دوازدهمین نشست سالانه انجمن علوم سیاسی ایران؛

۱۱ شهریور ۱۳۹۷ | ۱۶:۴۴ کد : ۳۱۴۶ سیاست و بین الملل سیاست و بین الملل
تعداد بازدید:۴
دوازدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی با موضوع اکنون، اقتصاد و سیاست ایران در کجا ایستاده است؟ روز پنجشنبه 11 مردادماه ساعت 14 تا 19 با همکاری خانه اندیشمندان در دو پنل برگزار شد.

دوازدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی با موضوع «اکنون، اقتصاد و سیاست ایران در کجا ایستاده است؟» مردادماه با همکاری خانه اندیشمندان در دو پنل برگزار شد.


به گزارش عطنا، دوازدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی با موضوع اکنون، اقتصاد و سیاست ایران در کجا ایستاده است؟ روز پنجشنبه 11 مردادماه ساعت 14 تا 19 با همکاری خانه اندیشمندان و با مدیریت دکتر قدیر نصری، استاد دانشگاه خوارزمی، در دو پنل برگزار شد. در پنل اول آقایان دکتر مهدی پازوکی، مشاور اقتصادی معاونت زیر بنایی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر امیر ناظمی، فعال حوزه اقتصاد و آینده‌پژوهی، دکتر غلامعلی فرجادی، عضو هیئت‌علمی موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی و دکتر غلامرضا مصاحبی مقدم، عضو مجلس تشخیص مصلحت نظام و دانشیار دانشگاه امام صادق سخنرانی کردند.


در پنل دوم آقایان دکتر حاتم قادری، استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، دکتر ابراهیم متقی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران، دکتر محمدباقر خرمشاد، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی و دکتر عباس کاظمی، جامعه‌شناس به سخنرانی پرداختند.


در این نشست به سه پرسش اساسی پاسخ داده شد: به باور شما در شرایط کنونی، اصلی‌ترین معضل پیش ‌روی کشورمان ایران چیست؟ اساسی‌ترین منشأ پدیداری این معضل چیست و عناصر مقوم این معضل کدم‌اند؟ و چه آینده‌ای در انتظار ایران است؟ به‌طور مشخص چگونه و با تمرکز بر کدام اندیشه و نیرویی می‌توان این وضع خطرناک را پشت سر نهاد و از تکرار چنین شرایط آزاردهنده‌ای اجتناب کرد؟


پازوکی: راه حل مشکلات، تغییر در نوع سیستم اقتصادی و تلاش برای تعامل سازنده با جهان


دکتر مهدی پازوکی به‌عنوان اولین سخنران این نشست بابیان اینکه مشکل امروز ، مشکل اقتصادی نیست بلکه مشکلی در گرو سیاست است، گفت: این موضوع بیانگر اینکه اقتصاد مشکل ندارد، نیست. به‌طور کل در سازمان برنامه ایران دو نظام کارشناسی، نظام تصمیم‌ساز و نظام تصمیم گر وجود دارد.


وی اظهار داشت: نظام تصمیم‌ساز، ابزار علم است و بر اساس روش علمی برای اقتصاد نسخه می‌پیچد و نظام تصمیم گر در صورتی موفق عمل خواهد نمود که بر اساس نظام تصمیم‌ساز عمل کند و نمونه عینی این مسئله را می‌توان در شکست شاهنشاهی و عدم توجه به این مسئله باوجود شرایط مطلوب اقتصادی بیان نمود.


وی افزود: امروزه و در طی 40 سال اخیر در ارتباط با مشکلات اقتصادی ایران، علاوه بر بخش داخلی که به مدیریت نادرست ما برمی‌گردد، باید به عوامل خارجی که یکی از مهم‌ترین آن‌ها عدم تعامل با بانک‌های جهانی است، اشاره کرد.


مشاور اقتصادی معاونت زیر بنایی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور بابیان اینکه مشکل اقتصاد ما بسته بودن و عدم تعامل با سیستم جهانی است، ادامه داد: همین امر منجر به تشدید شرایط و ورود حدود 76000 میلیارد دلار طبق آخرین گزارش بانک جهانی در سال 2016 بوده و 25% این مبلغ متعلق به ایالات‌متحده آمریکا است و سهم ایران هم مبلغی حدود 400 میلیارد دلار است.




پازوکی در پاسخ به این سوال که منشأ اصلی این مشکل چیست و چه نهادهایی باید پاسخگو باشند؟ گفت: منشأ اصلی این مسئله را باید عدم شفافیت مالی و بی‌انضباطی اقتصادی در سه حوزه پولی، مالی و اداری دانست. عدم شفافیت مالی منجر به مشکلات عدیده‌ای برای همکاری ایران با سیستم بانکداری جهانی گردیده است.



وی ادامه داد: برای درک درست این مسئله می‌توان به اختصاص 25% بودجه که در اختیار مؤسسات غیرمجاز که پول‌شویی انجام می‌دهند، اشاره کرد. همچنین از نمونه‌های بی‌انضباطی مالی در کشور می‌توان به تعدد دانشگاه‌های دولتی در دورترین نقاط کشور اشاره داشت که حتی بدون داشتن دانشکده صرفاً به مراکز تولید مدرک تبدیل‌شده‌اند.


پازوکی اضافه کرد: از دیگر موارد باید به دانشگاه‌های فرهنگیان اشاره کرد که طبق سند بودجه در 31 استان شعبه دارند و افرادی را جذب می‌کنند که رتبه‌های علمی خوبی ندارند؛ این در حالی است که 1000 نفر اول کنکور سالانه جذب دانشگاه‌های تهران، شریف، شهید بهشتی و... می‌گردند. از نمونه‌های دیگر بی‌انضباطی اداری می‌توان به جذب افراد نالایق در ادارات دولتی و عدم شایسته‌سالاری اشاره کرد.


استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی در مورد راه‌های برون‌رفت از این مشکلات گفت: قدم اول برای برون‌رفت و حل مشکلات موجود در حوزه خارجی، تغییر در نوع سیستم اقتصادی و تلاش برای تعامل سازنده با جهان در چهارچوب منافع ملی است که لازمه‌ی آن در وضعیت کنونی تصویب FATF برای شفافیت سازی ساختارهای اقتصادی و جلوگیری از پول‌شویی و دلالی و واسطه‌گری توسط مؤسسات مالی غیرمجاز است که می‌تواند بسیاری از مشکلات داخلی را نیز حل نماید.


وی افزود: در حوزه داخلی، تلاش برای رفع بی‌انضباطی اقتصادی در هر سه حوزه پولی، مالی و اداری است که خود نیز منجر به اصلاح بسیاری دیگر از ساختارهای نادرست کشور مانند آموزش‌وپرورش نیز می‌گردد.


پازوکی در انتها گفت: آینده‌ای روشن برای ایران می‌بینم، مشکلات اقتصادی ایران قابل‌حل است و جامعه ایران به دنبال تحول و به سمت توسعه است و همچنین با افزایش فهم و درک عموم مردم این مسیر با سرعت بیشتری پیموده خواهد شد.


ناظمی: ما در مواجهه با دنیا ناتوان هستیم


دومین سخنران این نشست دکتر امیر ناظمی، فعال حوزه اقتصاد و آینده‌پژوهی بود. وی به دنبال پاسخ به پرسش مسئله چیست، چه باید کرد و راهبر چیست، بود.


ناظمی با اشاره به اینکه چهارچوب بندی بسیار مهم است، گفت: چارچوب‌بندی درست از مسئله، مهم است. وقتی چارچوب‌بندی درست از مسئله وجود داشته باشد، راه نیز ایجاد می‌شود.


این فعال حوزه اقتصاد و آینده‌پژوهی با اشاره به اینکه در کشور ما نیروهای مختلفی وجود دارند ولی شاید تعامل و رقابت بین آن‌ها مثل دیگر کشورها نیست، ادامه داد: ایران را دوگانه‌های نبرد بین نیروهایی که بخشی از آن نیروها می‌خواهند تعامل سازنده با دنیا داشته باشند و نیروهایی که دوست دارند درون‌گرا باشند و رابطه خود را با جهان کم‌رنگ کنند، تشکیل داده‌اند.


