سعید ناصری:
وقتکشی به سبک هواداران تلگرام

اغلب کاربران فعال توئیتر، توئیت زیر را که در دور اول فیلترینگ تلگرام اتفاق افتاد یادشان هست. توئیتی طعنهآمیز و یحتمل ساختگی که نوشته بود: «هیچوقت فکر نمیکردم برادر ۵۰ سالهام که 8 سال در جبهه بوده برای پدر ۸۰سالهام که ۳۰سال در بستر جانبازی و سجاده عبادت است؛ #فیلترشکن بریزد. از معجزات #حکومت_اسلامی! #فیلترینگ_تلگرام» و به این هم کار داریم که اتفاقاً قبل از حکومت اسلامی، خود ایشان معجزهای هستند که از چنان پدری و در کنار چنان برادری، راه طعنه زدن و مخالفت با حکومت اسلامی را در پیش گرفتهاند.
خبرسازیهای دروغین برای خارج نشدن کاربران از تلگرام و امید دادن واهی به راهاندازی بلاکچین، یکی از جدیدترین ترفندها و شیوههای وقتکشی مخالفان فیلترینگ تلگرام است. آنها در تلاش هستند با حفظ راههای ارتباطی مدیران کانالها با اعضاء، از طریق شبکههای اجتماعی خارجی دیگر مانند اینستاگرام برای اطلاعرسانی و ادامه فعالیت، همچنان مردم را به بازگشت تلگرام امیدوار نگه دارند. تلگرامی که وقتی خدماتدهی ایران به آن کم شد، سرورهایش مرتب داغ میکنند و از مدار خارج میشوند. سابق بر این نزدیک به 70 درصد پهنای باند کشور در اختیار تلگرام بود و هوادارانش مثل اینکه با دسته کورها طرف بودند از کیفیت و عدم قطعشدن سرویسهایش داستانسرایی میکردند. الان چرا در اینباره صحبتی ندارند؟ کل پهنای باندی که به پیامرسانهای داخلی اختصاص یافته حدود 4 است در حالیکه فقط سروش به تنهایی بالای 10 میلیون کاربر دارد.
مخالفان فیلترینگ تلگرام و جایگزینشدن پیامرسانهای داخلی با آن، هیچوقت به این سوال بسیار ساده و منطقی امکان بروز نمیدهند که وقتی غالب مردم عادی همه کارهایشان با پیامرسانهای جایگزین داخلی قابل انجام است دلیل این همه جزع و فزع و بلاتکلیف نگهداشتن مردم برای بازگشت تلگرام چیست؟ چنانچه به گفته یکی از کاربران توئیتر: «نمیدونم شماها توی #تلگرام چه شقالقمری میکردید که #پیامرسان_داخلی ها رو قابل نمیدونید، ولی ما که کارمون راه میفته مابقیشم اطلاع میدیم درست کنن.»
برخی پیامرسانهای ایرانی تا یک سوم هزینه ترافیک داخلی را دریافت میکنند و برخی از آنها نیز کاملاً رایگان هستند. علاوه بر اینها، ویترین مجازی، امکانات پرداخت وجه، توجه به اقتصاد محتوا و فروش محتوا نیز از دیگر محاسن پیامرسانهای داخلی است که در صحبتهای مخالفان، از این مزیتها کوچکترین صحبتی به میان نمیآید. همان کسب وکارهای اینترنتی نیز در پیامرسانهای داخلی رونق بیشتری دارند. تقیپور، عضو شورای عالی فضای مجازی و وزیر اسبق ارتباطات گفته است: «ما اصلاً کسب وکار تلگرامی نداریم. حاضرم مناظره کنم که اتفاقاً تلگرام بدترین بستر برای کار اقتصادی است.» در کسب وکارهایی که روی پیامهای رسانی داخلی فعالیت میکنند هویت صاحبانشان قابل شناسایی است و این برای مشتریان اعتمادآور است؛ ضمن اینکه امکان انتقال مبادلات مالی مطمئن در بستر بانکهای داخلی برایشان فراهم است.
