استاد علوم سیاسی
محمدجواد غلامرضاکاشی
ناصر ملک مطیعی با حسرت و آه این جهان را ترک کرد. دلتنگیاش تنها منحصر به عشقی نبود که به سینما داشت. او روزی جبران احساس ناتوانی و زخم خوردگی مردم بود. در ابروان در هم پیچیدهاش و در هیبت نگاهش مردمی را نوازش میداد که نمیدانستند در مقابل امواجی که شاکله زندگی شان را از هم میگسلد چه باید بکنند. مشروب میخورد و اهل عیش و عشرت بود، اما در همان حال مقدس بود و بزرگ. از اصالتهای از دست رفته نشانی داشت. حتی اگر اندک و آلوده بود.
ادامه مطلب