۲۰ بهمن ۱۴۰۰ ۱۲:۴۷
کد خبر: ۳۰۳۴۹۵

عطنا - دکتر احسان شاه قاسمی عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که چه تمایز نظری بین اینفلوئنسر، بلاگر و سلبریتی برقرار هست و چگونه می توان به این اغتشاش نظری پایان داد؟  گفت: در آغاز راه ظهور یک حوزه مطالعاتی جدید هستیم، پیشینه ی فرهنگ شهرت را به قرن 19 یا 20 نسبت می دهند، اما بعد از سال 2005 اتفاقات عجیبی می افتد که باعث شد شاهد پدیده ای هستیم که می توان به آن گفت انفجار شهرت.

وی افزود: چون این حوزه جدید هست و از سال 2005 به صورت جدی آغاز شده و ما در عصر انفجار نشانه ها داریم زندگی می کنیم، مرزهای خیلی محوی داریم و گذاشتن خط تمایز بین مفاهیم همیشه در علوم انسانی کار سختی بوده است،‌ اما اکنون به مراتب سخت تر است، نه تنها بین بلاگر و سلیبریتی و نفوذدار(اینفلوئنسر)، حتی بین بین سلیبریتی و مشهور هم مرز کشی کار دشواری است. مثلاَ می گوییم مشهور کسی است که دستاوردهاش از زندگی خصوصی اش برجسته تر است. و سلبریتی کسی است که زندگی خصوصی اش از دستاوردهاش برجسته تر است. مثلا دنیا جهان بخت که یکی از پرطرفدارترین سلبریتی های اینستاگرام هست هیچ دستاوردی ندارد جز نمایش زندگی شخصی اش. کاملا سلبریتی است. اما مریم میرزاخانی اصلا زندگی شخصی اش مهم نبوده اما دستاوردهاش مهم بوده است و به همین خاطر فرد مشهوری است، الان یک فردی مثل مهران مدیری بسیار سخت است که بگوایم او سلبریتی نیست، مدیری هم به تعریفی سلبریتی است و هم به تعریفی مشهور.
 
او ادامه داد: بنابراین پایان دادن به این اغتشاش نظری امری است دشوار و جهت تسهیل مطالعه ی آن راهی جز این نداریم که آن را کمینه بکنیم، ذهن انسان بر اساس طبقه بندی ها کار میکند که چی چه هست و چی نیست؟ کامپیوتر هم بر همین اساس کار می کند. به سمت مرزبندی ها آمده ایم و گفته ایم بلاگر کسی است که در یک حوزه تخصصی دائم می نویسد، نفوذدار کسی است که در یک حوزه تخصصی در واقع نامش و نظرش مورد توجه است و عده زیادی نظر او را می پسندند، سلیبریتی کسی است که می کوشد زندگی شخصی اش را با هوچی گری جلب توجه به هر قیمتی توجه معطوف به خود به پول تبدیل بکند. فعلا این تعریف هست مانند تمایز بین مشهور و سلبریتی همچنان موارد نقض بسیاری می توانید پیدا کنید، فرد مشهوری که بر اساس تعریف بلاگر است،‌ مردم آن را به اسم سلبریتی می شناسند. چاره ای نیست، هم ما در آغاز یک مسیر هستیم که طول می کشد مفاهیم به صورت کریستالایز شده و پالایش شده استخراج شده باشد. همین خود این حوزه بسیار گریزان است.
 
دکتر شاه قاسمی تصریح کرد: اصطلاح بلاگر 20 سال پیش یک چیز دیگری بود، وبلاگ نویسی برای افراد فرهیخته بودند، بلاگرهای فرهیخته بودند، روزنامه نگار بودند، الان بلاگر کسی است که می گوید چگونه ناخن بکارید. اصطلاح نفوذدار این ها پس آیند های سیاسی داشت، امروز به کسی می گویند که به شما در فضای اینستاگرام می گوید چگونه با کلاس باشید، یا چگونه کاریزما داشته باشید. چطوری تخفیف بگیرید؟ این موارد طول خواهد کشید تا به زمانی برسیم که مرزهای مفاهیم مشخص و مسدود بشود.

