و این چنین است که «ریزعلی» میمیرد
صدای سوت قطار بلندتر شده است. مسافران بیخبر از سرنوشت محتومشان لبخند میزنند. راننده چای داغش را هورت میکشد. تو سراسیمه شدهای. به راستی چه باید کرد. فریاد بزنی؟ دستهایت را تکان بدهی؟ یا اصلا تو را چه به این دردسرها...
ادامه مطلب