آمنه عالی در گفتگو با عطنا:
با تعطیلی مدارس نمی توان بحران های کشور را حل کرد
عطنا - استادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه یکی از مباحث روز در بحث مدارس، تعطیلی ها است، گفت: هر چند که آموزش و پرورش اسم آن را تعطیلی نمیگذارد و عنوان "تغییر از آموزش حضوری به آموزش مجازی" را برای آن انتخاب کرده است، متأسفانه هنوز جامعه قانع نشده است که بچه ها همچنان در حال آموزش هستند. همواره پیام های انتقادی از بخش های مختلف میبینیم که میگويند مدارس تعطیل هستند و به همین علت حق آموزش دانش آموزان درحال پایمال شدن است، آموزش مستمر انجام نمی شود و اضطراب خانواده ها بالاست. پس باید دید علت چیست.
دکتر آمنه عالی در گفتگو با خبرنگار عطنا اظهار کرد: امروزه بعد از تجربه کرونا متوجه شدیم آموزش مجازی هم نوعی از آموزش است و اگر به درستی اجرا شود، مکمل خوبی برای آموزش حضوری بوده و می تواند در شرایط اضطراری جایگزین آموزش حضوری شود و از ارائه آموزش منقطع جلوگيری میکند که بعضی مواقع به تعطیلی می انجامد. باوجود اينکه آموزش و پرورش ادعا می کند مدارس را تعطیل نمیکند و فقط این یک تغییر از آموزش حضوری به مجازی است، علت سطح اعتراضات بالا را در این میبینم که ما چندان "تغییر" درستی انجام نمی دهیم. اتفاقی که این روزها می افتد، بیشتر شبیه تعطیلی کلیت مدارس است و نه تغییر از آموزش حضوری به مجازی. این چند علت دارد؛ یکی از مهم ترین علت های آن، عدم آمادگی همه مدارس برای آموزش مجازی است. بر اساس آمارهای غیر رسمی از صحبت های والدین، متاسفانه به خیلی از مدارس خصوصا مدارس دولتی، مدارس شهرستان و حاشیه نشین توجهی نمی شود. در این ایام مدارس تعطیل می شود و سیستمهای مجازی را به هر دلیلی راه اندازی نکردند. یکی از دلایل آن ها عدم دسترسی مناسب به اینترنت است یا می گویند سیستم شاد را برای امسال برنامه ریزی نکردیم، کلاس ها تغییر کرده است و کلاس بندی و آمادگی لازم را نداریم که وارد آموزش مجازی شویم.
وی در توضیح بیشتر ادامه داد: می گویند آموزش حضوری برنامه ریزی شده، ولی فایل ها و امکانات لازم را نداریم که شیوه خود را به آموزش مجازی تغییر دهیم. به دلایل مختلفی همه مدارس نتوانستند آموزش مجازی خود را به موقع راه اندازی کنند آن هم به گونه ای که این احساس به خانواده ها دست ندهد که آموزش قطع و وصل میشود و تعطيلی پیش می آید، بلکه فقط احساس کنند یک تغییر اتفاق افتاده است. یکی از دلایلی که آموزش مجازی نتوانسته تعطیلی ها را جبران کند و جایگزین آموزش حضوری در این روزها شود، نوع تغییر است. این تغییر، از نوع قابل پیش بینی و باثباتی نیست. اگر از اول اعلام می شد که به مدت یکماه بچه ها آموزش مجازی دارند، مدارس تحت نظارت قرار می گرفتند و خانواده ها با این آگاهی می توانستند پیش بینی و برنامه ریزی کنند؛ بچه ها قرار است در خانه بمانند و نیاز به دستگاه و ابزار، کمک و اینترنت دارند. چگونه در نبودمان می توانیم فرزندان خود را حمایت کنیم. اگر بچه کوچک است، پس نیاز به حمایت دارد. در آموزش مجازی اگر قرار است بچه ها تنها به حال خود گذاشته شوند، ایمن سازی اینترنت خانه خیلی مهم است تا آسیب نبینند. درست است که فقط برای آموزش از آن استفاده میکنند ولی آسیب های تنها ماندن بچه ها با فضای ناامن اینترنت خیلی بیشتر از آن است که فکرش را می کنیم. پس خانواده می تواند برنامه ریزی کند.
