عرفان کسرایی

در سودای تولید علم و اندیشه

۰۶ بهمن ۱۳۹۶ | ۲۰:۵۰ کد : ۵۰۹۶ جامعه و فرهنگ جامعه
تعداد بازدید:۴
شهرت به‌واسطه نبوغ، جذاب است و رؤیایی، اما هر چیز جذاب و رؤیایی، الزاما واقعی نیست. به عبارت دیگر با دوپینگ نمی‌توان دانشمند یا طراح یا نابغه شد. کودک ١٠-١١ ساله مقصر نیست. شايد يکي از عوامل این خودنابغه‌پنداری، اغراق‌ها و تمجيدهای کاريکاتوری اطرافيان، خانواده و دوستان ناآگاه از قابليت‌های فرد باشد. احتمالا اغلب ديده‌ايم خانواده‌ها، کودکان و نوجوانان خود را که قادرند نصب ويندوز يا رايت CD انجام دهند، مغز متفکر یا نابغه کامپيوتر می‌نامند. برای مخترع‌بودن بايد مخترع بود و برای دانشمندبودن، دانشمند و برای نابغه‌بودن، نابغه! هيچ‌کس بدون زحمت و زمينه علمی نمی‌تواند مخترع یا کاشف شود و بدون نبوغ حتی با پشتیبانی رسانه‌ای نمی‌توان خود را به‌عنوان نابغه به افکار عمومی تحمیل کرد.

شهرت به‌واسطه نبوغ، جذاب است و رؤیایی، اما هر چیز جذاب و رؤیایی، الزاما واقعی نیست. به عبارت دیگر با دوپینگ نمی‌توان دانشمند یا طراح یا نابغه شد. کودک ١٠-١١ ساله مقصر نیست. شايد يکي از عوامل این خودنابغه‌پنداری، اغراق‌ها و تمجيدهای کاريکاتوری اطرافيان، خانواده و دوستان ناآگاه از قابليت‌های فرد باشد. احتمالا اغلب ديده‌ايم خانواده‌ها، کودکان و نوجوانان خود را که قادرند نصب ويندوز يا رايت CD انجام دهند، مغز متفکر یا نابغه کامپيوتر می‌نامند. برای مخترع‌بودن بايد مخترع بود و برای دانشمندبودن، دانشمند و برای نابغه‌بودن، نابغه! هيچ‌کس بدون زحمت و زمينه علمی نمی‌تواند مخترع یا کاشف شود و بدون نبوغ حتی با پشتیبانی رسانه‌ای نمی‌توان خود را به‌عنوان نابغه به افکار عمومی  تحمیل کرد.


به گزارش عطنا، عرفان کسرایی، پژوهشگر مطالعات علم در دانشگاه کاسل آلمان در یادداشتی در شرق به بررسی تب کشف و اختراع و نقش رسانه‌ها در اشاعه اشتباه در جامعه پرداخته است که در ادامه می‌خوانیم؛


کشف و اختراع، هیجان‌برانگیز است و جذاب. تعجبی ندارد که ایده‌های نوابغ، همواره مورد توجه افکار عمومی و رسانه‌ها قرار بگیرند. رسانه به نوابغ یا نظریه‌پردازان این امکان را می‌دهد تا ایده‌ها و یافته‌ها و ابداعات خود را به اطلاع افکار عمومی برسانند. نوابغ یا نظریه‌پردازان یا مخترعان بسیاری، با حضور در رسانه این بخت را پیدا می‌کنند که به موضوع روز مخاطبان تبدیل شوند.


دانشمند یا پژوهشگری که سال‌ها تلاش و مطالعه کرده، زمانی که در برابر رسانه قرار می‌گیرد، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و طبیعی است که بتواند نظر و توجه جامعه را به خود جلب کند و به شهرت برسد. اگرچه رسانه‌ها در تشخیص سره از ناسره گاهی ناشیانه عمل می‌کنند یا با تبانی یا با غفلت و ناآگاهی، در اینکه چه کسی شایستگی رسانه‌ای‌شدن را دارد دچار اشتباه می‌شوند. البته یک نکته دیگر هم وجود دارد که نباید از نظر دور داشت. مخترع یا کاشف یا نظریه‌پرداز، غیر از رسانه باید اختراع یا اکتشاف یا ایده خود را در معرض نقد و بررسی متخصصان و محافل رسمی نیز قرار داده باشد.


ماجرای اخیر و گفت‌وگوی تلویزیونی با یک نوجوان ١١-١٠ساله، مصداق بارزی از این بی‌احتیاطی رسانه‌ای است. مصاحبه و تریبون‌دادن به کودکی که با اعتمادبه‌نفس فراوان، مدعی است که تسلا و ولوو از او به‌عنوان طراح خودرو، دعوت به همکاری کرده‌اند، جنجال فراوانی به‌پا کرد. البته نه مجری و نه تیم تهیه‌کننده برنامه، هیچ‌کدام به مسئولیت رسانه‌ای خود پایبند نبودند و به انتشار شایعه و یک ادعای بی‌سندومدرک دامن زدند؛ ادعایی که پرس‌وجوهای بعدی کاربران اینترنتی و استعلام از کمپانی‌ها یا بی‌جواب ماند یا آن را از اساس رد كرد.



رسانه، بنگاه تولید سلبریتی


با ظهور اینترنت و شبکه‌‌های مجازی، سال‌هاست انحصار رسانه‌ای از دست رسانه‌های رسمی خارج شده است. رسانه‌های رسمی دیگر نمی‌توانند به صورت مونولوگ، صرفا بگویند و بنویسند و دیگران بخوانند و ببینند. شهروندان در رسانه‌های اجتماعی هر عکس یا نوشته یا ادعا را در معرض نقد و نگاه و تمجید میلیون‌ها کاربر اینترنتی قرار می‌دهند. مخاطبانی که منفعل نیستند و می‌توانند با لایک‌ها و کامنت‌های خود به یک خبر یا تحلیل یا رویداد، رأی مثبت و منفی بدهند، اما در شبکه‌های اجتماعی هر روز چهره‌های جدیدی ظهور می‌کنند که بنا به دلایل پیچیده‌ای مورد توجه جمع کثیری از کاربران قرار می‌گیرند.


تلفظ بامزه یا اشتباه یک کلمه، یک شوخی یا هر چیز دیگری می‌تواند نام فرد را بر سر زبان‌ها بیندازد. رسانه‌های رسمی نیز گاهی به دام این بازی زرد رسانه‌ای می‌افتند و برای جذب مخاطب بیشتر، به سوژه‌های شبکه‌های اجتماعی میدان می‌دهند. از آن بدتر حتی حرفه‌ای‌ترین رسانه‌ها نیز ممکن است با زدوبند مثلا برای تحلیل سیاسی مسائل ایران به یک فیزیوتراپ گمنام در کانادا که هیچ تخصص و پیشینه‌ای در سیاست ندارد فرصت بدهند و تلاش کنند با دوپینگ رسانه‌ای نام افراد گمنام فاقدصلاحیت را بر سر زبان‌ها بیندازند.



ادعای اختراعات و اکتشافات جعلی


ادعای کشف و اختراعات شگرف، موضوعی جدید و مختص به ایران هم نیست. براي ساليان طولاني، تب ساختن ماشين‌هاي حرکت‌دائمی؛ يعني ماشين‌هایی که قادرند با نقض قوانين ترموديناميک، بدون وجود منبع انرژي برای ابد به حرکت خود ادامه دهند، به‌قدري بالا گرفته بود که اداره ثبت اختراع و نشان تجاری ايالات متحده آمريکا (USPTO) اعلام کرد که چنين طرح‌هايی را حتی ديگر بررسی هم نمی‌کند، مگر آنکه يک نمونه عينی از طرح ارائه شده باشد.


در ایران، تب این موضوع، به‌خصوص در سال‌های اخیر به‌شدت بالا گرفته است. هیاهوی رسانه‌ای مثلا بر سر ساخت خودرویی با سوخت آب یا ماشین تولید انرژی هربار از رسانه‌ها شنیده می‌شود و با مشخص‌شدن جعلی‌بودن آن خیلی زود هم فروکش می‌کند. همه‌ساله عده‌ای در فضای رسانه‌ای ظاهر می‌شوند که ادعا می‌کنند مسائل حل‌نشده مشهور علم را پس از قرن‌ها حل کرده‌اند یا کسانی که مدعی می‌شوند مهم‌ترین قوانین فیزیک و اصول ریاضیات را نقض یا رد کرده‌اند.



آرزوی طی راه صدساله در یک شب


شهرت به‌واسطه نبوغ، جذاب است و رؤیایی، اما هر چیز جذاب و رؤیایی، الزاما واقعی نیست. به عبارت دیگر با دوپینگ نمی‌توان دانشمند یا طراح یا نابغه شد. کودک ١٠-١١ ساله مقصر نیست. شايد يکي از عوامل این خودنابغه‌پنداری، اغراق‌ها و تمجيدهای کاريکاتوری اطرافيان، خانواده و دوستان ناآگاه از قابليت‌های فرد باشد. احتمالا اغلب ديده‌ايم خانواده‌ها، کودکان و نوجوانان خود را که قادرند نصب ويندوز يا رايت CD انجام دهند، مغز متفکر یا نابغه کامپيوتر می‌نامند. برای مخترع‌بودن بايد مخترع بود و برای دانشمندبودن، دانشمند و برای نابغه‌بودن، نابغه! هيچ‌کس بدون زحمت و زمينه علمی نمی‌تواند مخترع یا کاشف شود و بدون نبوغ حتی با پشتیبانی رسانه‌ای نمی‌توان خود را به‌عنوان نابغه به افکار عمومی  تحمیل کرد.

کلیدواژه‌ها: شهروند رسانه کودک رنج اختراع شهرت اکتشاف نبوغ زحمت


اخبار مرتبط


نظر شما :