پرویز پیران در رونمایی کتاب «دومین گزارش وضعیت اجتماعی ایران»: (1)
«نابرابری» تحفه ناخوشایند تاریخ است/ 7 کار اساسی در مسیر تحقیق
استاد سابق دانشگاه علامه طباطبائی در جمع استادان علوم اجتماعی درابره سه موضوع سخنرانی کرد و با گریزی به ابعاد تشدیدکننده نابرابری در ایران، مسیر یک تحقیق اجتماعی درست را تبیین کرد و از مصائب پژوهش اجتماعی در ایران گفت.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست رونمایی از کتاب «دومین گزارش وضعیت اجتماعی ایران» با سخنرانی دکتر مصطفی معین، فعال اجتماعی و استاد دانشگاه، دکتر میرطاهر موسوی، استاد جامعهشناسی و عضو انجمن جامعهشناسی ایران و دکتر پرویز پیران، استاد سابق و پیشکسوت علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی در جمع مسئولان، استادان و پژوهشگران علوم اجتماعی در دانشگاه امیر کبیر برگزار شد.
در این مراسم دکتر پرویز پیران، استاد پیشکسوت علوم اجتماعی در سخنانی از نابرابری و ابعاد تشدیدکننده آن در ایران صحبت کرد. سپس به مسائل پیش روی تحقیق در علوم اجتماعی بین پژوهشگران پرداخت. متن کامل این سخنرانی را در ادامه میخوانیم.
نابرابری
سرمایهداری از ابتدای تولد خود چند مرحله را طی کرده است در با سرمایهداری تجاری که سرمایه اولیه را با غارت جهان به دست آورد، شروع کرد. سرمایهداری به دلیل منطق درونیای که دارد (یعنی انباشت سرمایه برای سرمایهگذاری مجدد تا بینهایت) نباید هیچ خدشهای به آن وارد شود و این از طریق افزایش سود بهوجود میآید.
سرمایهداری نظامی است بحرانزا، و این بحرانها همیشه با راهحلهای مقطعی و موردی مرتفع میشود و مثل گلوله برفی که بزرگتر میشود این بحرانها هم در مرحله بعدی با جامعیت بیشتر و ابعاد متنوعتر خود را عرضه میکنند و در این مسیر، سرمایهداری از تجاری وارد صنعتی و از صنعتی وارد انحصاری میشود.
از اواخر قرن بیستم و آغاز قرن بیستویکم وارد یکی از عریانترین دورههای تاریخ سرمایهداری به نام «سرمایهداری قمارخانهای» میشویم که از طریق جهانیسازی و یکپارچه شدن در سراسر جهان به وجود میآید؛ نابرابریای که در این مرحله از سرمایهداری شکل میگیرد عظیمترین، عمیق ترین و فربهترین شکل نابرابری است. ولی مهمتر این است که این نابرابری به ابعاد مختلف و فرآیندهای متنوعی جان بخشیده است که این فرایندهای متنوع نه تنها اثر منفی بسیار شدید دارند بلکه خود آنها سدهای عظیمی را ایجاد کردهاند. به همین دلیل هم، بعضی از متفکران گفتهاند در سالنامه زندگی انسان این همه فلاکت، بدبختی، نابرابری و خشونت وجود نداشته است.
تحقیقاتی وجود دارد که براساس آن نشان میدهد این نابرابری یک تحفه بسیار ناخرسند کننده و ناخوشایندی است که در تاریخ زندگی بشر سابقه نداشته است.
این ابعاد چگونه نابرابری را تشدید میکنند؟
اولین دستورالعملی که برای جهانیسازی تدوین شده است مدل اجماع واشنگتن است. در این مدل دستورالعمل هایی مطرح شده است که بتوان در کشورهایی هدف جهانیسازی را اجرا کرد. البته به دنبال این دستورالعملها مسائلی بهوجود آمد:
۱-کوچک شدن دولتها: امروزه گرایش دولتها بیشتر به سمت هماهنگسازی و برنامهریزی است. اگرچه دولتها در نظام سیاسی-اقتصادی جهان ادغام شدهاند و به عنوان ابزار استفاده میشوند؛ با این حال، «بخش خصوصی متشکل» فراملیتی میتوانست به سرعت تمام حفرههایی را که از این کوچک شدن به وجود آمده است، پر کند و از این رو، تشدید استثمار نابرابری به اوج خود برسد.
