۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ۰۷:۱۰
کد خبر: ۳۰۳۶۱۷

عطنا- حوادث تلخ و ناگوار بخشی از واقعیت‌های اجتماعی است که وقوع آن‌ها همواره جامعه را ملتهب می‌کند و باعث پریشانی اذهان و جریحه‌دار شدن احساسات مردم می‌شود. آنچه در این زمینه مطرح می‌شود نحوه پوشش این‌گونه اخبار در رسانه‌ها و حد و مرزی است که باید در این زمینه رعایت شود مثل آنچه در حادثه اخیر قتل غزل حیدرنوا در اهواز اتفاق افتاد و انتشار تصاویر و ویدئوی خشونت‌بار از این ماجرا باعث توقیف مجوز یک خبرگزاری شد.

پس از این اتفاق، برخی از توقیف رسانه انتقاد کردند و برخی دیگر این مسئله را مطرح کردند که انتشار این تصاویر خشونت‌بار در رسانه‌ها کار درستی نیست و باعث بازتولید خشونت می‌شود. در این باره با دکتر علی‌اصغر کیا گفت‌وگو کردیم. دکتر کیا، مدرک دکتری روزنامه‌نگاری خود را از دانشگاه ولونگونگ استرلیا گرفته و سال‌ها مدیرگروه روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه طباطبایی بود و در حال حاضر هم ریاست دانشکده علوم ارتباطات این دانشگاه را بر عهده دارد. 

نحوه پوشش اخبار تلخ حوادث مثل حادثه  اهواز یا ماجرای خودکشی هنرمندان و چهره‌های سرشناس، در رسانه‌ها باید چگونه باشد؟ اساسا باید پوشش داده شود یا خیر؟ چراکه دو بحث در این زمینه وجود دارد یکی این‌که اگر رسانه‌های رسمی این خبرها را پوشش ندهند باعث پنهان ماندن برخی معضلات می‌شود  و از طرف دیگر اگر این نوع اخبار پوشش داده شوند باعث ناامنی روانی مردم و بازتولید خشونت در جامعه می‌شود. با توجه به این موارد رسانه باید در مواجهه با این‌ اخبار چگونه عمل کند؟ 

نکته مهمی را مطرح کردید. همان‌طور که گفته می‌شود وظیفه اصلی رسانه انتشار وقایع است و مهم‌تر از آن این است که رسانه‌ها براساس اصل عینیت و صحت و درستی واقعیت‌ها را منعکس کند. بالاخره بخشی از این واقعیت‌ها هم حوادث اجتماعی است که اتفاق می‌افتد و قطعا باید از طریق رسانه‌ها پوشش داده شود. اما نحوه پوشش و میزان پوشش این خبرها باید متفاوت از سایر اخبار باشد. 

همان‌طور که اشاره کردید در این باره رویکردهای مختلفی وجود دارد. آنچه در این باره مهم است این است که در بیان اخبار حوادث و موضوعاتی که به مسائل اجتماعی مربوط می‌شود باید از زبانی استفاده شود که احساسات جامعه را تحت‌تاثیر قرار ندهد و به گونه‌ای باشد که حساسیت زیادی ایجاد نکند.

گاهی اوقات می‌بینید در تلویزیون برای نشان دادن صحنه‌ای دلخراش آن را شطرنجی کنند یا مستقیم نشان نمی‌دهند یا قبل از خواندن خبر هشدار می‌دهند شنیدن خبر یا دیدن این تصاویر ممکن است برای برخی افراد مناسب نباشد یعنی سعی می‌کنند همه افراد در معرض صحنه‌های فجیعی که در حوادث اجتماعی مثل قتل یا خشونت اتفاق می‌افتد قرار نگیرند.

این‌ها نشان می‌دهد آسیب‌ها و تاثیر مخرب این‌گونه اخبار زیاد است و به همین دلیل اصحاب رسانه سعی می‌کنند این‌ها را کمتر پوشش دهند و نوع پوشش این اخبار هم با بقیه خبرهایی که مثلا در حوزه اقتصاد، فرهنگ، عمران و... کار می‌شود متفاوت باشد. 

