همایش دو روزه «جهانی شدن و کانون های فرهنگی بدیل؛ گفت و گوی فرهنگی تمدنی ایران و آلمان» در دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
به گزارش عطنا، احمدعلی حیدری، دبیر این همایش در سخنرانی خود با عنوان «مقتضیات فکری متناسب با شئون جهانگستری در نمونههایی از متفکران معاصر غربی و اسلامی» به معرفی اندیشههای عبدالجواد فلاطوری به عنوان متفکری که در روزگار جهانیشدن قابل استناد است اشاره کرد و یادآور شد: آیا میتوان متناظر با اندیشههایی که در مغربزمین در حال و هوای جهانگستری شکل میگیرند، به کوششهایی در جهان اسلام اشاره کنیم که مترصدند از درون سنتِ تمدن اسلامی زمینههایی را برای همراهی با این شرایط تمدنی فراهم کنند.
او ادامه داد: عبدالجواد فلاطوری (1996-1929)، استاد فقید دانشگاه کلن در آلمان یکی از چهرههای ممتاز و پیشکسوت در زمینهی گفتوهای میانفرهنگی در مقالهای با عنوان «آیا تصورات غربی در بارهی حقوق بشر با قرآن سازگار است؟» در عرصۀ مسائل اخلاقی با رجوع به تعالیم اسلامی و قرآن قرائتی به دست میدهد که از صبغۀ جهانی برخوردار است و به اصطلاح ناظر به انسان «بما هو انسان» است.
وی در ادامه افزود: فلاطوری در ابتدای این مقاله ماده 1 و 2 اعلامیۀ عمومی حقوق بشر را نقل می کند: «مادۀ 1: همۀ افراد بشر آزاد و از حیث کرامت و حقوق با هم برابر به دنیا میآیند و همگی آنها از موهبت عقل و وجدان برخوردارند و باید با یکدیگر با روحیۀ برادرانه زندگی کنند؛ مادۀ 2: هر کس حق دارد بیهیچ گونه تمایزی مانند تمایز از حیث نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، دین، عقیدۀ سیاسی یا هر عقیدۀ دیگری و همچنین از حیث منشأ ملی یا اجتماعی، دارایی، ولادت و وضعیتهای دیگر از حقوق و آزادی های ذکر شده در این اعلامیه بهره مند شود.»
حیدری خاطرنشان کرد: فلاطوری یادآور می شود که این اعلامیه مستقل و خودفرمان است. این از آن جا ناشی می شود که انسان بما هم انسان را قطع نظر از وابستگی او به مرجعیتهای دینی، سیاسی، اجتماعی و حتی فلسفی مدنظر قرار داده است. «باید شالودههایی را ایجاد کرد تا برای همهی انسانها در همهی زمانها معتبر باشد و الزامآوری این حقوق را به اثبات برساند».
او گفت: تنها یک امکان باقی میماند: اثبات الزامآوربودن این حقوق با نیروی خود این حقوق، نیرو یا قوۀ درونبودِ مورد نظر، در حقیقتِ خود انسان بما هو انسان است». فلاطوری تأکید میکند که در تعالیم قرآنی و در سیرۀ پیامبر اسلام انسان بما هو انسان در جایگاه کانونی و نخست قرار دارد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی افزود: از منظر فلاطوری تحقق یک نظام سیاسی مطابق شئون جهانگستری، نیازمند کارگزاران و دولتمردانی است که به اصول بنیادینِ انسانیت متعهد و وفادار باشند و این تعهد و وابستگی بیش از هر چیز میبایست متکی به بینشی باشد که بتوانیم با کسانی که جهاننگری آنها متفاوت است مدارا کنیم. باید بدانیم که پذیرفتنِ اندیشههای متفاوت در درونِ بارورسازی متقابلِ تمدنی نهفته است.