۲-برداشتن تمام موانع بر سر راه گردش آزاد سرمایه: این برداشتن تمام موانع ضربهای به اقتصاد و رفاه بود که این مقولهها را کاملا حذف کنند. انسان با خود بیگانه به تنهایی عظیمی دچار شود، انسانی که همیشه تنها بوده است اما این تنهایی به تدریج به بریدن از تمام روابط و حمایتهای پیرامونی تبدیل شود؛ انسانی که رها شده است و باید در یک شرایط نابرابر با بسیاری از موانع متعدد راه خود را پیدا کند.
۳-خصوصیسازی: یعنی دولت بتواند سرمایهها و امکانات اقتصادی خود را منتقل کند.
۴-برداشتن مرزها: جالب است در اثر اتفاقات افتاده در تاریخ هرگز آنقدر مرزها چفتوبست و مانعهای متعدد نداشته است.
جهان سوم
جهان سوم، جهانی است که از بحث شهروندی فاصله دارد. در آن مردم به حساب نمیآیند و تماشاچی هستند. پس کاملا مشخص است زمانی که دولت کنار میرود چه اتفاقی خواهد افتاد.
حتی در کشورهای پیشرفته این خطر احساس شد که «اقتصاد متشکل» دیگر جایی برای تنفس باقی نگذاشته است و اینجا بود که در مقابل جهانیسازی از بالا، جهانیسازی از پایین یا از درون جنبشهای اجتماعی مطرح شد که مسئله جامعه مدنی به عنوان یک میانجی و نماینده توده مردم بتواند فعالیت کند و جلوی شدت گرفتن نابسامانیها در دولت را بگیرد؛ در این لحظه، جامعه ایران وارد جامعه جنبشهای لحظهای شده است.
به دلیل فسادی که این دستورالعملها در سالنامه تاریخ بشر شکل دادهاند، امروزه ما در شرایطی هستیم که نابرابریها در حال افزایش است، برای مثال چند سال پیش در تحقیقی نشان داده شد که ما از مسئله مسکن خودساخته یا آلونکنشینی به سمت اسکاننایابی در ایران میرویم، یعنی خانوادههایی هستند که دیگر نمیتوانند مسکن پیدا کنند؛ درباره این اسکاننایابان دو بحث وجود دارد: اسکاننایابان حیثیتی و شرایطی.
اسکاننایابانی که حیثیتی هستند یعنی نسبت به شرایط زندگیشان نمیتوانند در یک اتاق یا آلونک زندگی کنند، اسکاننایابان شرایطی هم یعنی شرایط زندگی افراد حتی اجازه اجاره یک اتاق را هم نمیدهد و از سوی دیگر، ما با یک معضل جدید به نام پرداخت شارژ مواجه هستیم که خانههای طبقات متوسط را با مشکل روبهرو کرده است.
فاجعه پژوهش جامعهشناسی
افراد وقتی میخواهند مقاله یا هر پژوهشی را انجام دهند باید به این هفت مسئله توجه کنند:
۱-فرد باید چهارچوب مفهومی یا کارپایه را بیان کند. این کارپایه یا چهارچوب مفهومی زبان آن سرزمینی که میخواهد وارد آن شود و اطلاعاتی را به دیگران انتقال دهد در اختیار خواننده یا مخاطب میگذارد. در این کارپایه باید مشخص کند که مفاهیم پیشآهنگ، مفاهیم کلیدی، مفاهیم مرتبطساز و ربطدهنده کدام هستند.
۲-باید کارپایه یا چهارچوب نظری برآمده از دیالکتیک عام و خاص در رابطه با صورت مسئله را بیان کند.
