۲۴ آذر ۱۴۰۳ ۱۹:۲۰
کد خبر: ۳۰۵۸۱۱

گستره‌ی مقاومت، بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت!

عطنا- خلاصه بیانات مقام معظم رهبری در دیداربا هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه: "مناطق تصرّف‌شده‌ی سوریه به وسیله‌ی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد، آمریکا به وسیله‌ی جبهه‌ی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد".

روز گذشته مقام معظم رهبری در جمع هزاران نفر از اقشار مختلف جامعه به تبیین و ترسیم تحولات اخیر منطقه و وضعیت سوریه پرداختند که در ادامه، خلاصه‌ی دسته بندی شده این بیانات را می خوانید:

۱) منطقه خاور میانه؛ یکی از حساس ترین نقاط دنیا

در منطقه‌ی ما که یکی از مناطق حسّاس درجه‌ی یک دنیا است، امروز حوادثی در جریان است؛ هم این حوادث را باید درست فهمید، هم از این حوادث بایستی درس و عبرت گرفت.

افکار عمومی کشور هم درگیر این مسائل است؛ سؤالات، حرف‌ها و نظراتی دارند که لازم است ابهام‌ها هم برطرف شود.

۲) تبیین و ترسیم

هدف از گفتگوی امروز با مردم، تبیین و ترسیم است.

منظوراز «تبیین»؛ بیان آنچه واقع شده و سعی می‌شود از چشم‌ها مخفی بماند

منظوراز «ترسیم»؛ نشان دادن و ترسیم وضع وحرکت خودمان و حرکت و آینده‌ی منطقه است.

۳) اتفاقات سوریه؛ محصول یک نقشه‌ مشترک آمریکایی و صهیونیستی

اوّلاً نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتّفاق افتاد، محصول یک نقشه‌ی مشترک آمریکایی و صهیونیستی است ودولت همسایه‌ی سوریه، نقش آشکاری را در این زمینه ایفا کرده و می کند ولی نقشه‌کش، توطئه‌گر، ،عامل اصلی و اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است. قرائنی داریم که برای انسان جای تردید باقی نمی‌گذارد.

قرائن:

۱- رفتار آن ها با این حادثه

یکی از قرائن آن، رفتار آن‌ها با این حادثه است.

در کشوری- اگرچه شما با دولت آن موافق نباشید ــ جنگی اتّفاق افتاده و دو گروه به جان هم افتاده‌اند. این اتّفاق همه‌جا می‌افتد، شما چرا دخالت می‌کنید؟ طبق خبر‌هایی که داده شد، رژیم صهیونیستی بیش از سیصد نقطه‌ی سوریه را بمباران کرده! چرا؟ اگر شما در این حادثه دخالتی ندارید، اگر نقشه‌ی این حادثه  به شما مربوط نیست، خب بنشینید تماشا کنید. دو گروه دارند با هم می‌جنگند؛ ورود شما در جنگ و سیصد و خرده‌ای نقطه را بمباران کردن [برای چیست]؟

آمریکایی‌ها هم اعلام کرده‌اند ــ تنها تا دیروز، ۷۵ نقطه را هم آن‌ها بمباران کرده‌اند! بعضی از این نقاطی که بمباران کرده‌اند، مراکز زیرساختی سوریه است؛ جا‌هایی است که به این آسانی ساختن و درست کردن آن به دست نمی‌آید و برای یک کشور زحمت دارد.

ساخت فرودگاه، مراکز تحقیقاتی، تربیت دانشمند کار‌های آسانی نیست. چرا رژیم صهیونیستی و آمریکا در این قضیّه وارد شدند، یک طرف جنگ شدند و شروع به بمباران این کشور کردند؟ بمباران کردن سیصد چهارصد نقطه، چیز کوچکی نیست!

رژیم صهیونیستی، علاوه‌ بر این، سرزمین‌های سوریه را تصرّف کرد؛ تانک‌های او تا نزدیک دمشق آمدند. منطقه‌ی جولان که متعلّق به دمشق بود، سال‌ها دستشان بود، حالا شروع کردند به گرفتن مناطق دیگر.