عالی در خصوص بلاتکلیفی خانواده و معلمان افزود: معلم مدرسه هم برنامه ریزی می کند که در زمان مشخصی در این فضا آموزش داریم. پس این برنامه کلاس و دانش آموز هست. انواع ابزارها، روش ها، محتواها، تکالیف و همه چیز این مسیر مشخص می شود. اما درحال حاضر شیوه اینگونه است که آخر شب همه بی تکلیف هستند. چشم مردم به رسانه ها و تلویزیون است تا اعلام کنند فردا مدارس حضوری هستند یا مجازی. اما خبری که تا آخر شب برای تعطیلی مدارس اعلام میشود، مسلما نمی تواند زمینه ساز برنامه ریزی خوب از سمت خانواده ها و معلم ها باشد و همه را خسته و مستأصل کرده است. اینگونه خانواده ها نمیدانند که فردا را باید چگونه سپری کنند. آیا باید کنار فرزندان خود حضور داشته باشند یا سرکار بروند، آیا نیاز به دستگاه و گوشی دارند و قرار است چگونه تنها بمانند. معلم نیز نمی داند که باید فردا صبح به فکر ماژیک و تخته وایت برد باشد یا فیلم تهیه کند. باید کلیپ داشته باشد یا دوربین، دانش آموزان تکلیف خود را در نرم افزار شاد بفرستند یا در کلاس به صورت حضوری میبیند و به خصوص در ایام امتحانات بلاتکلیف بوده اند که آیا دانش آموزان حضوری هستد یا مجازی. هرشب خانواده ها تلویزیون را نگاه میکنند و منتظر هستند چه تصمیمی برای فردای آن ها گرفته میشود و باید چه کنند.
وی با تاکید بر این که انگار بچه ها رها شده اند و مسائل اقتصادی و مربوط به کمبود منابع گازی در کشور آنقدر اولویت پیدا کرده که دیگر کسی به فکر بچه ها نیست، گفت: این نمونه بارز بی توجهی و رها کردن جدی آموزش و پرورش است. برداشت ما این نیست که برای سلامت بچه ها دارد تصمیمی گرفته می شود. بلکه احساس می کنیم هر وقت منابع گازی ما دچار بحران بود، می خواهیم با تعطیلی مدارس آن را حل کنیم. آیا واقعا اولویت، بچه ها و حقوقشان در زمینه آموزش، امنیت روانی، رشد و یادگیری آن ها است یا اولویت این است تا از منابعی که به مدارس و به دانش آموزان تخصیص داده شده کم کنیم و با آن، کمبود منابع در جاهای دیگر را جبران کنیم؟ کدام یک در کشور ما در حال اتفاق افتادن است. این سوال من است و مسئولین آموزش و پرورش باید پاسخ جدی به این سوال دهند که تصمیماتی که گرفته می شود به نفع بچه ها است یا به نفع وضعیت کشور و حل بحران های آن. اگر اولویت، نفع و حقوق کودک از نظر حق سلامت و آموزش است، پس باید به صورت دیگری برنامه ریزی شود. برنامه ریزی باید قابل پیش بینی و مدت دار باشد و امکانات و تجهیزات مورد نیاز آن طراحی شود. به خانواده ها ابلاغ شود تا آن ها تکلیف خود را بدانند تا بتوانند به درستی با این شرایط پیش روند و کمترین آسیب به بچه ها زده شود و از حریم ارائه یک آموزش باکیفیت دفاع کنیم.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
نظر شما :