به باور ناظمی Framing مهم است و یک Framing که ممکن است در داخل ایران وجود داشته باشد اصلاح‌طلب- اصولگراست؛ یعنی سعی می‌کنند هر مسئله‌ای را در این چارچوب ببیند.


این فعال حوزه اقتصاد و دانشگاه در انتهای صحبت‌های خود، گفت: ما باید این Framing ها را به اشتراک بگذاریم.



به باور دکتر ناظمی ما در مواجه با مسائل مدرن دنیا ناتوان بوده‌ایم. چارچوب‌بندی که وی از خود به اشتراک گذاشت، چارچوب‌بندی بین نوگرایی و کهنه‌گرایی‌ است.

او اضافه کرد: تکنولوژی بسیار کارا و مورد استقبال است درحالی‌که تکنولوژی هراسی هم وجود دارد. اینکه وقتی یک Social network در دنیا ظهور می‌کند، اگر گذشته گرا باشیم تمام نیروهای خود را برای مخالفت با آن بکار می‌گیریم. به باور دکتر ناظمی ما در مواجه با مسائل مدرن دنیا ناتوان بوده‌ایم.


فرجادی: یکسان سازی قیمت دلار و ثابت نگه داشتن میزان ارز علت گرانی آن


دکتر غلامعلی فرجادی، عضو هیئت‌علمی موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی به‌عنوان سومین سخنران در این پنل با اشاره به مشکلات اساسی کشور، گفت: مشکل اصلی جامعه ما در حال حاضر مشکلی سیاسی است که در قالب اقتصادی جلوه پیداکرده است و دلیل اصلی آن، عدم پیشارویی با سیستم اقتصادی جهانی و عمل‌گرایی به سمت اقتصاد خودکفا و منزوی کردن سیستم اقتصادی است که در طی سال‌های اخیر برخلاف سیستم جهانی و دیگر کشورها به سمت سیستم اقتصادی بسته پیش رفته است.


وی افزود: دیگر مشکل اساسی عدم توجه و دید علمی به اقتصاد و سیاست است. تا زمانی که به اقتصاد و سیاست به‌عنوان علم نگاه نکنیم، عقلانیت اقتصادی و سیاسی در جامعه وجود نخواهد داشت که درنتیجه منجر به وضعیت بحرانی در جامعه می‌گردد. به‌طورکلی در ایران می‌توان به سازمان بودجه و برنامه‌ریزی، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی که هر سه سازمان اقدامات لازم جهت تصمیم‌سازی را انجام می‌دهند، اشاره کرد.


عضو هیئت‌علمی موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی در پاسخ به این سوال که منشأ اصلی این مشکل چیست و چه نهادهایی باید پاسخگو باشند گفت: مشکل ما عدم همسویی درک خود با جامعه و اقتصاد جهانی است و همچنین عدم یکسان‌سازی معیارهای اقتصادی دولت با وضعیت مردم در جامعه ایران است.


فرجادی گفت: برای مثال می‌توان به دلایل گران شدن دلار اشاره نمود که قسمتی از آن مربوط به مسائل سیاسی خارجی است و قسمتی دیگر مربوط به اقتصاد داخل است که نه‌تنها دولت روحانی و اتفاقات قبل از آن تأثیرگذار بود، بلکه دلیل اصلی آن یکسان‌سازی قیمت دلار و ثابت نگه‌داشتن میزان ارز بوده است.


وی اظهار داشت: طبق یک محاسبه ساده بر اساس میزان نرخ تورم در ایران که حدود 10% و در آمریکا که حدود 2% است نشان‌دهنده این است که بر همین اساس هرسال بسته به میزان تورم، درصد افزایش قیمت ارز باید تعیین گردد و همچنین باید به موارد دیگر مانند درصد تولید ناخالص ملی و میزان برابری قدرت خرید و ارزش‌گذاری قیمت ریال در برابر دیگر ارزها و دلار اشاره کرد.


وی راه حل برون‌رفت از این مسئله را این‌گونه بیان کرد: در قدم اول، باید تلاش برای کنترل میزان نقدینگی در جامعه باشد، چون درنتیجه آن، میزان تورم و درنتیجه میزان قدرت خرید در جامعه تغییر خواهد کرد. در مراحل بعدی باید ساختارهای درست اقتصادی جایگزین وضعیت موجود گردد. به طور کلی به سه نکته مهم برای برون رفت از این وضعیت می‌توان اشاره کرد: شایسته‌سالاری در ساختارهای تصمیم گیر در حوزه اقتصادی، درمان فساد ریشه‌ای در مسائل و ساختارهای مالی و نقدینگی در کشور که البته با شفافیت‌سازی در نهادها و به‌خصوص در تخصیص منابع قابل‌حل است وجلوگیری از انتشار و استفاده از اطلاعات سازمانی که منجر به سوءاستفاده افرادی خاص در سطح جامعه گردد.


مصباحی مقدم: راه حل مشکلات هدایت نقدینگی به سمت تولید است


دکتر غلامرضا مصاحبی مقدم، عضو مجلس تشخیص مصلحت نظام و دانشیار دانشگاه امام صادق آخرین سخنران پنل اول این نشست بود. وی در پاسخ به این سؤالات مطرح‌شده در اوایل این نشست گفت: بنیادی‌ترین مسئله در ایران اقتصاد و مشکلات اقتصادی آن است و ریشه‌ی این امر اتکا به نفت است.


عضو مجلس تشخیص مصلحت نظام با اشاره به راه‌حل‌های غلط تفکر در کشور گفت: ملت به‌جای اتکا بر ظرفیت و توانایی‌های خود بر نفت تکیه کرده‌اند. برحسب این مکانیسم که هر مقدار ارز به حساب‌های خارجی بانک مرکزی واریز می‌شود، دولت درخواست معادل ریالی از آن را دارد که این مسئله منها و مبدأ رشد و تزریق نقدینگی است، این امر با نقدینگی متعارف، متفاوت است که به آن پول پرقدرت می‌گویند.


وی افزود: پول پرقدرت 5 برابر خودش بازتولید دارد درحالی‌که بر اساس آخرین اطلاعات من حدود 6 یا 7 برابر خودش بازتولید داشته است. هر وقت درآمد نفت افزایش‌یافته تورم‌ها شدیدتر شده است و برعکس آسان‌ترین راه برای تأمین منابع برای بودجه‌ی خودش نفت بوده است.


زمان شاه بالای 75% اتکا به نفت بوده است که بعد از انقلاب کاهش‌یافته است اما منبع دوم نقدینگی در کشور را می‌توان به استقراض از بانک مرکزی که بنا بر قانون این امر ممنوع شده است، اشاره کرد.


عضو مجلس تشخیص مصلحت نظام و دانشیار دانشگاه امام صادق در پاسخ به این سوال که نقدینگی باید مطابق با چه میزان و مقیاسی رشد کند، گفت: این امر باید متناسب با رشد کالاها و خدمات، رشد کند. نکته‌ی قابل‌توجه اینکه تزریق نقدینگی یک اثر اجتماعی هم دارد و آن بازتولید ثروت در جامعه است که باعث شده تا ثروتمندان بیش‌ازپیش ثروتمند‌تر شده و فقرا فقیر‌تر شوند و جامعه نامتعادل‌تر شود.


مصباحی مقدم در انتها افزود: راه برون‌رفت از این مشکلات این است که از رشد نقدینگی جلوگیری کنیم که به نظر من ساده‌ترین و راحت‌ترین کار است تا با مدیریت این نقدینگی، آن را به سمت تولید هدایت کنیم. همچنین عدم وجود شایسته‌سالاری هم امر مهمی است که باید موردتوجه قرار گیرد.


قادری: یکی از ناکارآمدترین و نامناسب‌ترین هیئت‌های حاکمه تاریخ مدرن، بر ما حکومت می‌کند


در ادامه این نشست، دکتر قادری به‌عنوان اولین سخنران پنل دوم با اشاره به اینکه حکومت مؤثری در ایران وجود ندارد، گفت: اگر از جهت سیاست، وضعیت امروز ایران را نگاه کنیم شاید مهم‌ترین مشکل که با آن روبرو هستیم این است که هیچ‌گونه حکومت مؤثری وجود ندارد و به نظر می‌آید که هیچ حکومت مؤثری نیز وجود نخواهد داشت.


به گفته وی قوه قضاییه، مجلس و وزارت خانه‌ها هیچ‌کدام حکومت مؤثر نیستند بلکه نهادهایی هستند که بر اساس یکسری وظایف حکومت به وجود آمدند. نظام باید قادر باشد برای مردم امید به آینده را تضمین کند. بر اساس حکومت مؤثر، حکومت می‌تواند سیاست‌گذاری کند، با مردم تعامل کند. سیاست‌های آن‌ها باید بین مردم با نوعی مقبولیت و احترام برخوردار باشند، هرچند قسمتی از آن با انتقاد روبرو باشد.


به گمان این استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس وضعیتی که در ایران وجود دارد این است که هیچ‌گونه حکومت مؤثری در کار نیست، جز اینکه بخشی از نظام بر اساس اعمال زور و در نبود اپوزیسیون خیلی جدی در داخل می‌تواند فکر کند که همچنان بر امور مسلط است.


قادری گفت: فقدان حکومت مؤثر در ایران به نحوی با سیاست ولایی و شکست وجود یک نظام دینی و سیاسی گره‌خورده است. اگر حکومت مؤثری وجود ندارد به خاطر این است که درجایی به بن‌بست برخورده‌ایم که گریزی از این بن‌بست وجود ندارد.


وی افزود: سیاستی که قبل از انقلاب به‌ویژه در دهه‌های 40 و 50 وجود داشت، ادبیات رادیکالیسم سیاسی داشت که بخشی را نیروهای چپ، بخشی را به‌طور کلان، نیروهای ملی و بخشی را نیز نیروهای مذهبی تغذیه می‌کردند. نظام شاه مشکلات اساسی خود را داشت. اجازه نمی‌داد در داخل حتی اپوزیسیون وفادار ولی منتقد به شکل جدی وجود داشته باشد چون نظام شاه نیز براساس نظام ولایی اما به شکل شاهنشاهی بود.


استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس بابیان اینکه نظام ولایی جمهوری اسلامی ایران، همان نظام ولایی شاهنشاهی است فقط در اشکال متفاوت است، گفت: شاید نظام جمهوری اسلامی ایران تنها نظامی باشد که نظام حکومتی آن بر اساس کمترین و کلی‌ترین ادبیات دینی تولیدشده است. همچنین نظریه ولایت‌فقیه ازنظر ادبیات دینی، در آن زمان قبل از نظریه فداییان اسلام یکی به آخر مانده بود. همچنین نمی‌توان نظام ولایی را مگر برای جمعیت اندک عرضه کرد.


قادری در پاسخ به این سوال که  چرا حکومت مناسبی وجود ندارد، گفت: اگر به واژه ولایت‌فقیه به شکل ترکیبی نگاه کنیم، معنی ولایت یعنی تصویر ذهنی در میان حکومت گرایان، اصلی که دیگران دارای شرایط صغرات ابدی هستند و یک ولایت ابدی باید آن‌ها را هدایت کند، این نگاه بر خواسته از نگاه خود شیعه است.



یکی از ناکارآمدترین و نامناسب‌ترین هیئت‌های حاکمه تاریخ مدرن بر ما حکومت می‌کند. تا زمانی که هیئت حاکمه درگیر قدرت‌جویی است، وضعیت همین است و در بن‌بست قرار خواهیم داشت.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس در انتها یکسری راه‌کارها را بیان می‌کند که به اعتقاد خودش بعضی از آن‌ها آرمانگرایانه است. وجود جامعه مدنی قوی و بازگشت استحاله کلی نظام ازجمله این راهکارها است.

خرمشاد: جامعه ایران، جامعه‌ای پیچیده


 دکتر محمدباقر خرمشاد، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، دومین سخنران پنل دوم، عنوان مطرح‌شده برای سخنرانی‌اش را "جامعه و سیاست در ایران در سال 1397 " انتخاب کرده و در قالب سه حوزه «جامعه ایران در 1397»، «سیاست خارجی و حضور ما در منطقه» و «سیاست داخلی و چالش‌های روبه‌رو با آن» به بررسی و تحلیل پرداخت.

دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: جامعه در ایران به‌طور متدولوژیک جامعه‌ای پیچیده‌ای است و ازلحاظ روش تحقیق به روش قیاسی عملکرده است، این‌گونه که ابتدا پدیده کالنی که فهم آن باعث می‌شود بقیه پدیده‌ها را فهمید، پیدا کنیم و آن را آنالیز کرده و بعد پدیده‌های خرد را ذیل آن پدیده، فهم و درک کنیم. پس برای فهم ایران و جامعه ایران در سال 1397 لازم است آن پدیده کالن را شناسایی و دیگر پدیده‌ها تفسیر، تحلیل و معنایابی شود.

معاون سابق آموزشی و پژوهشی وزارت خارجه در انتهای سخنرانی خود گفت: این پدیده سبب به هم خوردن توازن میان نیروهای اجتماعی سنت خواه و تجددگرا می‌شود که از هم گریزی نیست و هیچ‌کدام نتوانسته‌اند هم دیگر را حذف کنند و امکان حذف یکدیگر را ایجاد کنند.

متقی: دوران بی‌ثباتی در انتظار ماست


در ادامه این نشست، دکتر ابراهیم متقی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران در ابتدای سخنرانی خود با اشاره به اینکه دولت و نظام سیاسی در وضعیت پاسخگویی و شفاف‌سازی و شرایط کارآمدی قرار ندارد، گفت: امروزه در حوزه‌ی داخلی، از یک‌سو در وضعیت انتظارات فزاینده جامعه قرار داریم، از طرفی دولت و نظام سیاسی در وضعیت پاسخگویی و شفاف‌سازی و شرایط کارآمدی قرار ندارد که این واقعاً یک فاجعه بزرگ است و یا یک نشانه از اضمحلال جدی است که قیمت ارز یعنی پول رسمی کشور طی 4 ماه 250 برابر بی‌ارزش شود.

به گفته وی این وضعیت منحصربه‌فرد است، در اینجاست که حوزه‌ی واکنش نسبت به این نظام سیاسی از دو عرصه انجام می‌گیرد، یک حوزه‌ی بین‌المللی و منطقه‌ای، نگاهی است که آمریکایی‌ها دارند و این است که ایران بیش از نقش منطقه‌ای خود گسترش‌یافته است یعنی ایران باید در حوزه‌ی مرزهای جغرافیایی‌اش قرار گیرد.دوم همان‌قدر که نفوذ منطقه‌ای ایران افزایش‌یافته است نفوذ در حوزه‌ی ساخت داخلی و اجتماعی‌اش کاهش‌یافته است، این‌یک مشکل اساسی است که به همین دلیل است که عرصه‌ی سیاست داخلی و خارجی‌مان با همدیگر همخوانی ندارد.

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران ادامه داد: ایران نه در وضعیت power state و نه در وضعیت strong state قرار دارد بلکه در یک وضعیت بینابینی است، از این وضعیت عبور خواهد کرد و تحریم‌های اقتصادی که اعمال می‌شود برای عبور از این وضعیت است.

وی با تأکید بر این امر که باید دوره‌ی ترامپ را به خاطر سپرد چراکه نظام بین‌الملل در این مقطع پوست‌اندازی خواهد کرد، گفت: امروزه در جهان، ناسیونالیسم در حال گسترش است که این ناسیونالیسم تأثیر خودش را در ساخت قدرت و پیرامون برجا خواهد گذاشت. اگر ایران نیروهای نظامی‌اش را در سوریه، یمن، عراق و لبنان قرار داده و ایفای نقش می‌کند، ناشی از یک ناسیونالیسم است. ناسیونالیسمی که مذهب و ملیت را به هم پیوند می‌زند، اینجاست که انگاره‌ی آمریکایی، عربستانی و اسرائیلی این است که ایران بیش‌ازحد قدرت یافته است و باید این قدرت شکسته شود.

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران  در پاسخ به این سوال که آیا باید رویکرد رمانتیک داشت یا عمل‌گرایانه گفت: فضای روشنفکری ما معطوف به طرح سؤال و پاسخ است. وضعیتی که به پیامدهای یک موضوع تسلط داشته باشد، نیست. اینجاست که امریکا تحریم‌ها را برای تنبیه دولت به کار نمی‌گیرد، مسئله‌ی اصلی از طرح این تحریم‌ها اغتشاش و آشوب در فضای داخلی کشور است.

وی ادامه داد: حوزه‌ی سلبریتی‌های ما فضای موج آشوب را در عرصه‌ی اجتماعی بازتولید می‌کنند و رویکرد خود را این‌چنین عنوان می‌کنند که ما با کمبود اقتدار روبرو هستیم، چون اقتدار به معنای پاسخگویی، کنترل مشکل اقتصادی، هماهنگ کردن ادراک عمومی در فضای اجتماعی است.


متقی در انتها با اشاره به اینکه امروزه بدترین آفت جامعه‌ی بحران‌زده‌ی ما این است که جامعه قطبی شود، گفت: وقتی جامعه قطبی شود در برابر چالش‌هایی که امریکا ایجاد می‌کند و مبنایش بر اساس تحریم‌های اقتصادی، فضای رسانه‌ای و فضای گسترش شکاف در محیط داخلی است، قطعاً ما دوران باثباتی را در کوتاه‌مدت نخواهیم داشت.


کاظمی: ما با ساخت اجتماعی جامعه را اداره نمی‌کنیم بلکه با خانواده اداره می‌کنیم


دکتر عباس کاظمی، جامعه‌شناس، آخرین سخنران این نشست بود که مهم‌ترین مسئله جامعه را مسئله نارضایتی دانست که باید ریشه آن شناسایی شود. همچنین  وی عنوان کرد که ساختار سیاسی مهم است اما ریشه عمیق‌تر، نارضایتی‌های اجتماعی و مردم است.


کاظمی بابیان نقدهای خود گفت: اسطوره دولت بد و مردم خوب و اسطوره دولت مداخله‌گر و مردم منفعل، دو نقد طرح‌شده از طرف من است.


وی اظهار داشت: آنچه را که به‌عنوان دولت می‌شناسیم برآمد از خود مردم است، ما با ساخت اجتماعی جامعه را اداره نمی‌کنیم بلکه با خانواده اداره می‌کنیم، ما با یک جامعه در حد یک خانواده باقی‌مانده‌ایم.


به ظن کاظمی بخشی از نارضایتی‌های انباشته‌شده در جامعه درست است اما بخش عمده آن اضافی و ناشی از توقع زیاد است. اصلاح ساختار سیاسی و چرخش نخبگان، شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی، تغییر سمن‌ها و تغییر نقش روشنفکران و سلبریتی‌ها ازجمله راهکارها ازنظر کاظمی بود.

کلیدواژه‌ها: اقتصاد نفت بانک مرکزی شفافیت مالی شایسته‌سالاری سلبریتی‌ها پول‌شویی ایران و ایالات‌متحده آمریکا دانشگاه‌های دولتی بانکداری جهانی تکنولوژی هراسی یکسان‌سازی قیمت دلار میزان نقدینگی اطلاعات سازمانی تورم نظام دینی ولایت‌فقیه تحریم‌های اقتصادی نارضایتی‌های اجتماعی


اخبار مرتبط


نظر شما :