شاه قاسمی در پاسخ به این پرسش که آیا پیشینه نفوذداری به عصر پاپ و یا حتی پیامبران بر می گردد یا خیر؟ گفت:‌ این مفاهیم، مفاهیمی جدید اند و نمی توان آن را به سادگی اطلاق کرد به امور پیشامدرن، اگر پاپ در میان مردم نفوذدار است، نمی توان آن را در همان دسته بندی قرار داد که آموزش کاشت ناخن می دهد، اخیرا دیدم تلاشی انجام شده است که می گفتند امام حسین(ع) جذاب بوده است! این تلاش حتی اگر روش شناسی علمی داشته باشد غیر قابل پذیرش است. امور پیشامدرن را نمی توان با معیارهای مدرن و پسا مدرن ارزیابی کنید. مثل این است که بگوئید که فلان کشوری که مغول ها به آن تاختند،‌ چرا با مغول ها جنگیدن؟ بهتر بود در برابر مغول ها نمی ایستادند و از کشته شدن خودشان و مردم بی دفاع پیشگیری می کردند، این گزاره اصلا قابل پذیرش نیست. در دنیای پیشامدرن مناسبات دیگری حاکم بود و اصول حاکم بر آن از چیز دیگری پیروی می کردند. نمی توان این مسئله را بیان کرد که پیامبران نیز نفوذدار بوده اند، اگر این گونه باشد پیامبران را هم بلاگر می خوانند، این اصلا درست نیست. درست است که مرزها محو شده اند اما این موارد آنقدر از هم دورند که فصل مشترکی بین آنها نیست.

نقطه انفجار فرهنگ شهرت در ایران درست زمانی بود که اینستاگرام جایگزین تلگرام شد

دکتر شاه قاسمی گفت: ما به محتواها توجه نمی کنیم، برخی پلتفرمها از اساس سلیبریتی ساز اند، از جمله پلتفرم اینستاگرام، سلیبریتی ساز است، برخی از پلتفرم ها اصلا‌َ سلبریتی شکن اند، مانند تلگرام، بخاطر ویژگی هایی که دارند، تلگرام یک پیام رسان اجتماعی است که همان شبکه ها و حلقه های ستنی را آنلاین کرده بود، حتما سلبریتی ها کانال تلگرامی داشتند و خواهند داشت، اما اینستاگرام آمد و جایگزین تلگرام شد، نگاه هم این بود که چون در تلگرام مطالب سیاسی نوشته می شود و به شاخ و برگ های نظام حمله می شود باید آن را بست. نقطه انفجار فرهنگ شهرت درست زمانی بود که اینستاگرام جایگزین تلگرام شد. اگر مردم به جای مطالب سیاسی به سمت کیف و کفش و بیوتی بلاگرها بروند بهتر است،‌ این یک تصور نادرست بود، پس از این اقدام بود که پای گروه های سیاسی به اینستاگرام باز شد.  

در عصر انفجار شهرت هستیم/ سرخوردگی اجتماعی را جدی بگیریم

چون سیاست گذار باید به این مسئله می اندیشید که وقتی یک رسانه را می بندند، فردا صبح آن چه اتفاقی رخ می دهد، این اتفاقی است که متاسفانه در کشور ما نمی افتد، به پیامد های این تصمیم به هیچ وجه فکر نشده بود، فقط اراده بر بسته شدن تلگرام بود بدون هیچ جایگزین دیگری!

فیسبوک به اندازه اینستاگرام سلبریتی ساز نیست

وی ادامه داد: در نظر داشته باشید پیش از این جمعیت کاربران تا این حد نبود، و فیس بوک هم پلتفرمی نبود که اینقدر سلبریتی ساز باشد، سلبریتی ساز ترین پلتفرم به خاطر ویژگی های بصری آن اینستاگرام است. اینستاگرام نه تنها در ایران بلکه در جهان بار اصلی فرهنگ شهرت را به دوش می کشد، و ساده ترین و کم محتوا هم تصویر است، شما تصویر را مستقیما مصرف می کنید، ناخودآگاه مصرف می شود،‌ اما نوشته این چنین نیست، چون طبیعی نیست، محصول نبوغ و یک فرایند خلاقه است. کسی که متن می خواند معمولا ذهن قدرتمندتری دارد، آن کسی که رادیو گوش می دهد ذهن پیچیده تری نسبت به آن کسی دارد که تلویزیون نگاه می کند، اصطلاح توهین آمیزی که در غرب نسبت به بینندگان تلویزیون وجود دارد این است که به آن ها (couch potatoes) می گویند. یعنی سیب زمینی که روی کاناپه لم داده است. خواه ناخواه آدم های سطحی می شوند، اگر دقت کنید این نفوذداران اینستاگرامی هم برای گریز از سطحی بودن، تلاش می کنند، کتاب معرفی کنند، کتاب فاخر معرفی کنند، اما در حقیقت هم مخاطبانشان سطحی اند، هم خودشان بسیار سطحی اند. اما این تبلیغ کتاب مانند دندانپزشکی است که می خواهد تبلیغ آب نبات کشی بکند.

در عصر انفجار شهرت هستیم/ سرخوردگی اجتماعی را جدی بگیریم
 
عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه تهران تصریح کرد: علت افزایش کاربران اینستاگرام این بود که ما سایر پلتفرم ها را فیلتر کردیم، و شاهد کوچ جمعی کاربران به اینستاگرام بودیم، و اجازه دادیم اینستاگرام به راحتی ما را دور بزند و از پشت به ما حمله کند. اما اقبال کاربران به اینستاگرام دلیل دیگری هم دارد، چون زندگی لوکس جذاب هست، جهان مدرن به شما می گوید اگر می خواهید درویش باشید، باید درویش شیکی باشید، شما حتی اگر یک رهبر سیاسی یا معنوی هستید باید شیک باشید،‌ 300 دست کت و شلوار و یک اتاق بزرگ با نورپردازی خاص!‌ این اتفاقی است که در سراسر دنیا افتاده است و در همه دنیا اینستاگرام محبوب است و چنین کارکردی دارد. به جمعیت فالوئرهای کیم کارداشیان که نگاه بکنید در خواهید یافت این فرد هیچ استعداد خاصی ندارد، استعداد او در بی استعدادی اش هست.

سرخوردگی اجتماعی را جدی بگیریم

وی افزود: منتهای مراتب، ما در کشوری هستیم که سرخوردگی اجتماعی در آن زیاد هست، چون آمارها گواه بر این سرخوردگی اند، آمارهای رسمی نشان می دهد 4 میلیون معتاد در کشور وجود دارد، یا اتفاقاتی از طریق رسانه های جریان اصلی به طور رسمی با حضور برخی مقامات نظامی پخش می شود که رادار کرونایاب هست، و این فرد حتی مواخذه نمی شود!‌ این ها بسیار زیان بار است، این اخبار سرخوردگی زا جامعه را به سمت لذت گرایی می برد، اینجاست که اینستاگرام منتظر ماست، ما را دعوت می کند به سمت تصاویر زیبا و جذابش از دنیای لذت و خوشی برای گروه های اجتماعی. پیشنهاد می دهد وعده می دهد که من مشکلات شما را حل می کنم و اینجا می توانید حسابی خوش بگذرانید. در جامعه سرخورده ی ایران، بسیاری از گروه ها، تصورشان از معنویت را به خاطر برخی بد اخلاقی ها و بد رفتاری ها و برخی مشکلات از دست دادند. در چنین شرایطی این جامعه آماده پذیرش روایت های جایگزین هست. یکی از بدترین روایت ها، اینستاگرام عرضه می کند. زندگی سراسر لذت که بسیار نزدیک است به کتاب نیل پستمن، زندگی در عیش مردن در خوشی که ترجمه صحیح اش این هست که با سرگرمی خود را بکشیم.

در عصر انفجار شهرت هستیم/ سرخوردگی اجتماعی را جدی بگیریم

مصرف نیابتی و جامعه نمایشی نظرگاه های سودمندی برای مطالعه فرهنگ شهرت هستند

عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که کدام منظرگاه نظری می تواند پژوهشگرانی که در حوزه مطالعاتی فرهنگ شهرت مطالعاتی را آغاز کرده اند به آستانه تحلیل نزدیک کنند؟ بیان داشت: مصرف نیابتی و جامعه نمایشی نظرگاه های سودمندی برای مطالعه فرهنگ شهرت اند. اما متاسفانه دانشگاه های ما خیلی ضعیف عمل می کنند، البته کسی به حرف ما گوش نمی دهد این اعتراض به جایی است، اما اگر ما حرف جدی بزنیم، مسئولین بالاخره به سمت آراء پژوهشگران و دانشگاهیان خواهند آمد.

وی افزود: وقتی ما بگوئیم سلبریتی ها سر مردم کلاه می گذارند، این چیز خاصی نیست، هر کسی که چهار کلاس درس خوانده باشد می تواند چنین حرفی بزند. بحث این هست باید شکلی از مطالعات تاثیر درخصوص فرهنگ شهرت شکل بگیرد، واقعا باید از نفوذ سلبریتی ها در جامعه امروزین ایران آگاه شد، این رهیافت های نظری خیلی به ما کمک می کنند. اخیرا مقاله ای در خصوص بچه پولدارهای تهران در ژورنال های خارجی از من منتشر شد، در این مقاله از نظریه ی مصرف نیابتی استفاده کردم، مصرف نیابتی اصطلاحی از تورستن وبلن هست که در انتهای سده نوزدهم، به این نکته اشاره می کند که پیشکاران و خدمه ی ثروتمندان که ساکن و خدمت گذار آنها هستند، لباس های دست دوم اربابان خود را می پوشند و از غذاهای آنها می خورند. گرچه پیشکاران مالک آن چیزهایی که مصرف می کنند نیستند، اما همچنان به شکل نیابتی از لباس های دست دوم و خوراک ها برخوردارند.

من در مواجهه با این تئوری اشاره کردم که در شرایط امروزین جامعه ایران، مصرف بدل به یک ارزش شده است، جامعه شهوت مصرف و نمایش مصرف دارد، روسو یک نظریه ای در خصوص عشق به خود از نگاه دیگری دارد، ما اگر بخواهیم فلان لباس را بپوشیم نه به خاطر خودمان، بلکه به خاطر اینکه دیگران ما را ببینند و بپسندند. این بلایی است که پیش از این سر بشر امده است اما اکنون با تلاش بیشتری دنبال می شود، خیلی ها دارند خودشان را می کشند تا پسندیده بشوند.

وی گفت: من با استفاده از این نظریه گفته ام، چون ما شهوت مصرف داریم، و اکثر ما ایرانی ها به خاطر شرایط اقتصادی و تحریم نمی توانیم مثل قبل مصرف بکنیم، آمده ایم روشی را برای خودمان طراحی کرده ایم به عنوان مصرف نمایشی. بچه پولدارها، همه سلیبریتی ها، بچه پولدار هستند، اما بچه پولدارها شوخی را کنار گذاشته اند، نمی گن من آدم خوبی هستم بیائید کفش و لباس من را ببینید، می گویند بیائید بلا واسطه زندگی من را ببینید، بنابراین مصرف نیابتی در اینستاگرام آشکارتر از هرجای دیگری است. آنها به گونه ای رفتار می کنند که همذات پنداری مخاطبانشان تسهیل بشود، و ما نیز از طریق تماشای تصاویر و ویدئوها به صورت نیابتی از آنچه نمایش داده می شود لذت می بریم، آنها هم اطلاع دارند، خودشان شاید سطحی باشند، ولی مشاوران بسیار قدرتمندی دارند. مشاوران هم به آنها می گویند که طوری رفتار کنید که مخاطبان بهتر هم ذات پنداری کنند.

تهیه و تنظیم:‌ محمد پویا قاسمی

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار