۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۶:۵۶
کد خبر: ۳۰۳۷۶۹

عطنا - اسلام، از ادیان توحیدی و ابراهیمی است. پیام آور این دین حضرت محمد (ص) است که از نظر مسلمانان، ایشان آخرین پیامبر الهی و اسلام آخرین و کاملترین دین است؛ چون مبانی موجود در دین اسلام با در نظر گرفتن همه ابعاد و جنبه های زندگی بشر تنها راه سعادت آن به شمار میرود. همانطور که خداوند متعال در آیه 153 سوره انعام میفرمایند: «أنََ هذا صِراطي مُسْتَقیما فاَتبَّعُِوهُ وَ لا تتََّبعُِوا السُّبُلَ فتََفَرَّقَ بکمُِْ عَنْ سَبیلهِِ ذلکمُِْ وَصَّاکمُْ بهِِ لعََلکمَُّْ تتََّقُونَ ».

اما متأسفانه در عصر امروز جنبشهای معنوی و عرفانهای نوظهور به دلایل مختلفی از جمله پاسخگویی به عطش معنوی بشر و جلوگیری از روی آوردن به ادیان سنتی و... درحال گسترش هستند و افراد زیادی را گرفتار این سرابهای دروغین میکنند. با توجه به اهمیت این موضوع در این نوشته به عرفانهای نوظهور و مقایسه آن با عرفان از منظر اسلام میپردازیم.

گذری بر عرفان و مقوله باطنی آن

ابتدا باید دید عرفان چگونه معنا و تفسیر میشود و تعریف عرفان چیست؟ شناختی که بر اثر سیر و سلوک و مجاهدت با نفس از دریافتهای باطنی، به دست میآید را عرفان گویند. در این راه، کوشش فراوانی به خرج داده شده و اندیشه های گوناگونی پدید آمده که بر اثر آنها مکتبهای متنوع و مختلفی به وجود آمده است. در عرفانهای توحیدی شناخت خداوند متعال اهمیت دارد. معتقدان به عرفان توحیدی همیشه به دنبال توحید هستند و هرگونه شرک و تکثرپرستی را ذلت میدانند.

همانطور که پیشتر اشاره شد امروزه جنبشهای معنوی و عرفانهای نوظهور در حال گسترش هستند و افراد زیادی را در دام معنویت کاذب گرفتار میکنند. این جنبشهای معنوی نوپدید، رهاورد مدرنیته غربی اند. شریعتگریزی و رهایی از انجام تکالیف و دستورات الهی از مهمترین اشتراکات جنبشهای معنوی نوپدید هستند. شریعت گریزی در عرفانهای نوظهور بر پایه باورهایی بنا نهاده شده که از ضعف فکری بنیانگذاران این معنویتها در مبانی خداشناسی، هستی شناسی و انسان شناسی نشأت میگیرد. مهمترین خطر عرفانهای نوظهور ناظر به دین و دستورات دینی است؛ چون آموزه ها از خدامحوری به سمت انسان محوری و دنیاگرایی تغییر مسیر دادهاند و با هدف دور کردن انسان از انسانیت به وجود آمده اند.

بررسی وجوه تمایز عرفان اسلامی با عرفانهای کاذب

برای فهم و شناخت عرفانهای غیر اسلامی خوب است با دقت فراوان وجوه تمایز عرفان اسلامی با این مکاتب دیده شود تا در تشخیص مصداق دچار سردرگمی نشویم.

1.در عرفان اسلامی نه تنها به فطرت بلکه به تمام ابعاد فطرت انسان توجه میشود اما، در عرفانهای کاذب یا فطرت اصلاً دیده نمیشود و یا فقط به شکل تک بعدی گرایشهای فطری مورد توجه قرار میگیرد. بماند که همان یک بعد هم به سامانی نمیرسد.

2. در عرفانهای غیر اسلامی، بنیاد اخلاق سست و ضداخلاقی آنچنان ترویج میشود که دیگر خصلتهای نیکوی اخلاقی سرکوب میشود. این عرفانها گاهی به نام اخلاق، خواری و ذلت و ظالم پروری را به عنوان نتیجه و محصول خود به پیروانشان تحمیل می کنند.

3. در اسلام، عرفان در یک نظام اعتقادیِ جامع با محوریت توحید و یکتاپرستی جای گرفته است. در این نظام جامع همانطور که رشد معنوی پیش بینی شده، مبارزه با ظلم هم دیده شده است.

4. در عرفان اسلامی راه رسیدن به خداوند از طریق احکام شرعی و فروعات فقهی میگذرد و هدف عبودیت و بندگی است.

علل به وجود آمدن عرفانها و جنبشهای نوظهور

موارد زیر، از جمله علل به وجود آمدن عرفانها و جنبشهای نوظهور به شمار میروند:

1.کاستیهای ادیان سنتی، خصوصاً عملکرد بد کلیسا و خودخواهیهای آنها.
2. گرایش به معنویت که یک گرایش اصیل است، به همین دلیل برخی معتقدند که بشر در عصر بحران معنویت به این جنبشهای معنوی نوین برای پاسخ گرفتن نیازهای امروز نیاز دارد.
3. تجربه لذت معنوی که هر انسانی خواهان رسیدن به این لذت در مسائل معنوی است .
4. مسائل اقتصادی، که در برخی از این فرقه ها پولهای فراوانی از طرفدارانشان گرفته شده است.
5. مسائل سیاسی، که برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود به تولید برخی از این فرق دست زده اند .
6. انقلاب اسلامی و جلب توجه به شیعه که خود میتواند دلیلی دیگر برای افزایش تعداد این عرفانها به جهت جلوگیری از توجه غرب به مکتب تشیع باشد.

اما علت اصلی پیدایش این جنبشها را میتوان در یک نکته مهم دانست و آن این است که مردم در عصر حاضر وقت کمتری
برای بالا بردن سطح معلومات دینی خود صرف میکنند و این خالی بودن آنها از معلومات مورد نیاز دینی، باعث شده که  زمینه برای سوءاستفاده دیگران فراهم شود. این جنبشها مدعی رفع کردن نیازهای انسان امروزی هستند و هر کدام با توجه به یکی از ابعاد انسان و یا نیاز او دستورالعملهایی داده و از مخاطبین خود عمل به آنها را میخواهند .

سخن آخر

ما نمیتوانیم تولید این جنبشها را متوقف کنیم اما میتوان با داشتن شناخت کامل از دین خود و جنبشهای نوظهور، خود و اطرافیانمان را در مقابل این انحرافها بیمه کنیم .شناساندن عرفان اسلامی همچون عصای موسی میتواند اژدهای دروغین عرفانهای نوظهور را ببلعد و این احتیاج به تلاش مضاعف اندیشمندان اسلامی دارد.

نویسنده: زهرا بلندی، گاهنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی معنا، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده الهیات هفته چهارم فروردین 1401، شماره نهم

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار