مردم در سياست؛

٦٦ سال از ٣٠ تير گذشت

۳۰ تیر ۱۳۹۷ | ۱۲:۳۰ کد : ۳۴۹۰ سیاست و بین الملل سیاست و بین الملل
تعداد بازدید:۲
٦٦ سال پيش در چنين روزي مردم در تهران و ديگر شهرها، در اعتراض به استعفاي محمد مصدق و بر سر كار آمدن احمد قوام، به خيابان‌ها ريختند و به بازگشت استبداد و نقض آرمان‌هاي مشروطيت اعتراض كردند و شعار «يا مرگ يا مصدق» را سر دادند. نيروهاي نظامي نيز كه از تداوم چهار روزه اعتراضات خسته شده بودند، به روي مردم آتش گشودند و ده‌ها تن را به خاك و خون كشيدند.

٦٦ سال پيش در چنين روزي مردم در تهران و ديگر شهرها، در اعتراض به استعفاي محمد مصدق و بر سر كار آمدن احمد قوام، به خيابان‌ها ريختند و به بازگشت استبداد و نقض آرمان‌هاي مشروطيت اعتراض كردند و شعار «يا مرگ يا مصدق» را سر دادند. نيروهاي نظامي نيز كه از تداوم چهار روزه اعتراضات خسته شده بودند، به روي مردم آتش گشودند و ده‌ها تن را به خاك و خون كشيدند.


به گزارش عطنا به نقل از اعتماد، ماجرا از اين قرار بود كه محمد مصدق، در يكي از حساس‌ترين برهه‌هاي تاريخ بحث‌برانگيز نهضت ملي، بعد از انتخابات هفدهمين دوره مجلس شوراي ملي، از شاه تقاضاي اختيارات ويژه مثل تعيين وزير جنگ كرد و وقتي شاه اين خواسته او را نپذيرفت، استعفا داد. شاه نيز بلافاصله استعفاي او را پذيرفت و فرمان نخست‌وزيري قوام را صادر كرد.


قوام‌السلطنه، سياستمدار كهنه‌كار در بزرگ‌ترين اشتباه تاريخي خود، بعد از انتصاب به نخست‌وزيري در ٢٥ تيرماه ١٣٣١، در روز ٢٧ تيرماه، اعلاميه‎ تندوتیز و واكنش برانگيز «كشتيبان را سياستي دگر آمد» را منتشر كرد و در آن با لحني كه عصر پيشامشروطيت را به خاطر مي‌آورد، مخالفان اعم از مردم و نخبگان و سياستمداران را تهديد كرد كه اگر ساكت ننشينند، فلان مي‌كند و بيسار.


نتيجه اين اعلاميه اعتراضات شديد مردم بود. اعتراضات چهار روز ادامه داشت، قوام ناگزير از استعفا شد. كشتار اما در روز ٣٠ تير رخ داد. در مورد نقش قوام در گشودن آتش به روي مردم، بحث و حديث كم نيست. همچنان كه درباره ساير علل و عوامل و ريشه‌ها و پيشينه‌هاي مربوط به اين روز كه از سوي نيروهاي ملي، قيام ٣٠ تير نام گرفت و همچنين پيرامون عواقب و پيامدهايش، هزاران صفحه كتاب و مقاله و نوشتار و گفتار پديد آمده است.


در يك نكته اما نمي‌توان شك كرد. قيام ٣٠ تير، نمود و نشانه عصري است كه ديگر سياست‌هاي پدرسالارانه و تهديدگرايانه جواب نمي‌دهد. مردم بعد از مشروطه و از رهگذر آن به سياست و به خيابان راه‌یافته‌اند و چنان نيست كه مثل دوران گذشته، با هر توپ و تشري، ماست‌ها را كيسه كنند و به كنج خلوت خود پناه ببرند، چراکه انقلاب مشروطه، باوجود همه حرف و حديث‌ها درباره كاميابي يا ناكاميابي‌اش، انسان ايراني را از سطح رعيتي حرف‌گوش‌كن كه باورش شده بايد دست به سينه و گوش به فرمان باشد، به تراز شهروندي صاحب حق كه خواهان برابري در حقوق و آزادي در باورها و احساسات و خواسته‌هاست، بركشيده بود.


حالا اين بشر تراز نوين و به تعبير كانت، بالغ شده، مي‌داند كه حق و حقوقي دارد، گيرم به ضرب و زور چماق و تفنگ، او را از آن محروم مي‌دارند. مهم در شرايط استبدادي، همين آگاهي به‌حق و مطالبه (ولو) نهان آزادي و برابري و خواهري- برادري است. ٣٠ تير يادآور حضور مردم در سياست است، هم به قوام، هم به مصدق و هم به همه كساني كه فكر مي‌كنند، مردم قيم مي‌خواهند و بايد با چوب تر يا خيرخواهي آن‌ها را هدايت كرد.

کلیدواژه‌ها: محمد مصدق شرايط استبداد احمد قوام نخست‌وزير قيام ٣٠ تير مشروطيت


اخبار مرتبط


نظر شما :