آمریکا، اروپا و دولت‌هایی که روی تصرف حتی یک متر و ده متر از سایر کشور‌های دنیا حسّاسند، نه‌فقط سکوت کرده و اعتراض نمی‌‌کنند، بلکه کمک هم می‌کنند. [این نشان می دهد] کار، کار آن‌هاست!

۲- ممانعت از رسیدن کمک ها به مردم

علاوه‌ی بر این، قرینه‌ی دیگر [این است که] در این روز‌های آخر، بعضی از کمک‌هایی که برای مردم سوریه یا مردم یک منطقه‌ی سوریه یا بخصوص برای منطقه‌ی مثلاً حدود زینبیّه لازم بود؛ از امکانات، از نفرات، از نیرو‌ها و بنا بود از اینجا به آنجا منتقل بشود،  هواپیما‌های صهیونیستی و آمریکایی تمام مسیر را مسدود کردند. اِف‌پانزده‌ها بالای آسمان آمدند و اجازه نداند که هیچ هواپیمایی عبور کند.

البتّه یک خلبان هواپیمای ما، شجاعت و خطرپذیری کرد، رفت و نشست، لکن بیش از این‌ها لازم بود و بیش از این‌ها باید کار می‌شد؛ [امّا] جلویش را گرفتند.

اگر شما صاحبِ این قضیّه نیستید وشما نیستید که دارید به نام فلان گروه تروریستی یا گروه مسلّح، با سوریه می‌جنگید، اگر شما پشت سر آن‌ها قرار ندارید، چرا این کار‌ها را می‌کنید؟ چرا وارد می‌شوید؟ چرا[به تروریست ها و مهاجمین] کمک می‌کنید؟ چرا از کمک به مردم سوریه جلوگیری می‌کنید؟

۴) اهداف متفاوت مهاجمین

البتّه این مهاجمینی که گفتم، هر کدام یک غرضی دارند؛ اهدافشان با هم متفاوت است؛

  • بعضی‌ها از شمال  یا جنوب سوریه دنبال تصرّف سرزمینند
  • آمریکا به دنبال این است که جاپای خودش را در منطقه محکم کند

اهدافشان این‌هاست و زمان نشان خواهد داد که ان‌شاءالله هیچ‌کدام به این هدف‌ها نخواهند رسید.

مناطق تصرّف‌شده‌ی سوریه به وسیله‌ی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد ــ شک نکنید این اتّفاق خواهد افتاد ــ جاپای آمریکا هم قرص نخواهد شد و به توفیق وبا حول و قوّه‌ی الهی، آمریکا هم به وسیله‌ی جبهه‌ی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.

گستره‌ی مقاومت، بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت!

۵) جبهه‌ی مقاومت

عوامل استکبار بعد از حوادث سوریه اظهار خوشحالی می‌کنند به خیال این‌که با سقوط دولت سوریه که طرفدار مقاومت بود، دیگر جبهه‌ی مقاومت ضعیف شده؛ این‌ها سخت در اشتباهند. کسانی که خیال می‌کنند با این چیز‌ها جبهه‌ی مقاومت ضعیف شده است، درک درستی از مقاومت و جبهه‌ی مقاومت ندارند؛ اصلاً نمی‌دانند جبهه‌ی مقاومت یعنی چه.

«جبهه‌ی مقاومت» یک سخت‌افزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود شود. «مقاومت» یک ایمان است، یک تفکّر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است؛ مقاومت یک مکتب است، یک مکتب اعتقادی است. چیزی که ایمان یک عدّه مردم است، چیزی قراردادی‌ نیست و با فشار آوردن نه‌فقط ضعیف نمی‌شود بلکه قوی‌تر نیزمی‌شود.

انگیزه‌ی افراد جبهه‌ی مقاومت و عناصر جبهه‌ی مقاومت با دیدن خباثت‌ها قوی‌تر می‌شود و دامنه‌ی جبهه‌ی مقاومت گسترده‌تر می‌شود. مقاومت این‌گونه است. وقتی جنایات سَبُعانه‌ی دشمن را می‌بینند، کسانی که برای مقاومت کردن یا نکردن تردید داشتند، از تردید بیرون می‌آیند و می‌فهمند که جز با سینه سپر کردن در مقابل ستمگر و ظالم و زورگو، نمی‌شود راه خود را ادامه داد؛ انسان باید بِایستد، باید مقاومت کند؛ مقاومت یعنی این.

شما حزب‌الله لبنان، حماس، جهاد (۲)و نیرو‌های مبارز فلسطینی را ببینید؛ این‌همه روی این‌ها فشار آمد. مصیبتی که بر حزب‌الله وارد شد، شوخی بود؟ حزب‌الله کسی مثل سیّدحسن نصرالله را از دست داد؛ این چیز کمی بود؟ حملات ، قدرت و مشت محکم حزب‌الله بعد از این، بیش‌تر از قبل شد؛ این را دشمن هم فهمید و قبول کرد. آن‌ها خیال کردند حالا که ضربه زدند، می‌توانند وارد سرزمین لبنان شوند، حزب‌الله را مثلاً تا نهر لیتانی عقب بزنند و جلو بیایند؛ اما نتوانستند. حزب‌الله با کمال قدرت ایستاد؛ کاری کرد که خود آن‌ها گفتند: آتش‌بس! مقاومت این است.

غزّه را ببینید! الان یک سال و چند ماه است که درحال بمباران غزّه هستند، افراد برجسته‌ی غزّه و آدمی مثل یحییٰ سنوار را کشتند و شهید کردند. این ضربه‌ها را وارد کردند اما در عین حال مردم ایستاده‌اند.

آن‌ها به این خیال بودند که مردم را زیر فشار قرار بدهند تا آن‌ها خودشان علیه حماس بِایستند و قیام کنند؛ برعکس شد؛ مردم بیش‌تر طرف‌دار حماس شدند. جهاد هم همین‌جور است، بقیّه‌ی عناصر فلسطینی هم همین‌جور هستند.

مقاومت این است، جبهه‌ی مقاومت این است: هر چه فشار بیاورید، محکم‌تر می‌شود؛ هر چه جنایت کنید، پُرانگیزه‌تر می‌شود؛ هر چه با آن‌ها بجنگید، گسترده‌تر می‌شود؛ و من به شما عرض می‌کنم، به حول و قوّه‌ی الهی، گستره‌ی مقاومت، بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت.

آن تحلیلگر نادانِ بی‌خبر از معنای مقاومت، خیال می‌کند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد! من عرض می‌کنم که به حول و قوّه‌ی الهی، بِاذن‌الله تعالیٰ، ایرانِ قوی، مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.

۶) مقاومت یعنی چه؟

مقاومت به معنای ایستادگی در مقابل سلطه‌ی آمریکا و هر سلطه‌گر دیگری است؛ این معنای مقاومت است. مقاومت به معنای مبارزه‌ با وابستگی به این قدرت‌ها است؛ مقاومت یعنی ملّتها نوکر قدرتِ برتری مثل آمریکا و امثال این‌ها نشوند؛ این معنای مقاومت است.

مقاومت به این معنا، در باور ملّتهای منطقه ریشه دارد.

به دولت‌ها کار ندارم؛ ملّتها برای مقاومت اهمّیّت قائلند؛ ریشه‌ی مقاومت، در ایمان ملّتها و باور آن‌ها است.

دیدید بر سر [حمایت از]غزّه، ملّتهای منطقه چه کار کردند؟ کسانی که نه زبان آن‌ها را دارند، نه منطقه‌ی آن‌ها را دیده‌اند، نه خود آن‌ها را می‌شناسند، در سرتاسر این منطقه ــ حالا به یک صورت در سرتاسر دنیا ــ علیه رژیم صهیونی و به نفع مردم غزّه ایستادگی کردند. باور مشترک ملّتهای منطقه این است، علّت هم همین است.

الان تقریباً ۷۵ سال از غصب فلسطین می‌گذرد؛ اگرچه حادثه‌ای که ۷۵ سال پیش اتّفاق افتاده، باید تدریجاً کم‌رنگ بشود، از یاد افراد برود و خاموش بشود، اما امروز ایستادگی ملّتهای منطقه و خود فلسطینی‌ها برای مسئله‌ی فلسطین، شاید از آنچه در اوّلِ کار اتّفاق افتاد، ده برابر بیش‌تر است! به جای این‌که خاموش بشود، دارد شدّت پیدا می‌کند! خصوصیّت یک باور مشترک و عمومی این است و این البتّه ادامه پیدا خواهد کرد.

