خاشعی در نشست هم‌اندیشی استادان دانشکده مدیریت:(5)

فلسفه، روش و مسائل یک علم سه پایه تحول علوم انسانی است

۳۰ خرداد ۱۳۹۶ | ۲۲:۰۹ کد : ۸۱۹۰ اقتصاد اقتصاد
تعداد بازدید:۶
استاد مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه در نشست تحول علوم انسانی در دانشکده مدیریت اظهارد کرد: دانش مبتنی بر سه پایه اصلی فلسفه، روش و مسائل دانش است که اگر این سه متحول شود، می‌توان انتظار داشت رشته‌ای دچار تحول شود.

استاد مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه در نشست تحول علوم انسانی در دانشکده مدیریت اظهارد کرد: دانش مبتنی بر سه پایه اصلی فلسفه، روش و مسائل دانش است که اگر این سه متحول شود، می‌توان انتظار داشت رشته‌ای دچار تحول شود.


به گزارش عطنا، نشست هم‌اندیشی استادان دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی با موضوع «بررسی تحول و ارتقای علوم انسانی»، دوشنبه، 29 خردادماه به همت دفتر نمایندگی نهاد مقام معظم رهبری در سالن شورای این دانشکده با حضور جمعی از استادان برگزار شد.


در بخشی از این نشست، وحید خاشعی، عضو هیئت علمی گروه مدیریت بازرگانی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه باید ماهیت تحول را مشخص کنیم، اظهار کرد: زمانی تلقی ما از تحول، روزآمدسازی علوم است و زمانی دیگر تحول را اسلامی‌سازی علم در نظر می‌گیریم، یعنی به دنبال این هستیم که پیوندی بین علوم انسانی و آموزه‌های اسلامی برقرار کنیم و تلقی سوم از تحول بومی‌سازی دانش به معنی بهبود دانش در زیست بوم کشور است.


وی با تأکید بر اینکه باید ما موضع‌مان را نسبت به این سه نگرش از تحول مشخص کنیم، تصریح کرد: باید مشخص کنیم که دنبال روزآمدسازی، اسلامی‌سازی یا بومی‌سازی علم هستیم. موضع من این است که تحول در علوم انسانی و رشته مدیریت به معنای اسلامی‌سازی دانش است که البته در آن به روزآمدی هم توجه می‌شود.


خاشعی با بیان اینکه در بحث نوع تحول دو نوع نگاه وجود دارد که یکی تحول ساختاری است و دیگری محتوایی، خاطرنشان کرد: نگاه ساختاری که بیشتر در کشور ما غالب است بیشتر به دنبال ایجاد ساختارها، حمایت‌های دولتی و حاکمیتی، تشکیلات و امکانات در تحول است که آن را به عنوان یک موضوع از بالا به پایین در نظر می‌گیرد، معتقدم مهم این است که تحول محتوایی در دانش را در نظر بگیریم.


عضو هیئت علمی گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: دانش مبتنی بر سه پایه اصلی فلسفه، روش و مسائل دانش است. اگر این سه متحول شود، می‌توان انتظار داشت که رشته دچار تحول شود. ما در حوزه فلسفه دانش مدیریت نتوانستیم مبانی فلسفی اسلام را بازتولید کرده و به دنبال مبانی هستی‌شناسی اسلامی در این رشته برویم. ما فقط یک درس مبانی فلسفی مدیریت در اسلام داریم که آن هم ضعیف است به نظرم مطالعه تطبیقی فلسفه اسلام با فلسفه غربی با الگوهای مطالعات اسلامی در این جلسات قابل طرح است.



وی دومین منشأ تحول محتوایی را، حوزه روش دانست و گفت: تسلط روش‌های کمی و سنتی سبب شده تا جای هرگونه تحول گرفته شود. البته در دهه‌های اخیر با نوآوری‌هایی که برخی استادان همین دانشگاه در حوزه روش‌های کیفی داشته‌اند باعث باز شدن فضا شده است، اما ما هنوز در حوزه روش نیازمند تحول هستیم. همچنین در روش‌‌های اسلامی در حوزه مدیریت نیز این تحول احساس می‌شود.


خاشعی با بیان اینکه سومین زمینه تحول محتوایی، حوزه مسائل است، گفت: ما در حوزه مدیریت سه سطح مسئله می‌توانیم تعریف کنیم. نخست سطح سازمان و مسائل خردی که در سازمان روبه‌رو هستیم است. سطح دوم کسب و کار یا به عبارت بهتر نظام‌های مدیریتی است و سطح سوم دولت و حکومت است که متأسفانه در کارهایی که برای تحول صورت گرفته به این مسائل توجه نشده است.


وی اضافه کرد: تحولاتی که در دانش مدیریت صورت گرفته یا در سطح خرد و یا اخلاقیاتی در سطح نظام کارگزاران بوده است و به نظرم ایجاد نقشه‌ای از مسائل در مدیریت می‌تواند فضایی را برای تحول باز کند. برای مثال، در حوزه کسب و کار، نظام‌های مالی، تجارت، بازگانی، نظام بانکی و نظام مالی کشور جاهایی است که می‌توانیم تحول محتوایی را رغم بزنیم.


خاشعی تحول ساختاری را هم مهم دانست اما به اعقتاد او ساختار باید در خدمت متن تحول باشد که ایجاد رشته‌های تحصیلی میان ‌رشته‌ای، امکانات، انتخاب استاد، متن درسی و... همه در قالب این تحول هستند.


وی ارزیابی وضعیت علوم انسانی و ذیل آن دانش مدیریت در کشور را اولین گام از تحول عنوان کرد و گفت: ما هیچ ارزیابی روشنی از وضعیت علوم انسانی نداریم. باید وضعیت موجود دانش را مشخص کنیم و فقط از این طریق است که می‌توانیم آموزش را آسیب‌شناسی کنیم. پس از مشخص کردن وضعیت ما باید ترازیابی را در دستور کار قرار دهیم؛ ارزیابی موقعیت خودمان با دانشگاه‌های برتر و مطلوب می‌تواند در عرصه روزآمدسازی کمک شایانی کند.


 خاشعی با بیان اینکه ساختار نمی‌توانند تحول ایجاد کنند بلکه این ستاره‌های هر رشته می‌توانند عامل تحول باشند، گفت: اگر ما بخواهیم تحول علوم انسانی و اسلامی را دنبال کنیم باید ببینیم افراد برجسته هر رشته چه حرفایی می‌زنند برای مثال کسانی در حوزه علمیه توانستند تحول ایجاد کنند که به صورت فردی درخشیدند مانند شهید صدر یا شهید مطهری.

کلیدواژه‌ها: دانشگاه علامه طباطبائی نهاد رهبری مدیریت هم‌اندیشی اقتصاد اسلامی حسابداری مدیریت و حسابداری تحول استادان ارتقا اسلامی بانکداری وحید خاشعی


اخبار مرتبط


نظر شما :