این اتفاق خودش جای بحث مبسوطی دارد که رسانههای مخالف و فعالان مجازی هوادار یا در استخدام آنها در اقدامی هماهنگ از آغازین روزهای جدیشدن بحث لزوم فیلترینگ تلگرام و جایگزینی پیامرسانهای داخلی به جای آنها، هر روز حجم وسیعی مطلب درباره سردرگم شدن مردم و قطع ارتباطات ضروری آنها، از بین رفتن حریم خصوصی و آزادی بیان و نیز از دست رفتن میلیونها شغل بهواسطه از دسترفتن کسب وکارهای فعال در کانالهای تلگرام مینوشتند و به همان اندازه و شاید حتی بیشتر در تخریب پیامرسانهای داخلی که اِل هستند و بِل هستند، در حالی که حداقلهای استانداردی که یک کاربر از یک پیامرسان میخواهد را نه این هفت پیامرسان معرفی شده که حتی نمونههای بسیار آماتوری کوچکتر هم انجام میدهند. این توئیت را یکی از خبرنگاران خانمِ روزنامه شرق نوشته است: «میلیونها شغل رو در تلگرام به فنا خواهند داد تا به از ما بهترانها و ژنخوبها، وام مختصر 5 میلیاردی بدهند. آن هم برای ساخت پیامرسانی که خدا میداند چقدر باگ و چقدر ایراد دارد.»
منطقی نیست هیچ پیامرسانی از قبل و بدون اینکه کاربرانش به مرور زیاد شوند برای تقویت یکباره آن هزینه کند. همان کاری که الان ایتا مشغول آن است؛
تقویت زیرساختها منوط به اطمینان از قوانین است.
اساساً بیشتر پیام رسانها و همین تلگرام اوپنسورس هستند و با یک دانش برنامهنویسی خوب، به راحتی نوشته میشوند. مساله فقط به ظرفیت زیرساختها و پهنای باند و امنیت آنها برای جلوگیری از نفوذ هکرها و بدافزارهاست که آن هم منطقی نیست هیچ پیامرسانی از قبل و بدون اینکه کاربرانش به مرور زیاد شوند برای تقویت یکباره آن هزینه کند. همان کاری که الان ایتا مشغول آن است؛ اگر که رفته باشید عضو شوید با پیام عذرخواهی آن به دلیل تقویت زیرساختها مواجه میشوید. این به معنای ناتوانی آن نیست. در حال برآورد اوضاع هستند که البته باید حق را به آنها بدهیم؛ وقتی نسبت به قاطعیت قانون و حمایت دولت اطمینان کافی ندارند چگونه بیدغدغه هزینه کنند؟ اطمینان از قوانین ثابت یکی از شاخصهای بهبود محیط کسب و کار است. برای تلگرام هم مشابه همین اتفاق افتاد و همه ما مشکلات ماههای نخست فعالیتش را به یاد داریم. همین تلگرام به مرور و وقتی مطمئن شد، یک جمعیت چند ده میلیونی، بیدغدغه و انحصاری در غیاب مدیریت متفکر در اختیارش قرار میگیرد؛ حالا یا خودش هزینه کرد یا برایش هزینه کردند که البته دومی محمتلتر است وقتی اتحادیه اروپا ایران را به واسطه تهدید به فیلترینگ آن، تهدید به مقابله به مثل و کشاندن پروندهاش به شورای حقوق بشر میکند؛ برای تقویت زیرساختها و بهیود کیفیت هزینه کرد. البته به حمایت دولت امید چندانی نیست اما حقیقتاً توقع کارشکنی و کملطفی هم نیست. عدم همکاری لازم دلالان اینترنت برای ارائه خدمات و زیرساختهای لازم به پیامرسانهای داخلی و ایجاد نارضایتی مردمی نسبت به آنها با تنظیم QoS بر روی خارجیها یکی از این نمونه کارشکنیها است که دولت نسبت به آن موضع محکمی نمیگیرد.
مدیر پيام رسان سروش در فردای دو روزی که خدمات این پیامرسان با اشکالاتی همراه شده بود نوشت: « اختلال دو روز گذشته در سروش، ناشی از چالشهای نرمافزاری، کملطفی اپراتورهای همراه و عدم اختصاص حداقلهای زیرساختی از سوی دولت است.» این عدم حمایت دولت وقتی غمانگیز میشود که بدانیم همزمان پشتیبانی فنی و اقتصادی گسترده دشمنان خارجی از فیلترشکنها در جریان است. جریان نفوذ در داخل نیز برای دور زدن فیلترینگ بیکار ننشسته و با طلاگرام و هاتگرام و ... مشغول امدادرسانی به دشمنان خارجی است. اتفاقی که به گفته یکی از فعالان مجازی، اگر #نفوذیها بگذارند، پیامرسانهای #ایرانی کیفیتی فراتر از تلگرام خواهند داشت.
نظر شما :