههایشان لذت ببرند و خود را با فعالیتهای سازنده مشغول کنند.
به گزارش عطنا، کیومرث فرحبخش با اشاره به تأثیرات روانشناختی شیوع بیماری کرونا بر افراد، اظهار کرد: این مسئله را نمیتوان به طور دقیق مشخص کرد و بر پایه حدس و گمان و با توجه به اتفاقات و تجربههای پیشین خواهد بود. هر اتفاقی اثر منحصر به فردی بر زندگی، نگرش، باورها و اعتقادات مردم به جا خواهد گذاشت و تأثیر آن در افراد مختلف متفاوت است، چه آنهایی که نگاه فلسفی به زندگی دارند، چه کسانی که نگاهشان صرفاً مادی است و چه آنهایی که نگاه معنوی دارند، تأثیرپذیریشان از رویدادها و اتفاقات با یکدیگر متفاوت است. در واقع تأثیر شیوع کرونا بر زندگی افراد به نوع نگاه هستیشناسانه آنها بستگی دارد، اینکه جهان هستی و نقش و جایگاه خود را چگونه معنا و تفسیر میکنند و برای هستی چه هدفی قائلاند. در پرتو این هستیشناسی، هر کس برداشتی از این اتفاق خواهد داشت.
وی افزود: تأثیر دیگر به جنبه انسانشناسی افراد برمیگردد، درست است که انسانشناسی بحثی فلسفی به حساب میآید و تصور میکنیم فقط فیلسوفان به این بحث میپردازند، اما هر انسانی در حد درک و فهم خودش همانطور که هستیشناسی مشخصی دارد، دارای انسانشناسی مشخصی هم هست، یعنی برحسب تعریفی که از انسان و خودش به عنوان یک انسان دارد، این اتفاق نیز تأثیر خاص خودش را برای او خواهد داشت. اگر نگاهش به انسان، موجودی است که با مرگ نابود میشود و هستیاش ادامه نخواهد یافت، خواه ناخواه این اتفاق برایش اضطراب و نگرانی ایجاد میکند. اما اگر معتقد باشد که زندگی انسان فقط به این دنیا ختم نمیشود و انسان فراتر از این جسم و زندگی مادی و دنیایی است، حوادث برایش معنای دیگری پیدا خواهد کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی عامل دیگر تأثیرگذاری بر واکنش افراد نسبت به حوادث را خودپنداره و خودشناسی آنها خواند و گفت: هستیشناسی، انسانشناسی و خودشناسی هر چند حوزههای متفاوتی هستند، اما تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند. افرادی که عزت نفس بالایی دارند، ارزش وجودی خاصی برای خود قائلاند، هدفهای متعالی در زندگی دارند و زندگی برای آنها به معنای فراز و نشیب است، این اتفاقات و حوادث میتواند برایشان فرصتی به منظور ارتقا، پیشرفت و شکوفایی خلاقیتها باشد؛ ولی اگر خودشان را موجوداتی ضعیف و ناتوان تلقی کنند، مقاومتشان در برابر حوادث کمتر میشود.
وی گفت: برخی افراد در شرایط سخت رشد میکنند که در روانشناسی اصطلاحاً به آن، رشد پس از حادثه یا رشد پس از ضربه گفته میشود، یعنی همان چیزی که فراوان در احادیث و روایات و سخنان بزرگان آمده، مبنی بر اینکه سختیها برای انسان مانند کورهای است که او را سرسخت و مقاوم میسازند و فرصتی است که انسان استعدادهای خود را بیشتر شکوفا کند و حتی به خودشناسی بهتری برسد.
فرحبخش بیان کرد: قبل از ظهور کرونا، شاید برخی تصور میکردند که با علم و دانش میتوان همه مسائل را حل کرد و آنقدر علم پیشرفت کرده و ساختارهای علمی قدرتمند است که دیگر چیزی نمیتواند حریف انسان شود، ولی اکنون همه اندیشمندان اذعان دارند که انسان با همه قدرت و تمدنش چقدر در برابر این حوادث ضعیف است و باید احساس غرور و تکبر بیجای خودش را کنار بگذارد. شاید غروری که در انسان ایجاد میشود، فقط از زاویه اخلاقی به آن نگاه کنیم، اما در واقع تأثیر بسیار زیادی در رفتار و ارتباط انسانها با یکدیگر دارد.
رئیس مرکز مشاوره دانشگاه علامهطباطبائی افزود: هر چقدر غرور انسانها بیشتر میشود، با یکدیگر خشنتر و نامهربانتر میشوند و هر کدام سعی میکنند امتیازهای خود را بر دیگری نشان دهند، همانطور که نسبت به طبیعت این کار را انجام میدهند. اما کرونا تمام مظاهر تمدن را تعطیل کرد و سیستمهای بهداشتی را در برابر خود درمانده ساخت. از همه مهمتر، نزدیک به یک چهارم مبتلایان به این بیماری متعلق به مغرورترین کشور دنیا یعنی ایالات متحده است و به همین ترتیب، نزدیک به یک چهارم تا یک پنجم فوتشدگان نیز در همین کشور است که تمام دنیا روی قدرت نظامی، تکنولوژیکی و علمی آن حساب باز میکردند. به نظرم، اینها نوعی بینش و نگاه جدید برای بشر ایجاد خواهد کرد و هر حادثهای پند و درسی به همراه خواهد داشت.