۳-کارپایه یا چهارچوب روششناسی، کشف و گزینش، گردآوری اطلاعات، عملآوری و ورزدهی دادههای معطوف به صورت مسئله را با عنایت به دیالکتیک عام و خاص بیان کند.
۴-در پیشینه بررسی و صورت مسئله باید مهمترین یافتههای پیشین را مطرح کند، لذا باید به کارهایی که دیگران قبلا انجام دادهاند اشراف داشته باشد.
۵-بیان تاریخ یا تطور زمانی طرح مسئله و پرداختن به مسئلهای که در دست دارد.
۶-معرفی سلسلهمراتب متنهای مختلف بویژه متن مکانی و متن سرزمینی
۷-تدوین یک مدل نگرش و انکشاف یک چشمانداز کلی برای کارهایی که میخواهد انجاد دهد که تا پایان پژوهش راهنمایش باشد.
انواع پژوهشهای اجتماعی
محققان به روشهای گوناگون میتوانند مطالعات و پژوهشهای خود را سامان بدهند:
۱-کشف و شکلدهی به کارپایه یا چهارچوبهای لازم برای تجزیه و تحلیل پدیدههای رفتاری و جامعهای.
۲-مطالعات و پژوهشهای طولی دو زمانه و چندزمانه، یعنی پژوهشهای مشاهدهمحور، گردآوری اطلاعات و دادههای گوناگون که در باب موضوعی خاص در طول زمان انجام میشود.
۳-مطالعات و پژوهشهای نظارت و ارزیابی، عرضه ایده، بازبینی و برگشت به تحقیق و دستورالعمل و تصحیح.
۴-مطالعات و پژوهشهای معرفت، تجزیه و تحلیل معرفتهای علمی، ایستارهای جامعه و عمل مردم جامعه در باب مسائل مورد بررسی و پژوهش.
۴-مطالعات و پژوهشهای سه فنی، یعنی اینکه اگر امکانات و اقتصاد تحقیق اجازه میدهد ما بتوانیم از چند فن موضوع را در شکل های مختلف بررسی کنیم و نتایجش را باهم مقایسه کنیم.
۵-مطالعات و پژوهشهای اثربخشی، بررسی و تحقیق در باب نتایج نهایی یک موضوع ویژه مثل نوآوری در زمینههای گوناگون.
مسائل پژوهش اجتماعی در ایران
۱-فقدان دیالکتیک عام و خاص. برای مثال، ایران کشوری با قدمت هفتهزار ساله است اما چهقدر درباره نابرابری میتوانیم تحلیل و تحقیق پیدا کنیم؟ یک کار تحقیقی درباره نابرابری در تاریخ ایران وجود ندارد. مگر اینکه دانش را مجموعه جهانی و (متاسفانه) غرب را عام بدانیم و دیالکتیکوار در ظرف خاص ایران را بررسی کنیم، وگرنه تقلید از آنها پشیزی نمیارزد.
۲-بیگانگی کامل با سلسلهمراتب متن و تطور تاریخی. متاسفانه مدرنیته در ایران معنای درستی ندارد و باعث شده است تمام تاریخ ایران تحریف شود. غربیها هم در این تحریف کمک میکنند، یعنی براساس مدرنیته ایرانی که دیکشنریوار ترجمه میشود، تاریخ ایران را بازنویسی میکنند. در نتیجه ما با اغتشاش وحشتناک مفهومی در ایران روبهرو هستیم.
۳-بیگانگی کامل با نظریه و نظریهستیزی، تحقیقی انجام دادیم که تا سال ۱۳۸۵ در برنامهها و درسهای دانشگاهی، درسی به نام ساخت و کاربرد نظریه وجود نداشته است. در علوم انسانی که نظریه باید به صورت جدی وجود داشته باشد، فقط تاریخ نظریههای غربی را میخواندند.
۴-تقلید ناآگانه و کورکورانه از پژوهشهای غربی و گاه از سخیفترین و نادرستترین آنها
۵-بیتوجهی محض به کوششهای کشورهای مشابه بویژه در مجموع جهان سوم، یعنی ما به کشورهای دیگر هم توجه نکردیم.
نظر شما :