۷)همسویی با رژیم صهیونیستی، خطّ قرمز ملّتهاست

همسویی با رژیم صهیونیستی خطّ قرمز ملّتها است. به دولت‌ها کار ندارم؛ آن‌ها [جور دیگری]حرف می‌زنند، می‌گویند.[اما] از ملّتها [اگر] سؤال کنید، مخالفند؛ اکثریّت قاطع ملّتها مخالفند. البتّه رژیم صهیونیستی جنایت هم می‌کند، امّا جنایت، کسی را پیروز نمی‌کند! نه جنایت رژیم صهیونیستی در لبنان، نه جنایتش در غزّه، نه در ساحل غربی که گروه‌های فلسطینی آنجا مشغول مبارزه هستند؛ جنایت‌های زیادی آنجا می‌کنند، امّا جنایت هیچ‌کس را پیروز نمی‌کند. این سنّت الهی است و امروز این تجربه‌ی تاریخی در غزّه و لبنان، در مقابل چشم ما دارد اتّفاق می‌افتد.

۸) چرا ایران در سوریه حضور پیدا کرد و به سوریه کمک کرد؟

اینجا سؤالاتی مطرح می‌شود:

آیا با این توصیفی که ما از مسائل سوریه کردیم، در این چند سال، در سوریه حضور داشتیم یا نه؟

خب همه می‌دانند که بله؛ شهدای دفاع از حرم نشان‌دهنده‌ی این است که ما حضور داشتیم. منتها چگونه؟ این احتیاج به توضیح دارد

همه از حضور و کمک ما به سوریه مطلعند، همه شهدا را تشییع کردند، امّا چند نکته هست که اغلب یا لااقل خیلی از جوان‌های ما نمی‌دانند:

۱- ما به دولت سوریه کمک کردیم، لکن قبل از این‌که ما به دولت سوریه کمک کنیم، در یک مقطع حسّاس، دولت سوریه یک کمک حیاتی به ما کرد!

این را اغلب اطّلاع ندارند. در بحبوحه‌ی جنگ، در بحبوحه‌ی دفاع مقدّس، آن وقتی که همه برای صدّام و علیه ما کار می‌کردند، دولت سوریه یک حرکت تعیین‌کننده‌ی بزرگ به نفع ما و علیه صدّام انجام داد و آن این بود که لوله‌ی نفتی که نفت آنجا را به مدیترانه و اروپا می‌برد و پولش به کیسه‌ی صدّام برمی‌گشت ، قطع کرد!

غوغایی شد در دنیا! نگذاشت این نفتی که برای صدّام است، جریان پیدا کند!

چقدر نفت از اینجا میرفت؟ روزی یک میلیون بشکه!

روزی یک میلیون بشکه نفت از این لوله می‌رفت به طرف مدیترانه! خود دولت سوریه هم از عبور نفت از این مسیر و به‌اصطلاح؛ از این ترانزیت نفت، سود می‌برد، پول می‌گرفت که از آن پول هم صرف نظر کرد. البتّه عوضش را از ما گرفت؛ یعنی جمهوری اسلامی این خدمت را بی‌عوض نگذاشت. پس اوّل آن‌ها به ما کمک کردند.


۲- ایران؛ هدف اصلی فتنه داعش در منطقه

[امّا] در قضیّه‌ی فتنه‌ی داعش. داعش یعنی بمب ناامنی؛ داعش به معنای این بود که عراق، سوریه و منطقه را ناامن کند، بعد به نقطه‌ی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید، جمهوری اسلامی ایران را ناامن کند؛ هدف اصلی و نهایی این بود؛ این معنای داعش بود. [ بنابراین] ما حضور پیدا کردیم.

نیرو‌های ما، هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علّت:

یک علّت «حفظ حرمت اعتاب مقدّسه» بود؛ چون آن افراد دور از معنویّت و دور از دین‌وایمان‌، با اعتاب مقدّسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند. در سامرّا مشاهده کردید؛ بعد‌ها به کمک آمریکایی‌ها، گنبد مطهّر سامرّا را از بین بردند و تخریب کردند. می‌خواستند این کار را در نجف، در کربلا، در کاظمین و در دمشق هم بکنند؛ هدف داعش این بود. خب معلوم است؛ جوان مؤمنِ غیورِ محبّ اهل‌بیت به هیچ وجه زیر بار چنین چیزی نمیرود و اجازه نمی‌دهد.

علّت دیگر، «مسئله‌ی امنیّت» بود. مسئولین خیلی زود و بوقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در آن جا‌ها گرفته نشود، سرایت می‌کند، به اینجا می‌آید و سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت.

ناامنی فتنه‌ی داعش هم یک چیز معمولی نبود؛ شما یکایک نمونه‌هایی که پیش آمد یادتان هست؛ در حادثه‌ی شاهچراغ (۳)، حادثه‌ی کرمان (۴)، حادثه‌ی مجلس (۵) و امثال اینها.

هرجا توانستند، فجایع این‌گونه بار آوردند. این [داعش] بنا بود اینجا بیاید. امیرالمؤمنین فرمود ملّتی که در خانه‌ی خودش با دشمن درگیر شود ذلیل می‌شود؛ نگذارید به خانه‌ی شما برسد (۶). لذا نیرو‌های ما، سرداران برجسته‌ی ما، شهید عزیز ما سلیمانی و یاران و همکارانش رفتند، جوان‌های خود آن‌ها را، اوّل در عراق و بعد در سوریه، سازمان‌دهی و مسلّح کردند، درمقابل داعش ایستادند، کمر داعش را شکستند و توانستند بر آن‌هاغلبه پیدا کنند.

۹) ما در سوریه و عراق، کار مستشاری کردیم
به این نکته توجّه کنید که نوع حضور نظامی ما در سوریه و در عراق، به معنای این نبود که ما لشکرهایمان، ارتش و سپاهمان را برداریم آنجا ببریم و به جای ارتش آن کشور، ارتش ما بجنگد! نه، این‌که معنی ندارد! این نه منطقی است، نه افکار عمومی آن را قبول می‌کنند که ارتشی از اینجا بلند شود برود و به جای ارتش آن‌ها بجنگد؛ نه، جنگ به عهده‌ی ارتش خود آن کشور است. کاری که نیرو‌های ما می‌توانستند انجام بدهند و انجام دادند، کار مستشاری بود.

- کارمستشاری یعنی چه؟

یعنی تشکیل قرارگاه‌های مهمّ مرکزی و اصلی، تعیین راهبرد‌ها و تعیین تاکتیک‌ها و در مواقع ضروری، ورود در میدان جنگ، امّا از همه مهم‌تر، بسیج جوانان خود آن منطقه.

البتّه جوان‌ها و بسیجی‌های ما هم بی‌تاب، مشتاق و بااصرار، خیلی‌هایشان رفتند؛ موافقت هم نمی‌کردیم؛ بار‌ها از بنده درخواست می‌کردند، سؤال می‌کردند، می‌نوشتند، پیغام می‌دادند، التماس می‌کردند که بگذارید ما برویم سوریه و در مقابل دشمن بِایستیم. خب طبعاً مناسب نبود؛ یعنی آن زمان مصلحت دیده نمی‌شد، امّا می‌رفتند، از راه‌های مختلف می‎رفتند ــ که شما‌ها می‌دانید؛ بعضی از داستان‌هایش معروف است ــ و بعضی‌هایشان شهید شدند، بعضی‌هایشان هم بحمدالله سالم برگشتند.

عمده‌ی کار عبارت بود از کار مستشاری. حضور ما در آنجا‌ها حضور مستشاری بود؛ در مواقع کمی به شکل ضروری، نیرو‌های خود ما حضور داشتند و عمدتاً نیرو‌های خود ما هم نیرو‌های داوطلب و بسیجی [بودند، همراه با] نیرو‌های آنجا.

شهیدسلیمانی درسوریه یک گروه چندهزارنفری از جوان‌های خود آن‌ها را آموزش داد، مسلّح وسازماندهی کرد، آماده‌شان کرد، ایستادند. بعد‌ها البته متأسّفانه بعضی از خود مسئولان نظامی آن کشور، ایراد و مشکل درست کردند و متأسّفانه از این چیزی که به نفع خودشان بود، صرف‌نظر کردند.

بعد از آن‌که فتنه‌ی داعش خاموش شد، بخشی از نیرو‌ها برگشتند، بخشی هم ماندند که در همین قضایا هم  حضور داشتند، منتها همان‌طور که عرض کردم، جنگ اصلی را ارتش آن کشور باید بکند.