وی ادامه داد: در برخی از افراد، این باور در حال شکل گرفتن است که جهان هستی ذیشعور بوده و تصادفی و درهم و برهم نیست. در دهههای گذشته، این باور در میان بسیاری از اندیشمندان جدی بود، اما رفته رفته کمرنگ شد و با این اتفاق، مجدداً این باور در میان اندیشمندان در حال شکل گرفتن است که این جهان را نمیتوان بیهوش، تصادفی و کر و کور تلقی کرد، یعنی جهان هستی در کلیت خودش شعور و هدف دارد، فقط ما انسانها نیستیم که درک و فهم داریم و فهم و شعوری فراتر از ما بر کل جهان هستی حاکم است. کسانی که نگاه ماتریالیستی دارند، این فهم و شعور را به ماده و خود جهان هستی نسبت میدهند و کسانی که نگاه مذهبی و الهی دارند، معتقدند این همان شعور الهی است که بر جهان حکمفرمایی میکند.
فرحبخش بیان کرد: شاید گفته شود بیان تأثیرات فلسفی به منِ روانشناس ارتباطی ندارد، اما بخش عمدهای از کنشهای روانی افراد تابع نگاههای فلسفی آنهاست. اگر چیزی به عنوان فلسفه به وجود آمده است، برای این بوده که به نیازهای انسان پاسخ دهد و انسانها به آرامش برسند. در واقع فلسفه از زندگی انسان جدا نیست و هر انسانی برای خودش یک فیلسوف است و نگاههای فلسفی تاثیر مثبت بر زندگیاش دارند.
این استاد دانشگاه افزود: اگر انسان از بحران کرونا پیروزمند بیرون بیاید که احتمالا همین اتفاق خواهد افتاد، هر چند این اعتماد به نفس هنوز در بشر وجود دارد که بر کرونا غلبه خواهد کرد، همچنان که در گذشته بر بسیاری از بیماریها غلبه کرده است، پوست جدیدی انداخته و نوعی خودپنداره و انسانانگاره جدیدی به دست میآورد که در پرتو آن، خود را تغییر داده و با طبیعت به شکل متفاوتی رفتار خواهد کرد.
وی با بیان اینکه کرونا بر زندگی شخصی افراد به انحاء مختلف تأثیر گذاشته است، گفت: برخی افراد که ساختار روانی سالمی ندارند که بخشی از دلایل آن به هستیشناسی، انسانشناسی و خودشناسی آنها و نیز تجارب تلخ زندگی برمیگردد، اگر به مرحله پختگی و وارستگی نرسیده باشند، خود به خود این حادثه نگرانشان ساخته و اضطراب را در آنها بالا میبرد. هر چقدر اضطراب در افراد بالاتر برود، رفتارهای نامعقول بیشتر در آنها نمود پیدا میکند. در فضای پر استرس، عدهای رشد میکنند و عدهای میسوزند. در این شرایط، کسانی که پختگی روانی خوبی ندارند، ممکن است تحت تأثیر استرس قرار گرفته و اضطرابشان افزایش پیدا کند. در این حالت، ممکن است انواع رفتارهای غیرعادی را از خودشان بروز دهند، مثل روی آوردن به مواد روانگردان، درگیر شدن با اعضای خانواده و افزایش بزهکاریها و درگیریهای اجتماعی. در مقابل نیز برخی رشد میکنند و انسانیتشان متعالی میشود.
وی افزود: همین وضعیت در مورد سیاستمداران دنیا نیز صادق است، همه آنها لزوماً آدمهای پختهای نیستند و برخی از آنها، رواننژندی هستند. از این بابت نگرانم همانطور که کرونا باعث میشود روانهای ضعیف، ضعیفتر شوند و به رفتارهای خودایذایی و دیگرایذایی شدیدتری دست بزنند، تعدادی از دولتها نیز بعد از پایان بحران کرونا، به جای اینکه رابطه انسانیتری با مردم جهان برقرار کنند، برای دستیابی به مطامع اقتصادی و جبران ناکامیهایشان به جنگافروزیهایی دست بزنند که به مراتب بدتر و خطرناکتر از کرونا باشد.
فرحبخش تصریح کرد: جنبههای منفی و نامطلوب بحران کرونا شامل فوت برخی از افراد در اثر این بیماری و داغدار شدن برخی دیگر است که عوارضی به همراه خواهد داشت و فرصت سوگواری برای آنها به وجود نمیآورد. این ابهام وجود دارد که افراد داغدار اکنون در چه شرایطی هستند، چه کار میکنند و چگونه میتوان به آنها کمک کرد. نه میتوانند برای عزیز از دست داده خود مراسمی بگیرند، نه کسی میتواند با آنها ملاقات کند و نه فرصتی برای تخلیه احساسات خود دارند. اینکه افراد در این شرایط چه مکانیسمی در پیش میگیرند، یکی از ابهاماتی است که پاسخ روشنی برای آن نداریم و یکی از دغدغهها این است که چگونه میتوان به افراد کمک کرد تا با سوگ ناشی از فوت عزیزانشان بر اثر این بیماری کنار بیایند. مراسمی که به مناسبت فوت یک نفر برگزار میشود، به دلیل تأثیری است که میتواند بر کاهش سوگ بگذارد تا سوگ اثر روانی مخربی بر افراد داغدار نداشته باشد.
وی در خصوص سبک زندگی امیدوارانه در شرایط خطیر، گفت: رویکردهای اگزیستانسیالیستی یا وجودگرا میگویند اضطراب بشر عمدتاً ناشی از مرگ است. اگر این را بپذیریم که مرگ نیز مرحله یا بخشی از زندگی است و معنای تکامل و استعلای زندگی را میدهد، دلیلی وجود ندارد که از آن بترسیم. فراتر و بهتر از این سخن، در آموزههای دینی خودمان وجود دارد که بر اساس آنها، مرگ نوعی تولد دوباره است و چیزی نیست که از آن بترسیم. اگر انسان ترس از مرگ را کنار بگذارد، دیگر امر ترسناکی برایش وجود ندارد. تفسیرهایی مثل تفسیر مولانا از مرگ به عنوان پیشرفت و تعالی انسان خود به خود اضطرابها را کاهش میدهد، ولی باور این موضوع برای بسیاری از افراد سخت است.
فرحبخش ادامه داد: کسانی که مرگ را به عنوان بخشی از زندگی بپذیرند، نه اینکه اصلاً نگران نخواهند شد، بلکه اضطرابشان را بسیار کاهش میدهد. معنا کردن مرگ و زندگی نیز در اینجا اهمیت دارد. البته اینها به این معنا نیست که ما در مقابل حفظ سلامتیمان بیتفاوت باشیم و از مرگ استقبال کنیم، بلکه ما در این دنیا زندگی میکنیم و تا زمانی که هستیم، از حیات خود لذت میبریم و وقتی هم دعوتنامه خداوند رسید، با خیال راحت این جهان را ترک میکنیم. آموزههای ادیان درباره مرگ برای این است که اضطراب انسان را در این خصوص کاهش دهند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: عامل دیگری که میتواند در این شرایط به ما کمک کند، درست معنا کردن این حوادث است. به رعایت نکات بهداشتی و خود مراقبتی توصیه اکید میشود، اما متأسفانه کسانی که اضطراب بالایی دارند، کمتر خود مراقبتیها را انجام میدهند، در مقایسه با کسانی که اضطرابشان پایین است و حتی به روشهای خرافی روی میآورند. یک انسان سالم تمام تلاش خود را برای حفظ بقایش انجام میدهد، چون بقا در دنیا و آخرت را در راستای هم میداند. در این شرایط، کسانی از سلامت روان خوبی برخوردار خواهند بود که خودشان را با فعالیتهای سازنده مثل برقراری روابط صمیمانه با اعضای خانواده، خودسازی، خودشناسی، مطالعه، روحیه دادن به دیگران که باعث تقویت روحیه خودشان میشود، خلاقیت و نوآوری و راهاندازی کسبوکارهای خانگی مشغول کنند.
وی بیان کرد: مکتب گشتالت درمانی در روانشناسی و مشاوره قائل به این است که یک انسان سالم بر مبنای اینجا و اکنون زندگی میکند، مثلاً با خود میگوید تاکنون که به کرونا مبتلا نشدهام و بهداشت را هم رعایت میکنم، پس نمیتوانم غصه بخورم که ممکن است خودم یا خانوادهام به این بیماری مبتلا شویم، بنابراین از داشتههای خودم و آنچه وجود دارد، لذت میبرم. غصه خوردن نسبت به چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده است، خطر ابتلا را به چند دلیل افزایش میدهد. یکی اینکه اضطراب ایجاد میکند و باعث میشود نکات بهداشتی توصیه شده در لحظه اینجا و اکنون را رعایت نکنیم، چون وقتی نگران باشیم، بسیاری از کارها را نمیتوانیم انجام دهیم و خود به خود در معرض خطر قرار میگیریم. علاوه بر این، نگرانی و اضطراب زیاد باعث تضعیف سیستم ایمنی بدن میشود و اگر به ویروس مبتلا شویم، خیلی زود بر ما غلبه میکند.