با آمدن شبکه‌های اجتماعی که در عصر حاضر توسعه پیدا کرده‌اند، فیلم‌ها، تصاویر و برنامه‌های مختلف پخش می‌شود. اگر رسانه این اخبار را پوشش ندهد، افراد سراغ کانال‌های غیررسمی می‌روند و برای این‌که از این اتفاق جلوگیری کنیم باید واقعیت‌ها را به‌موقع و سریع از طریق رسانه‌های رسمی به مردم بگوییم اما تاکید می‌کنم با زبان نوشتاری مختص به این گونه اخبار تا آثار مخرب آن در جامعه کمتر شود. 

اما مجوز رسانه منتشرکننده ویدئوی قتل اهواز توقیف شد؟ 

اخبار حوادث فقط مخصوص کشور ما نیست در کشورهای دیگر هم این اتفاقات می‌افتد. در کشور ما ممکن است نحوه و نوع خشونت‌ها و میزان خشونت‌ها متفاوت باشد.

مثلاً در نمونه اخیر که در اهواز اتفاق افتاد، احساسات جامعه خیلی جریحه‌دار شد. خب این واقعیت جامعه بود، اما آیا این واقعیت را می‌توان در تلویزیون نمایش داد؟ ویدئویی که در شبکه‌های اجتماعی پخش می‌شود و باعث نگرانی جامعه می‌شود در رسانه‌های رسمی نباید نشان داده شود. این‌ها تفاوت‌هایی است که بین شبکه‌های اجتماعی غیررسمی و رسانه‌های رسمی و جریان اصلی وجود دارد. 

از لحاظ مرجعیت خبری هم موضوع متفاوت است یعنی اگر فیلم یا مطلبی در تلویزیون یا سایر رسانه‌های رسمی پخش می‌شود قطعا عواقب و آثار آن بیشتر از زمانی است که از طریق شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود. بنابراین حتما باید به بحث پوشش خبری اخبار حوادث توجه کرد اما زبان نگارش آن با زبان سایر اخبار باید متفاوت باشد.

مثلاً در مورد قتل‌های ناموسی مثل قتلی که سال گذشته در شمال کشور اتفاق افتاد که پدری به بهانه غیرت و مسائل ناموسی با داس سر دختر ۱۴ ساله‌اش را از بدنش جدا کرد اتفاقی خشونت‌بار بود که رسانه‌ها این خبر را پوشش دادند و با این‌که فقط متن این خبر بود با این حال باعث شد احساسات مردم جریحه‌دار شود. حالا امسال قتل دیگری در اهواز رخ می‌دهد که علاوه بر متن خبر که به‌خودی خود دلخراش و ناراحت‌کننده است ویدئویی وحشتناک هم منتشر می‌شود که تاثیر بسیار بدی در جامعه باقی می‌گذارد و باعث ناامنی روانی مردم می‌شود. 

این‌که مردی سر همسرش و آلت قتاله را در دست می‌گیرد و در کوچه و خیابان به نمایش می‌گذارد تصویری خوبی از جامعه به خصوص جامعه محل وقع قتل یعنی اهواز نشان نمی‌دهد. ما می دانیم هنوز در بسیاری از جوامع سنتی به بهانه غیرت و تعصب قتل‌های ناموسی اتفاق می‌افتد حالا این‌که رسانه این اخبار را با جزئیات پوشش دهند درست نیست. رسانه‌ها باید این خبرها را تعدیل کنند و منافع عمومی و منافع مردم را به ویژه گروه‌های خاص جامعه مثل کودکان و نوجوانان را که هنوز به بلوغ فکری نرسیده‌اند در نظر بگیرند. اگر این گروه‌های سنی صحنه‌های وحشتناک مثل ویدئو اخیر را در تلویزیون یا رسانه‌های معتبر ببینند آثار مخرب زیادی برای آن‌ها خواهد داشت. 