در کنار ارتش آن کشور است که نیروی بسیجی‌ که از جای دیگر آمده می‌تواند بجنگد؛ اگر ارتش آن کشور ضعف نشان داد، از این بسیجی کاری برنمی‌آید و این اتّفاق، متأسّفانه افتاد. وقتی روح ایستادگی و مقاومت کم بشود، این[جور]می‌شود. این مصیبت‌هایی که امروز بر سر سوریه دارد می‌آید ــ که خدا می‌داند تا کِی ادامه پیدا کند؛ تا کِی جوان‌های سوریه ان‌شاءالله بیایند در میدان و جلویش را بگیرند ــ بر اثر همان ضعف‌هایی است که آنجا نشان داده شد.

۱۰) ملّت ایران به ارتش وسپاه خود مباهات و افتخار می‌کند.

مسئولان بالای نیرو‌های مسلّح، سازمان‌های مسلّح، در قضیّه‌ی لبنان، در قضیّه‌ی حزب‌الله به من نامه می‌نویسند که ما تاب تحمّل نداریم، اجازه بدهید ما برویم؛ این را مقایسه کنید با آن ارتشی که تاب تحمّل ندارد و می‌گریزد! ارتش ما در دوران رژیم طاغوت متأسّفانه همین‌جور بود؛ آن‌ها هم در مقابل حمله‌ی دشمنان و خارجی‌ها در جنگ‌های مختلف، از جمله در جنگ دوّم [جهانی]ایستادگی نکردند، نَایستادند. آن‌روز، دشمن آمد تا خودتهران را گرفت؛ ایستادگی نکردند. وقتی ایستادگی نمی‌کنند، نتیجه این می‌شود. بایستی مقاومت کرد، باید از نیروی خداداد استفاده کرد.

ما در همین شرایط دشوار هم آماده بودیم. آمدند اینجا به من گفتند که همه‌ی امکاناتی که برای سوری‌ها امروز لازم است، ما آماده کردیم، آماده‌ایم که برویم، [امّا]آسمان‌ها بسته بود، زمین بسته بود؛ رژیم صهیونیستی و آمریکا، هم آسمان سوریه را بستند، هم راه‌های زمینی را بستند؛ امکان نداشت. قضایا این‌جوری است. اگر چنانچه در داخل آن کشور، انگیزه‌ها به حال خود باقی می‌ماند و می‌توانستند در مقابل دشمن حرفی داشته باشند، دشمن نمی‌توانست آسمانشان را هم ببندد، راه زمینی را هم نمی‌توانست ببندد؛ می‌شد بهشان کمک کرد. خب، این حالا یک تصویر اجمالیست.


۱۱) مسئله این‌جور نخواهد ماند!
همه بدانند، مسئله این‌جور نخواهد ماند! این‌که گروهی بیایند در دمشق یا جا‌های دیگر، شادی کنند، برقصند، به خانه‌های مردم تعرّض کنند، رژیم صهیونی هم بیاید بمباران کند، تانک و توپ بیاورد، موضوع این‌جوری نمی‌ماند! قطعاً جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست، ایستادگی خواهند کرد، فداکاری خواهند کرد، تلفات هم خواهند داد، امّا بر این وضع فائق خواهند آمد.

همچنان که جوانان غیور عراق این کار را کردند! جوانان غیور عراق، با کمک و هدایت و فرماندهی و سازمان‌دهی شهید عزیز ما، توانستند دشمن را از کوچه و خیابان بیرون کنند، از خانه‌های خودشان بیرون کنند، وَاِلّا آمریکایی‌ها در عراق هم همین کار‌ها را می‌کردند؛ درِ خانه‌ها را می‌شکستند، مرد صاحبخانه را جلوی زن و بچّه‌اش می‌خواباندند، با چکمه صورت او را فشار می‌دادند روی زمین! این اتّفاق در عراق هم افتاد، منتها ایستادند، مقاومت کردند، شهید عزیز ما هم همه‌ی امکانش را در این راه گذاشت. این‌ها هم همین کار را خواهند کرد. البتّه ممکن است زمان ببرد و طولانی بشود، امّا نتیجه حتمی و قطعی است!

۱۲) حادثه‌ی سوریه برای مسئولین و یکایک ما، هم درس دارد و هم عبرت!

حادثه‌ی سوریه برای یکایک ما و برای مسئولین ما، هم درس و هم عبرت دارد؛ باید درس بگیریم:

۱- غفلت از دشمن

یکی از درس‌ها این مسئله‌ی «غفلت» است؛ غفلت از دشمن.

بله، در این حادثه، دشمن با سرعت عمل کرد، امّا این‌ها بایستی از قبل از حادثه می‌فهمیدند که این دشمن عمل خواهد کرد و با سرعت عمل خواهد کرد. ما به این‌ها کمک هم کرده بودیم؛ دستگاه اطّلاعاتی ما، از چند ماه قبل، گزارش‌های هشداردهنده‌ای را به مسئولین سوریه منتقل کرده بود. البتّه من نمیدانم آیا این [گزارشها] دست آن مقامات بالا رسیده بود یا همان وسط‌ها گم و‌گور شده بود، ولی مسئولین اطّلاعاتی ما به این‌ها گفته بودند. از کِی؟ از شهریور، مهر، آبان، پشت سر هم گزارش داده بودند.

غفلت نباید کرد، از دشمن نباید غافل شد؛ دشمن را حقیر هم نباید شمرد، به تبسّم دشمن هم نبایستی اعتماد کرد؛ گاهی دشمن با لحن خوش با انسان حرف می‌زند، با تبسّم حرف می‌زند، امّا خنجر را پشت سرش گرفته، منتظر فرصت است.

۲- پیروزی وشکست، ملازم یکدیگرند؛ در پیروزی ها مغرور و درشکست ها ناامید نشویم

نکته‌ی دیگر این‌که جبهه‌ی مقاومت، نه از پیروزی‌ها باید مغرور شود و نه از شکست‌ها باید مأیوس شود. پیروزی و شکست [همیشه]هست. زندگی شخصی انسان‌ها هم همین‌جور است؛ در آن، موفّقیّت هست و ناکامی هم هست؛

زندگی گروه‌ها هم همین‌جور است؛ در آن‌‌ها، موفّقیّت هست و ناکامی هم هست.

یک روز یک جریان بر سر کار است، یک روز منعزل از کار است؛ دولت‌ها همین‌جور، کشور‌ها همین‌جور.

فراز و نشیب در زندگی هست؛ انسان نمی‌تواند از فراز و نشیب پرهیز کند. آنچه لازم است این است که وقتی بر فراز قرار می‌گیریم، مغرور نشویم؛ چون غرور جهل می‌آورد و خود مغرور شدن، انسان را غافل میکند. وقتی که به فرود رسیدیم، یک جایی ناکام ماندیم، بایست افسرده و مأیوس و دل‌شکسته نشویم.

جمهوری اسلامی، در این چهل و چند سال، با حوادث بزرگ و سختی مواجه شده؛ حوادث بزرگ! جوان‌ها آن روز را ندیدند؛ در همین تهران، مردم تهران در خانه نشسته بودند، جنگنده‌ی میگ۲۵ ساخت شورویِ متعلّق به صدّام می‌آمد اینجا بالای سر ما حرکت می‌کرد، اگر نجابت می‌کرد، بمباران نمی‌کرد، امّا میترساند، امّا میترساند! و ما هم هیچ کاری نمی‌توانستیم بکنیم؛ نه پدافندش را داشتیم، نه امکاناتش را داشتیم. ما با این‌ها مواجه شده‌ایم. یک روز در همین شهر تهران، همه نشسته بودند در خانه‌های خود، دفعتاً هواپیما‌های صدّام آمدند اینجا، تهران را بمباران کردند؛ فرودگاه را بمباران کردند، جا‌های دیگر را بمباران کردند. بنده خودم آن روز در یک کارخانه‌ای نزدیک فرودگاه تهران سخنرانی داشتم. سر و صدا شد، پا شدیم از پنجره نگاه کردیم، من خودم دیدم هواپیمای عراقی را که آمد پایین، بمب‌هایش را ریخت در فرودگاه و رفت. ما این‌ها را دیدیم. جمهوری اسلامی با این حوادث گوناگون، حوادث تلخ مواجه شده، امّا در این حوادث یک لحظه دچار انفعال نشده.

۱۳) در موفقیت‌ها "غرور"سمّ است، در ناکامی‌ها "انفعال"زهر است!

انفعال از مؤمن نباید سر بزند.خطر انفعال گاهی از خود حادثه بیش‌تر است! انفعال یعنی انسان به این احساس برسد که هیچ کاری نمی‌تواند بکند، پس تسلیم بشود! پس در پیشرفت‌ها و موفّقیّتها «غرور» سمّ است؛ در ناکامی‌ها و مشکلات «انفعال» زهر است؛ باید مراقب این دو باشیم. قرآن میگوید: اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ * وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا * فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک؛ (۷) خدا را شکر کن، مغرور نشو! «وَاستَغفِره»؛ از کوتاهی‌هایی که خودت کردی استغفار کن!

یک عدّه‌ای البتّه همّتشان این است که توی دل مردم را خالی کنند؛ این نباید اتّفاق بیفتد؛ حالا بعضی در خارج این کار را می‌کنند؛ تلویزیون‌های خارجی، رادیو‌های خارجی، روزنامه‌های خارجی به زبان فارسی با مردم حرف می‌زنند، جوری قضایا را تصویر می‌کنند که مردم را بترسانند، توی دل مردم را خالی کنند؛ حالا آن تکلیفش جور دیگر است و با آن‌ها جور دیگری باید برخورد کرد، امّا در داخل کسی نباید این کار را بکند. در داخل اگر کسی در تحلیلی، در بیانی جوری حرف بزند که معنایش خالی کردن توی دل مردم باشد، این جرم است و باید دنبال بشود!

یقیناً ملّت ایران آماده‌ به کار است و البتّه معلوم است که حضور در هر نقطه‌ای احتیاج به همراهی و موافقت دولت آنجا دارد. ما در عراق هم که حضور پیدا کردیم، دولت عراق خودش از ما درخواست کرد؛ در سوریه هم که حضور پیدا کردیم، دولت سوریه از ما درخواست کرد؛ ما با درخواست او، با موافقت او توانستیم برویم. [اگر]درخواست نکنند، طبعاً راه بسته است و امکان کمک به آن‌ها نخواهد بود. لکن خدای متعال ان‌شاءالله کمک خواهد کرد و ریشه‌ی صهیونیسم و عوامل خبیث غربی در این منطقه برکنده خواهد شد؛ به فضل الهی.

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته


۱. به دنبال حرکت گروه‌های معارض سوری و تصرّف شهر‌ها و بخش‌های مختلف سوریه و حرکت آن‌ها به سوی دمشق که با عدم دخالت و مقاومت ارتش سوریه صورت گرفت، دولت سوریه سقوط کرد و بشار اسد (رئیس جمهور این کشور) از سوریه خارج شد. این دیدار در جهت تبیین شرایط منطقه و جبهه‌ی مقاومت برگزار گردید.
۲. جنبش جهاد اسلامی فلسطین
۳. در پی حمله‌ی تروریستی چهارم آبان ۱۴۰۱ به حرم حضرت احمدبن موسی (علیه السّلام) ــ که داعش مسئولیّت آن را بر عهده گرفت ــ و تیراندازی به سمت زائران و خادمان حرم، سیزده نفر شهید و سی نفر زخمی شدند.
۴. در سیزدهم دی ۱۴۰۲ و همزمان با برگزاری مراسم چهارمین سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی (فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران)، انفجار دو بمب در میان جمعیّت، منجر به شهادت نزدیک به یکصد نفر و مجروحیّت شمار دیگری از زائران گلزار شهدای کرمان گردید.
۵. در هفدهم خرداد ۱۳۹۶، حمله‌ی چند نفر از اعضای گروه تروریستی داعش به ساختمان اداری مجلس در میدان بهارستان، به شهادت و مجروحیّت شماری از مراجعان و کارمندان انجامید.
۶. نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۲۷؛ «فَوَاللَهِ مَا غُزِیَ قَومٌ قَطُّ فی عُقرِ دارِهِم اِلّا ذَلّوا»
۷. سوره‌ی نصر، آیات ۱ تا ۳

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

روبیکا                         روبینو

بله             ایتا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار