غلامعباس توسلی

«جهانی شدن» را آگاهانه و عالمانه بپذیریم

۰۵ آذر ۱۳۹۵ | ۱۹:۳۳ کد : ۱۰۳۴۱ جامعه و فرهنگ جامعه
تعداد بازدید:۴
آیا باید در فرهنگ ایجاد شده از فرایند جهانی شدن حل شد یا برعکس با شدت و حدت با آن برخورد کرد؟ به نظر می‌رسد این راه حل‌های تسلیم و فرار راه‌حل‌هایی است که نادرستی آن به اثبات رسیده است و اینجاست که باید دست به دامان راه حل سوم شد، راه حلی میانه که نه تسلیم شدن را می‌پذیرد و نه انکار را.

آیا باید در فرهنگ ایجاد شده از فرایند جهانی شدن حل شد یا برعکس با شدت و حدت با آن برخورد کرد؟ به نظر می‌رسد این راه حل‌های تسلیم و فرار راه‌حل‌هایی است که نادرستی آن به اثبات رسیده است و اینجاست که باید دست به دامان راه حل سوم شد، راه حلی میانه که نه تسلیم شدن را می‌پذیرد و نه انکار را.


به گزارش عطنا، غلامعباس توسلی که جامعه‌شناس برجسته ایرانی و از چهره‌های سرشناس جریان ملی-مذهبی و عضو نهضت آزادی ایران است در یادداشتی که در روزنامه آرمان به چاپ رسیده است، از تبعات جهانی شدن می‌نویسد. متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانیم:


برای اینکه بتوان«جهانی شدن» و نکات ضعف و قدرت آن را تعریف کرد باید دست به تبیین مفاهیم و شاخصه‌های این واژه زد. در عمومیت‌یافته‌ترین تعریف از جهانی شدن باید گفت که جهاني شدن اشاره دارد به شبكه وسيع از ارتباط‌های متقابل جهانی به اين معنی كه زندگي ما در اثر حوادثی كه در فاصله‌های دور از ما روی مي دهد و تصميم هايی كه از همان فاصله‌ها گرفته می‌شود، متاثر می‌شود. به سخن ديگر جهاني شدن دنيا را به دهكده‌ای تبديل کرده كه همه عرصه‌های زيست اقتصادی، اجتماعی، سياسی و فرهنگي شديدا از آن متاثر هستند و در پرتو روند جهاني شدن، مرزها کم جان می‌شود و عرصه‌های گوناگون زندگی بشر فرای مرزبندی‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ویژگی‌ها و شاخصه‌های خود را به جوامع می‌نمایاند. به همین دلیل است که امروز همانند گذشته نمی توان جهانی شدن و آثار و تبعاتش را نادیده گرفت یا اینکه چنین پنداشت که می‌توان جهانی شدن را در خارج از مرزهای سرزمینی متوقف کرد و از ورودش به مدار جغرافیایی یک کشور جلوگیری به عمل آورد. در واقع باید گفت ناشناخته بودن زوایای مختلف این پدیده فراگیر به ویژه در کشورهایی که فرهنگ بومی و ملی مستحکم و ریشه‌داری دارند- همچون ایران- تقابل و ایستادگی در برابر این روند تعمیم یافته جهانی بیشتر است اما این راه حل رویارویی با جهانی شدن نیست و همین نوع تفکر و نگاه سبب شده که نه تنها جامعه از این روند متاثر شود که به دلیل نادیده انگاری و چشم بستن بر روی آن، مضرات آن را بیش از فوایدش تجربه کنیم. به عبارت دیگر، مقاومت در برابر جهانی شدن نه تنها سبب نشده که جامعه از تبعات آن متاثر نشود بلکه سبب شده وجوه منفی آن بیش از وجوه مثبتش جلوه‌گری کند. این امر سبب شده به دلیل عدم اتخاذ تدابیر، راهکارها و سازوکارهایی اجرایی و عملیاتی در برابر موج جریان جهانی شدن، عرصه‌های مختلف زندگی اجتماعی وفرهنگ بومی متکثر در موضع ضعف قرار گیرد و روش‌ها و شیوه‌های زندگی جهانی جایگزین مدلی شود که محصول قرن‌ها گذر زمان و تاریخ است. همین مساله منجر شده است به استیصال مردمی که بین دو نوع فرهنگ یکی فرهنگ ملی و بومی و دیگری فرهنگ جهانی گیر کرده‌اند و راه حل برون رفت از این تنگنا را هم نمی دانند. حال سوالی که مطرح می‌شود این است که چه باید کرد؟ آیا باید در فرهنگ ایجاد شده از فرایند جهانی شدن حل شد یا برعکس با شدت و حدت با آن برخورد کرد؟ به نظر می‌رسد این راه حل‌های تسلیم و فرار راه‌حل‌هایی است که نادرستی آن به اثبات رسیده است و اینجاست که باید دست به دامان راه حل سوم شد، راه حلی میانه که نه تسلیم شدن را می‌پذیرد و نه انکار را. راه حلی که آگاهانه و عالمانه سعی می‌کند در برابر این موج فراگیر بایستد و اجازه ندهد که فرهنگ ملی و بومی ملت از بین برود و از طرف دیگر می‌توان با آن جنبه‌هایی از فرهنگ جهانی شده که قابلیت تطبیق با فرهنگ اسلامی و ملی ما را دارد سازش کرد و به عبارتی شاخص‌های جهانی شدن را وادار به تطابق با فرهنگ‌های ملی کرد، آن هم با برنامه‌ریزی و شناخت از نیازهای جامعه و تغییرات جهان. باید تاکید کرد تغییرات لازمه پیشرفت و تعالی هر جامعه‌ای است اما اگر آگاهانه و عالمانه باشد حتی اگر خوشایندمان نباشد.


* جامعه‌شناس

کلیدواژه‌ها: فرهنگ جهانی شدن بومی ملت جغرافیا


اخبار مرتبط


نظر شما :