پس یعنی رسانه‌ها باید حد و مرزی را برای انتشار این‌گونه اخبار رعایت کنند؟

رویکردها و دیدگاه‌های مختلفی درباره چگونگی انتشار اخبار هولناک حوادث در رسانه‌های معتبر وجود دارد. اساسا این اخبار باید پوشش داده شود و اطلاع‌رسانی شود اما زبان گفتار و نوشتار و استفاده از واژه‌ها در این گونه اخبار مهم است؛ چراکه با انتخاب درست واژه‌ها می‌توانیم دلهره، وحشت و خشونت کمتری را به جامعه منتقل کنیم و به این خشونت کمتر دامن بزنیم. کارشناسان ارتباطات معتقدند رسانه‌ها باید این اخبار را پالایش‌شده منتشر کنند.

یکی از وظایف رسانه انتشار وقایع اجتماعی ـ سیاسی است؛ درواقع این وظیفه اولیه و اصلی رسانه‌ است اما باید این واقعیت را به گونه‌ای بیان کنند که آثار مخرب آن در جامعه کمتر باشد و به خشونت آن دامن نزنند. مثل این‌که در حادثه طبیعی مثل سیل و زلزله ممکن است افراد زیادی کشته شوند خب اگر این اخبار با صحنه‌هایی وحشتناک در رسانه منتشر شود، ممکن است در جامعه مشکلات زیادی پیش بیاید و روحیه مردم تضعیف شود و حتی کمک‌رسانی را مختل کند پس باید در انتشار این حوادث حساس بود و احتیاط کرد.

یعنی باید بخشی از این وقایع سانسور شود؟

نه اصلا این را نمی‌گویم. نباید پوشش این اخبار کلا منتفی شود یا حتی سانسور شود. به طور کلی در دنیای امروز و با آمدن شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جدید دیگر سانسور معنا ندارد و اصلا نحوه مدیریت رسانه‌ها هم تغییر کرده؛ یعنی این‌طور نیست که مثل گذشته بتوان ساختار سازمانی برای رسانه‌ها تعریف کرد که از فیلترهای خاص بگذرند. اکنون همه وقایع جامعه در قالب شهروند ـ خبرنگار در اختیار مردم قرار می‌گیرد و این شبکه‌ها روایت‌های مختلفی را منتشر می‌کنند، اما رسانه‌های رسمی در انتشار اخبار باید مرجعیت داشته باشند تا بتوانند صحت و سقم اخبار را تایید کنند و از طرف دیگر افراد جامعه هم باید آگاهی داشته باشند یعنی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی مناسب داشته باشند و تشخیص دهند خبر یا فیلمی که در شبکه‌های اجتماعی مختلف منتشر می‌شود درست است یا نه یا فقط بخشی از واقعیت است. 

مشکل ما فقط به بحث ناموسی و خشونت ختم نمی‌شود، بلکه بحث‌هایی دیگری مثل خودکشی هم مطرح است. اخبار مربوط به خودکشی هم می‌تواند آسیب‌هایی داشته باشد، اما نمی‌توان نادیده گرفت و خبررسانی نکرد چراکه جزئی از واقعیت‌های اجتماعی است.

زمانی ما در انتشار اخبار خودکشی خیلی محدودیت داشتیم ولی امروزه می‌بینید که تغییر کرده و رسانه‌ها سعی می‌کنند به حوزه‌هایی که قبلا تابو شناخته می‌شدند بیشتر بپردازند و پوشش خبری مناسبی داشته باشند. باید به گونه‌ای باشد که هم کار فرهنگی کرد و به مردم آموزش داد و از طرف دیگر زبان نوشتار به گونه‌ای باشد که آثار مخرب حوادثی از این دست کمتر باشد.

البته باید بگویم رسانه‌ها در پوشش اخباری از این دست گاهی مشکلات قانونی هم دارند و ممکن است قانون خیلی حمایت نکند یا مشکلاتی هم در این خصوص برای اصحاب رسانه پیش بیاید.

پس رسانه باید در پوشش اخبار چه مواردی را رعایت کند که هم از رسالت خود دور نشود هم باعث ناامنی و ترویج خشونت در جامعه نشود و هم از لحاظ قانونی به مشکل نخورد؟ 

باید استانداردهای حرفه‌ای را در کار اطلاع‌رسانی و خبررسانی رعایت کنیم. ممکن است یک شبکه محلی یا بعضی از شبکه‌های اجتماعی غیررسمی این قواعد را رعایت نکنند چون ممکن است به خیلی اصول معتقد نباشند یعنی هر کدام از کاربرها بتوانند یک صحنه‌ای را ببینند که حتی ممکن است صحنه دلخراشی هم باشد و فیلم یا عکس بگیرند و در سایت یا کانالی که دارند به اشتراک بگذارند.

ممکن است استانداردی در این شبکه‌ها وجود نداشته باشد یعنی هرکسی هر خبری را که تولید می‌کند منتشر کند، اما در رسانه‌های رسمی باید استانداردهای حرفه‌ای و اصول اخلاق حرفه‌ای در انتشار رویدادها مورد توجه قرار بگیرد و به همین دلیل هم باید مرجعیت خبری داشته باشند. رسانه‌ها باید اصول و استانداردهای حرفه‌ای را در پوشش خبری رعایت کنند.

به پدیده شهروند ـ خبرنگار اشاره کردید، این موضوع را مثبت قلمداد می‌کنید یا نه؟ 

ببینید همان‌طور که گفتم با وجود شبکه‌های اجتماعی و گسترش فضای مجازی تغییرات زیادی در حوزه اخبار و اطلاع‌رسانی پیش آمده که باید به آن‌ها توجه کنیم. به یاد داشته باشیم این مسئله هم مزایایی دارد و هم معایب خاص خود را و اتفاقا رسانه‌ها باید هوشمندی بیشتری به خرج دهند تا هم به موقع اخبار را منتشر کنند هم با روشی درست تا در حد ممکن از آسیب‌های ممکن جلوگیری کنند. 

به خاطر حضور همه‌جانبه رسانه‌های مجازی افراد همه‌جا در تیررس هستند یعنی فضاهای خصوصی افراد هم در معرض خطر است به همین دلیل مسئله آموزش در اینجا اهمیت پیدا می‌کند. پایبندی به اصول حرفه‌ای در برخی از شبکه‌های اجتماعی کمتر رعایت می‌شود البته نسبت به گذشته بهتر شده ولی هنوز هم تعداد بسیاری از این فیلم‌ها و ویدئوها می‌تواند آثار مخرب داشته باشد به ویژه برای نوجوانان و جوانان.

رسانه کاملا نمی‌تواند جلوی این آسیب‌ها را بگیرد، اما می‌تواند در این زمینه به مخاطبان آموزش‌ دهد. بسیاری از رسانه‌های خارجی برای این‌که بتوانند از محتواهای تولیدشده شهروند ـ خبرنگاران خود استفاده کنند به آن‌ها آموزش می‌دهند مثلا می‌گویند شما هم می‌توانید راوی اخبار ما باشید و روایتگری کنید اما اگر در تهیه مطلب با خطر مواجه شوید، از ادامه تهیه خبر خودداری کنید. در فیلمی که تهیه می‌کنید توهین و ناسزا به کار نبرید یا هنگام فیلم گرفتن گوشی موبایل را به حالت افقی بگیرید درواقع به مردم آموزش هم می‌دهند که چطور محتوا تولید کنند یعنی از مردم می‌خواهند در تهیه اخبار تکنیک‌ها را هم رعایت کنند بعد هم خودشان متناسب با سیاست‌هایشان از میان اخبار ارسالی گزینش می‌کنند و بدون این‌که هزینه‌ای برای اعزام خبرنگار بپردازند به اخبار مدنظرشان دست پیدا می‌کنند.

جدا از بحث وظیفه رسانه در چگونگی انتشار اخبار و مطمئن بودن از صحت و سقم مطلب، آیا مخاطب امروزی برای در امان ماندن از آثار سوء این حوادث وظیفه‌ای دارد؟

بله حتما. مخاطب در دنیای امروز که با این حجم از اخبار باید توانمند و ماهر باشد، سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای داشته باشد و هر فیلم، عکس و خبری را به راحتی نپذیرد و در مقابل اخباری که در فضای مجازی می‌خواند و می‌بیند منفعل نباشد. برخی افراد زودباورند و هرچیزی را سریع قبول می‌کنند اما مخاطب امروزی نباید به راحتی هرچیزی را بپذیرد، بلکه باید راستی‌آزمایی کند و از چندین منبع درباره صحت خبر تحقیق کند. 

متاسفانه امروزه رسانه‌ها روایتگری می‌کنند یعنی رویدادی را که اتفاق افتاده همان‌طور گزارش نمی‌کنند بلکه آن‌طور که خودشان می‌خواهند گزارش می‌کنند یعنی روایت‌های مختلفی را از یک رویداد به تصویر می‌کشند و اینجاست که مخاطب باید بتواند گزینشگری کند و صحت و سقم اخبار را تایید کند. قبلا فقط رسانه‌های رسمی بودند و آن‌ها برای انتشار یک خبر از چندین منبع تایید می‌گرفتند و بعد خبر را منتشر می‌کردند ولی امروزه واسطه‌ها حذف شده‌اند و بین تولیدکننده و منتشرکننده هیچ واسطه‌ای وجود ندارد و همین باعث می‌شود گاهی بسیاری از اصول حرفه‌ای در انتشار اخبار رعایت نشود.

این صحت‌سنجی اخبار و درواقع لحاظ کردن برخی ملاحظات در اخبار بخصوص اخبار حوادث در همه دنیا به این شکل است؟

بله، در رسانه‌های بین‌الملل هم مبحث راستی‌آزمایی مطرح است و صحت خبر و معتبر بودن منابع را بررسی می‌کنند چون اگر خبری را منتشر کنند که صحت نداشته باشد، اصالت یا به عبارت دیگر اعتبارشان مخدوش می‌شود به همین دلیل سعی می‌کنند این موارد را کنترل کنند. در رسانه‌های معتبر خارجی هم پخش صحنه‌های دلهره‌آور و خشن دور از اخلاق حرفه‌ای است و اخبار را براساس استانداردها و اصول اخلاق حرفه‌ای منتشر می‌کنند.

این استانداردها در رسانه‌های ما هم رعایت می‌شود؟ 

بین رسانه‌های رسمی ما مثل رادیو و تلویزیون که به اصطلاح رسانه‌های حکومتی هم به آن‌ها می‌گویند و مطبوعات تفاوت‌هایی وجود دارد. در رادیو و تلویزیون سیاست‌گذاری‌ها به گونه‌ای است که بسیاری از این مسائل رعایت می‌شود و به همین دلیل گاهی اوقات در اطلاع‌رسانی تاخیر هم دارند چون باید درباره صحت خبر مطمئن باشند. 

در خبرگزاری‌ها هم تا حدودی به استانداردهای جهانی نزدیک هستیم. به دلیل تعدد و تنوعی که وجود دارد خبرگزاری‌ها همه یکدست نیستند و بسیاری از آن‌ها دفاتر خبری هستند شاید بیش از ۴۰ موسسه یا سازمان هستند که از طریق وزارت ارشاد مجوزهای خبرگزاری گرفته‌اند و در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ورزشی کار اطلاع‌رسانی انجام می‌دهند. چون این خبرگزاری‌ها طبق قالب‌ها و استانداردهایی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند سعی می‌کنند طبق اصول اخبار را منتشر کنند و تا حدودی استانداردها را رعایت ‌کنند اما خب گاهی اوقات برای گرفتن کلیک یا بازدید بیشتر اتفاقاتی هم می‌افتد مثلا انتشار عکس یا ویدئویی که ممکن است باعث ناامنی روانی افراد جامعه شود و به دور از اصول حرفه‌ای و اخلاقی حوزه رسانه باشد.

به یاد داشته باشیم بین انواع رسانه‌ها به دلیل ماهیتشان تفاوت‌هایی وجود دارد و یکسان نیستند. رسانه‌هایی که جریان اصلی هستند معمولا قوانین را رعایت می‌کنند و چون بحث‌های نظارتی روی آن‌ها زیاد است اگر تخطی کنند، مشکلات قانونی پیدا می‌کنند اما در شبکه‌های اجتماعی نظارت‌ها کمتر است و به طبع پاسخگویی کمتر است و بنابراین خیلی به این مسائل توجه نمی‌شود.

در این اتفاقات ممکن است فعالان رسانه تیتر جنجالی بزنند و اصول حرفه‌ای کار تیترنویسی را رعایت نکنند و انتشار یک تیتر یا مثل مورد اخیر انتشار یک فیلم نامناسب آثار مخربی داشته باشد و درنهایت هم مجوز آن سایت یا سازمان توقیف شود. ولی تلویزیون هیچ‌وقت این کار را نمی‌کند مثلا اخبار ۲۰:۳۰ با همه بازبودن در شیوه انتشار اخبار و این‌که نسبت به سایر برنامه‌های خبری تلویزیون به جزئیات بیشتری می‌پردازد، ولی باز هم محدودیت‌هایی دارد و هر فیلمی را منتشر نمی‌کند مگر این‌که روایتی را از شبکه‌های دیگر بگیرد و صحنه‌ای از آن را مثلا شطرنجی ‌کند و نشان ‌دهد و رویکردی را از جانب خود توضیح ‌دهد یعنی سعی می‌کند به فیلم یا موضوعی که منتشر شده پاسخ دهد. بنابراین باید بگویم در رسانه‌های رسمی نظارت‌ها بیشتر است اما در رسانه‌هایی که در فضای مجازی هستند چون کنترل کمتر است تفاوت‌هایی وجود دارد.

بحث اطلاع‌رسانی و پوشش خبری از وظایف مهم رسانه است، اما مهم‌تر از آن پیگیری‌های خبری است. در برخی اخبار اجتماعی مثل همین قتل‌های ناموسی هم باید بحث آسیب‌شناسی را مطرح کرد و در مسیر حل مشکل قدم برداشت و هم باید از این طریق به مردم آموزش داد. رسانه‌ها برای این مهم باید چه کارهایی انجام دهند؟ 

یکی از نقش‌های مهم رسانه آموزش است یعنی باید بتواند در کنار خبررسانی و اطلاع‌رسانی‌ای که می‌کند به مردم در موضوعات مختلف مثل اجتماعی، فرهنگی و حتی موضوعات پزشکی، بهداشتی و درمانی آموزش هم بدهد. گاهی اوقات خبر منتشر می‌شود اما دیگر تحلیل و تفسیری از خبر نداریم و آموزشی هم درباره آن موضوع داده نمی‌شود درحالی‌که رسالت رسانه فقط اطلاع‌رسانی نیست و آموزش‌ها و تحلیل‌ها و تفسیرها بسیار مهم‌تر از پوشش صرف اخبار است به همین دلیل باید از حوزه ارتباطات، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و از حوزه‌های دیگر به آسیب مورد نظر نزدیک است پیگیری خبری شود و جزئیات بیشتری درباره آن بیان شود که آگاهی مردم افزایش پیدا کند. 

اگر فقط ۱۰ خبر در مورد وقایع اجتماعی و حوادث منتشر کنیم یا حتی اگر یک روزنامه به طورکامل به پوشش اخبار حوادث و اجتماعی اختصاص داشته باشد، اما تحلیل و تفسیری ارائه ندهد درواقع به مخاطب آگاهی و آموزش نداده و صرفا اطلاع‌رسانی کرده‌ و فقط مخاطب را با حجم زیادی از اخبار ناگوار مواجه کرده است درحالی‌که به گفته روان‌شناسان پوشش بی‌محابای این اخبار ممکن است باعث رخنه حس ناامیدی، ناامنی و ترس در جامعه شود. آیا درست است حجم اخبار ناگوار و تلخ را بالا ببریم آن هم بدون این‌که به این معضلات بپردازیم و در نتیجه از مشکلات جامعه بکاهیم. نمی‌گویم اخبار منفی را نادیده بگیریم و لاپوشانی کنیم، اما هم نحوه گفتن و هم پیگیری‌های خبری بعد از آن بسیار مهم است. 

مثلا وقتی قتلی اتفاق می‌افتد یا خشونت ناموسی پیش می‌آید این بحثی فرهنگی است. پس باید علل بروز این حوادث بررسی شود باید بدانیم این حوادث در جوامع سنتی اتفاق می‌افتد که ممکن است ناشی از فرهنگ مردسالار باشد، ممکن است ناشی از تبعیض بین زن و مرد باشد، ممکن است ناشی از رفتارهای خارج از عرف باشد یعنی طرف رفتار خارج از عرف انجام داده و آن‌ها چون بد می‌دانند و در این زمینه‌ها حساسیت فوق‌العاده‌ای دارند دست به کار اشتباه بزنند و در عین حال باور داشته باشند که کارشان کاملا درست است. 

حل این مسائل آموزش می‌خواهد آن هم آموزش درازمدت. آموزش هم نباید فقط از طریق رسانه باشد، بلکه در مدارس، دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی باید این مسائل توضیح داده شود و افراد آگاهی پیدا کنند. باید از سنین پایین به افراد آموزش داده شود. باید آموزش دائمی یا آموزش موازی در کنار رسانه‌ها داشته باشیم تا بتوانیم باورهای غلط را از بین ببریم. این باورهای غلط عواقب زیادی به دنبال دارد که الان هم در جامعه می‌بینیم. 

پس شما آموزش را در کنار اطلاع رسانی وظیفه اصلی رسانه می دانید؟

قطعا همینطور است. درباره وظیفه رسانه باید بگویم انتشار خبر تا حدی که مردم را آگاه کند خوب است یعنی به مردم خبررسانی کند و بعد با پیگیری و آسیب‌شناسی به مردم اطلاعات و آگاهی بدهد. اما اگر انتشار خبر باعث شود ترس در جامعه به وجود بیاید یا باعث دلهره جامعه شود و مردم احساس کنند در جایی زندگی می‌کنند که امنیت وجود ندارد می‌تواند مخرب باشد. انتشار صرف این اخبار بدون پیگیری خبری و آموزش می‌تواند باعث بازتولید خشونت در جامعه نیز بشود.

وقتی قانون نباشد فرد عمل اشتباه خودش را توجیه هم می‌کند و به این ترتیب ممکن است فجیع‌ترین قتل‌ها و خشونت‌ها هم اتفاق بیفتد و درنهایت هم به قربانی خود برچسب یا انگی هم بزند که می‌بینیم به راحتی هم انجام می‌شود و از همین طریق شخص عمل فجیع خود را توجیه می‌کند.

این مسئله بحث فرهنگی، مردم‌شناسانه، جامعه‌شناختی و روان‌شناختی است و باید متخصصان امر به خوبی به این مسائل بپردازند و این رسومات فرهنگی که در بسیاری از طوایف ما حاکم است و بلای جان نه‌تنها زنان که بلای جان مردان هم شده است آسیب‌شناسی کنند تا از بین بروند و از طرف دیگر مشکلات قانونی این مسائل هم باید حل شود تا درنهایت شاهد رفع این مشکلات باشیم. 

ما اگر درباره مسائلی مثل خشونت خانگی، قتل‌های ناموسی، کودک‌همسری، عدالت‌خواهی و حقوق مساوی بین زن و مرد به موقع اظهارنظر نکنیم یا درست به این مسائل نپردازیم، قطعا رسانه‌های خارجی سعی می‌کنند با دیدگاه خودشان این مسائل را مطرح کنند. پس رسانه‌ها باید با برنامه و هدفمند در حوزه مسائل اجتماعی کار کنند و به عنوان کارهای تحلیلی و تفسیری به این معضلات نگاه کنند و فقط یک خبر صرف نباشد بلکه باید در ابعاد مختلف آگاهی بیشتری به افراد جامعه بدهند.

گفت‌وگو: همشهری‌آنلاین ـ سارا کلهر

 

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار