۲۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۸:۴۶
کد خبر: ۱۶۰۰۴۶
bozorogdasht shariatishahidi (6)

دانشجوی نمونه دانشگاه آکسفورد، استاد دانشگاه‌های بیروت، لبنان، الجزایر و اردن، روزنامه‌نگاری عادل و صادق، پژوهشگری که همواره برای رسالت روزنامه‌نگاری تلاش کرد و کتابی نوشت که چراغ راه روزنامه‌نگاران جوان و احیا کننده رسالت روزنامه‌نگاران خواهد بود.


به گزارش خبرنگار عطنا، سیصد و هجدهمین شب از شب‌های بخارا به نام «شب حسین شهیدی»، استاد علوم ارتباطات همراه با رونمایی از کتاب «روزنامه‌ نگاری در ایران؛ از رسالت تا حرفه» این روزنامه نگار فقید با حضور دکتر حسن نمک‌دوست، استاد ارتباطات و مدیر مرکز آموزش موسسه همشهری، علی ذرقانی، صاحب امتیاز ماهنامه صنعت حمل و نقل، شکوفه شهیدی، خواهر حسین شهیدی، علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا و محمدهاشم اکبریانی، شاعر و نویسنده معاصر شنبه، 11 آذرماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.


سال‌ها تلاش برای ارتقای حرفه روزنامه‌نگاری



علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا در این نشست گفت: دکتر حسین شهیدی، ایرانی بود اما اندیشه او جهانی بود. او دانشگاه‌های خاورمیانه و انگلستان و موسسه‌های خبری بزرگ جهان تدریس می‌کرد. نزدیک به بیست سال سابقه تهیه خبر و تولید برنامه‌های رادیویی داشت و همواره پژوهش می‌کرد تا راهکارهایی برای ارتقای رشته روزنامه‌ نگاری پیدا کند، شهیدی حاصل این پژوهش‌ها را در کتاب ارزشمند «روزنامه‌ نگاری در ایران؛ از رسالت تا حرفه» برای روزنامه ‌نگاران ایرانی و علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران به یادگار گذاشت.


انتظار خبرنگارها از حکومت‌ها، انتظاری غیرواقعی است



محمدهاشم اکبریانی، شاعر و نویسنده به بررسی فصل «عدم تعامل مطبوعات و حکومت‌ها در طول تاریخ روزنامه‌نگاری» کتاب حسین شهیدی اشاره کرد و گفت: دکتر شهیدی در این کتاب گزارش‌هایی بی‌طرفانه ارائه داده و به طور خود خواسته کمتر به تحلیل مسائل پرداخته است، بنابراین کتاب «روزنامه‌ نگاری در ایران؛ از رسالت تا حرفه» منبع بسیار خوبی برای تحقیق در حوزۀ روزنامه‌نگاری سال‌های ۵۶ تا دهۀ ۸۰  است.


وی افزود: آن چیزی که برای من در این کتاب اهمیت داشت تنش و اختلافی بود که بین خبرنگاران و حکومت‌ها وجود دارد، عجیب است که این دو گروه هیچگاه با هم تعامل نداشته‌اند و با هم گفت‌وگو نکرده‌اند، من فکر می‌کنم دلیل عمده آن به عدم شناخت دو طرف بازمی‌گردد، این عدم شناخت منحصر این دو گروه نیست.


 ساختار حکومت موجب محدودیت است



اکبریانی گفت: با توجه به مطالعاتی که داشته‌ام خبرنگار هیچگاه نخواسته محدودیت‌هایی را که یک حکومت با آن درگیر است بشناسد و برای تحلیل یک حکومت آن را مورد بررسی قرار دهد. هر حکومتی همانند هر پدیده اجتماعی دیگری در حیات خود محدودیت‌هایی دارد، این محدودیت‌ها در بسیاری از اوقات حکومت‌ها را وادار به عملی می‌کند، خبرنگاران باید این محدودیت‌ها را بشناسند و در نظر بگیرند.


وی افزود: علاوه بر این هر حکومتی ساختاری دارد که این ساختار درونی برای خود حکومت هم، محدودیت ایجاد می‌کند، بنابراین اگر بخواهیم با حکومتی مواجه شویم باید بدانیم از چه ساختاری برخوردار است، برای برخورد دقیق‌تر و عملی‌تر باید ساختارها را شناخت.




این کتاب یک گزارش دقیق، بی‌طرفانه و منصفانه از رخ دادهای فضای رسانه‌ای کشور است.



اکبریانی با بیان اینکه خبرنگاران در حوزه کاری خود شناخت کافی ندارند گفت: به خاطر این عدم شناخت است که انتظار خبرنگارها از حکومت‌ها غیرواقعی و آرمانی است. به عنوان مثال آزادی چیزی نیست که یک حکومت به راحتی آن را در اختیار جامعه بگذارد و با محدودیت‌هایی مواجه است.


محدودیت‌ها به خواست حکومت نیست بلکه زاده شرایط و ساختار اجتماعی است، یکی از عوامل تنش عدم شناخت از حکومت است. به همین خاطر ما در این کتاب می‌بینم رفتار خبرنگاران نسبت به حکومت‌ها عقلانی نیست، شاید دلیل آن هم این است که خبرنگارها در حوزۀ کاری خود شناخت کافی ندارند.


خبرنگاران هنوز جایگاه خود را نمی‌دانند



علی زرقانی، صاحب امتیاز ماهنامه صنعت حمل و نقل به مشکلات و تنش‌های دنیای مطبوعات ایران اشاره کرد و گفت: باید به نقش روزنامه‌نگار در بین حکومت‌کنندگان و حکومت‌شوندگان بپردازیم، جایگاه روزنامه‌نگار در جامعه چیست و چه وظایفی دارد، ما هنوز جایگاه خود را نمی‌دانیم، خیلی از خبرنگارها معتقدند فقط ناقل حکومت‌شوندگان و حکومت‌کنندگان هستند. نظام روزنامه‌نگاری ما یک نظام سردرگم است، هنوز جامعه خود را جدی نگرفته، آگاهی لازم را نسبت به نقش خود پیدا نکرده است و حکومت با روزنامه‌نگاران همکاری ندارد.


ذرقانی در مورد کتاب دکتر شهیدی گفت: نویسنده در واقع به نوعی می‌خواهد بگوید که روزنامه‌نگارها باید نگاهی حرفه‌ای به موضوع داشته باشند تا بتوانند با آن درست برخورد کنند. آن زمان که نطفۀ کتاب ریخته می‌شد با آقای دکتر شهیدی و آقای قائد در جلساتی صحبت می‌کردیم.


به یاد دارم آقای شهیدی دو بار کلاس روزنامه‌نگاری در محل دفتر مجله گذاشته بود و در هر بخش ۱۵ تا ۲۰ نفر را تربیت کرد که در داخل و خارج کشور در این حرفه مشغول‌ کار هستند. فکر می‌کنم این کتاب، دانشگاهی است و نمونه بارز تدریس روزنامه نگاری است که امیدوارم بازتاب خوبش را ببینیم.


«حسین»؛ روزنامه‌نگاری تمام نشدنی



حسن نمک‌دوست گفت: حسین شهیدی انسانی بلند نظر و اهل دانش و در یک کلمه او یک روزنامه‌نگار تمام نشدنی بود. او در کتابش این بحث را مطرح می‌کند که روزنامه‌نگاری ایران سال‌ها تلاش کرده تا به سمت حرفه‌ای شدن حرکت کند. به‌خاطر اینکه روزنامه‌نگاری به لحاظ تاریخی برای خود رسالت بزرگی قائل است.


وی اظهار کرد: در خیال بسیاری از صاحب‌نظران، روزنامه‌نگاری نمی‌تواند منشا شناخت باشد، دیدگاه علم‌گراهای صد سال گذشته نشان می‌دهد که روزنامه‌نگاری منشا شناخت نیست، چرا که روزنامه‌نگاران از روش‌های معمول و متعارفی که علم گراها آنها را علمی نمی‌دانند، پیروی می‌کنند.


نمک‌دوست بیان کرد: برای نزدیک شدن به واقعیت باید از روش تحقیق استفاده کنیم. روزنامه‌نگارها برای تولیدات روزنامه‌نگارانه‌شان به سراغ روش‌های معمول تحقیق نمی‌روند. ما هیچگاه نه فرصت و نه امکانش را داریم که وقتی رویدادی در جامعه رخ می‌دهد از شیوه‌های متعارف علمی که علم‌گراها به آن باور دارند استفاده کنیم.


این استاد دانشگاه گفت: یکی از دلایل عدم استفاده از روش‌های تحقیق  لزوم سریع انجام شدن کارها است، روزنامه‌نگاران باید همان روز اتفاق‌ها را پوشش دهند در حالی که اگر یک جامعه‌شناس به بررسی آن اتفاق بپردازد، ماه‌ها وقت دارد.




اگر کار روزنامه نگارها منشأ شناختی ندارد چرا برای پی بردن به بسیاری از موضوعات سراغ روزنامه‌های کهنه می‌روند؟



نمک‌دوست افزود: به نظر من حرفه روزنامه‌نگاری و رویکرد روزنامه‌نگاران می‌تواند منشأ شناخت باشد، بحث جذابی در کتاب «قدرت‌های بزرگ مطبوعات» مطرح می‌شود مبنی بر اینکه اگر کار ما روزنامه‌نگارها منشا شناخت نبود برای پی بردن به بسیاری از موضوعات سراغ روزنامه‌های کهنه نمی‌رفتیم.


روزنامه‌هایی که آنقدر کهنه شده‌اند که ورق‌هایشان خشک شده و دست که می‌زنیم، می‌شکند! چرا برای فهم خیلی از مسائل به سراغ روزنامه‌ها و مجلات می‌رویم؟ مگر برای تولید آن مطالب از روش‌های علمی استفاده شده است؟ با همین رویکرد هست که آقای دکتر حسین شهیدی به سراغ مطالعۀ اتفاقاتی رفت که در جامعۀ مطبوعاتی کشور در فاصلۀ سال ۵۷ تا زمانی که کار تحقیق‌شان تمام شد، رخ داده بود و بخش اعظم این مطالعه را از طریق خود روزنامه‌ها انجام داد.


روزنامه‌نگاران باید تحولات انقلاب‌ها را ثبت کنند



نمک‌دوست اظهار کرد: شهیدی در جستجوی محتوای روزنامه‌نگارانه‌ تولید شده بود، چون پژوهشگران نمی‌توانند در زمان رخداد انقلاب به سادگی به طرح رویداد بپردازند. آنها می‌گویند که بایستی زمانی به خودمان بدهیم و از تحول بزرگی به اسم انقلاب فاصله بگیریم؛ بنابراین سال‌ها بایستی مطالعه کنیم تا بفهمیم این انقلاب چه بود و چه کرد و منشأ آن چه بود، ولی ما روزنامه نگارها نمی‌توانیم صبر کنیم که انقلاب عبور کند و چیزی در موردش ننویسیم.


تحقیق دکتر شهیدی با این رویکرد بود که ما بتوانیم از لابه‌لای روزنامه‌ها و رفتاری که با روزنامه‌ها صورت گرفت و از متن‌های روزنامه‌نگاران دریابیم که در این سی و چند سال، چه بر جامعۀ ایران گذشته است.


نمکدوست درباره بخش‌های مختلف کتاب دکتر حسین شهیدی گفت: در حقیقت برای او فضای مطبوعاتی یک فضای کشف بود، ولی با صفت‌هایی کارکرد که خود به عنوان معلم سال‌های سال تدریسشان کرده بود. این کلمات در ادبیات روزنامه‌نگارانه رایج است؛ ولی نزدیک شدن به آنها بسیار دشوار و رسیدن به این کلید واژه‌ها احتیاج به اساتیدی مانند دکتر شهیدی دارد.


وی افزود: این کتاب یکی از مثال‌های بارز دقت روزنامه‌نگارانه در سطح عالی است. توصیه من به دانشجویان رشته روزنامه‌نگاری این است که اگر می‌خواهند به مفهوم دقت در کار پی ببرند، این کتاب را مطالعه کنند.


حسین نمک‌دوست در ادامه گفت: می‌شود گفت این کتاب از نگاه آدمی مثل من یک گزارش دقیق، بی‌طرفانه و منصفانه از رخ دادهای فضای رسانه‌ای کشور در فاصلۀ سال‌های ۱۳۵۶ تا 1380 است.


این کتاب با ریزبینی بسیاری منتشر شده است


وی همچنین بیان کرد: از نظر من به خاطر ریزبینی خاصی که این کتاب دارد یک الگوی بسیار خوب  برای کار روزنامه‌نگاری است و می‌تواند در نظام آموزشی رسمی کشور به عنوان یک کتاب سطح بالای آموزشی تدریس شود، نه بخاطر محتوا و روایت رویدادها، بلکه به دلیل شیوۀ شناختی که دارد.


نمک‌دوست اظهار کرد: به نظر من اگر بخواهیم دلیل‌هایی در جامعۀ مطبوعاتی برای کسانی که معتقدند روزنامه‌نگاری نمی‌تواند راهی برای شناخت باشد یا بدتر از آن روزنامه نگاری شناخت را تقلیل می‌دهد، بیاوریم کتاب حسین شهیدی است.


شهیدی روزنامه‌نگار ایرانی و آموزگار جهان



شکوفه شهیدی درباره برادرش گفت: حسین برادر بزرگ ما، بهار ۱۳۳۳ به دنیا آمد و در بهار ۱۳۹۳ از پیش ما رفت. در سن هجده سالگی برای تحصیل به لبنان رفت و در دانشگاه آمریکایی بیروت درس ‌خواند. حسین و چند تن از دوستانش جزء تنها دانشجویان غیر لبنانی بودند که پس از بالا گرفتن جنگ داخلی با سماجت در بیروت ماندند سرانجام دانشگاه بسته و او مجبور به ترک لبنان شد. او عشقی به این کشور داشت که بعد از سال‌ها اقامت و تدریس در انگلستان باز هم به لبنان بازگشت.


در سال 1357  هم‌زمان با انقلاب در ایران، حسین با شوق و امید فراوان به ایران آمد اما نا آرامی‌های داخلی و جنگ، رویدادهای امید بخشی نبود. برادر کوچکترمان احسان، در ۲۱ سالگی به جبهه رفت و چندی بعد در منطقۀ سومار مفقود شد. سرنوشت نامعلوم احسان، به خونریزی چشم مادرم انجامید در سال ۱۳۶۲ حسین مادرم را در سفر درمانی به انگلستان همراهی کرد؛ اما خودش گرفتار نوعی سرطان لنفاوی شد و به ناچار برای درمان همان‌جا ماند و همسر و فرزندش نیز به او پیوستند، با همان شرایط برای تأمین هزینه درمان مشغول کار شد.


وی افزود: در مدت اقامتش در لندن با وجود بیماری و مسئولیت‌های زندگی، پیگیر موضوع ناپدید شدن احسان از طریق سازمان‌های بین‌المللی و صلیب سرخ شد. سرانجام یقین پیدا کرد که احسان هرگز باز نمی‌گردد، اما این مسئله را نه تنها با مادرم بلکه با هیچ‌یک از نزدیکان در میان نگذاشت.


وی تصریح کرد: اقامت درمانی در انگلستان تبدیل به اقامتی طولانی شد، ولی حسین همواره در آرزوی روزی بود که بتواند به ایران بازگردد. در یکی از سفرهایش به ایران گفت: «اینجا خیلی خوشحالم خیلی. نمی‌دونی چه لذتی داره وقتی آدم با راننده تاکسی حرف می‌زنه و همه زیر و بم‌های زبونی اونو حس می‌کنه و اینکه توی خیابون راه می‌ری و گوشِت پر می‌شه از آهنگ زبون فارسی.»


خواهر مرحوم شهیدی بیان کرد: نام خانوادگی ما شهیدی است اما حسین بیشتر شاهد بود، شاهد عینی! به قول یکی از همکارانش: «روزنامه‌نگار ایرانی بود و آموزگار جهانی.  شخصیت و خلق و خوی یک پژوهشگر را به دشواری می‌توان از ورای نوشتۀ پژوهشی او شناخت اما من که حسین را از نزدیک می‌شناختم،  او نگاه راهگشا و  زبان شفافی با چاشنی مهربانی و شوخ طبعی داشت که در کتاب روزنامه‌نگاری ایران مشهود است.


فهرست کتاب با شماره‌های نادرست چاپ شده است


خواهر حسین شهیدی در بخش دیگر سخنان خود به ویژگی‌های آخرین اثر منتشر شده برادر خود با عنوان «روزنامه‌نگاری در ایران» پرداخت و اظهار داشت: متن انگلیسی کتاب همانگونه که می‌دانید، پایان نامۀ دکتری او است که در سال ۲۰۰۶ در انگلستان به چاپ رسید. ترجمه فارسی آن را هم خودش انجام داد و در سال ۱۳۸۹ برای چاپ به ایران فرستاد و امروز که در خدمتتان هستیم، ۷ سال از آن تاریخ می‌گذرد اما اندیشۀ نگارش چنین کتابی به سال‌ها پیش بازمی‌گردد.


سپس شکوفه شهیدی پیام های ارسالی رویا جهان بین، همسر دکتر شهیدی، دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان و دکتر عارف حجاوی را که به مناسبت این بزرگداشت نوشته بودند خواند.



رویا جهان‌بین: «حسین از معدود شاگردهای دانشگاه آکسفورد است که در مدت بسیار کوتاهی، تزش را تمام کرد؛ به طوری که باعث تعجب و تحسین هیئت ناظر بر دفاع تزش شد. حسین عزیز سال‌ها پیش از اینکه امکان ادامه تحصیلش در سطح دکترا مطرح شود، از حدود ۲۰ سال پیش، به گونه ای ارگانیک مطالبی را که در پایان‌نامه‌اش استفاده کرده، جمع می‌کرد. شاید با حس غریبی می‌دانست که چنین فرصتی در آینده دست نخواهد داد؛ اما دریغ که درست در زمانی که باید حاصل این همه پشت کار را با دیگران شریک شود آن بیماری وحشتناک او را از همۀ ما ربود.»


دکتر عارف حجاوی: «کمتر هفته‌ای است که یادی از حسین نکنم یا از آنچه از او آموخته‌ام با دوستانم سخن نگویم. اما نه با همه چون بیشتر آنچه از او آموخته‌ام شخصی بوده است. گرچه اینجا یاد می‌کنم از حسین بهره‌مند شدم چون تجربۀ زیستن با انسانی نرم خو و متعادل بود.


در خیابان کویینز در لندن، گوشه‌ای ایستاده بودیم و قهوه می‌خوردیم. نزدیک نیمه شب بود و حسین تا زمان حرکت قطار من صبر کرد. من بر نقد سخت و لجوجانۀ خود از یاسر عرفات فقید پای می‌فشردم. حسین از من می‌خواست سعی کنم موضوع را از زاویۀ روشن آن نگاه کنم، چیزی که من به آن توجه نداشتم. آن شب من و حسین به نتیجۀ قاطعی نرسیدیم اما من از آن درسی گرفتم:


این که عادل باشم و هر موضوع را از همۀ زوایا بسنجم. طبیعی است که به حسین نگفتم: «این مسئلۀ فلسطین است و ما بهتر می‌دانیم.» گفتم چون حسین فلسطین را به اندازۀ خود ما و حتی بیش از ما می‌شناخت. چون هر جا می‌رفت، میهمانی بود امین و دوست داشتنی، انسان دوست بود و به انسان‌ها ایمان داشت.


حسین در دیدار‌های بسیار خود از فلسطین، همیشه برای بخش دبیرخانه و اداری هدیه‌هایی به همراه داشت. بیش از آنچه برای مدیر مرکز می‌آورد پیش از سلام و احوالپرسی با کارکنان ارشد، با کارمندان رده پایین احوالپرسی می‌کرد. حسین میراثی گرانقدر از اخلاق نیک فلسطین، لبنان، اردن و انگلستان و البته افغانستان و ایران به جا گذاشت.


روزنامه‌نگاران را با همین توشه مجهز تربیت کرد. نه فقط با دانش و اندیشه بلکه با شیوۀ نگاه کردن به مسائل و این راه توشه زیاد می‌شود و کاستی نمی‌گیرد، با روزگار رشد می‌کند و زیاد می‌شود.»


حسین درگذشت و میراثی بالنده، از خود به جا گذاشت



دکتر محمدهمایون کاتوزیان: « مطابق یک اصل تلویحی قرار نیست در مراسم بزرگداشت کسی نکته‌ای منفی درباره او بیان شود. بنابراین اجازه دهید از همین ابتدا بگویم که آنچه من درباره حسین شهیدی می‌گویم حقیقتی است که درباره او می‌دانم و اگر او ضعف و نقصی داشته من از آن بی خبرم. همین واقعیت کار گفت ‌و‌گو درباره سواد, کردار و رفتار و اخلاق حسین را دشوار و باور نکردنی می‌سازد چون حتی یک صفت تفضیلی برای او نمی‌شناسم و آنچه از او دیده‌ام همه مشمول صفت عالی است.


حسین انسانی شریف، ایثارگر، نیکوکار، بردبار، فروتن، قانع و مؤدب بود. او  در دانشگاه آمریکایی بیروت مهندسی برق خوانده بود ولی عشق و علاقه او هم به کار و تحقیق رسانه‌ای و هم به علوم انسانی بسیار بود. دو سه سال اول آن تهیه کننده برنامه‌های رادیویی بود اما چنان دانش و لیاقتی از خود نشان داد که سال‌های بعد مدیر آموزش رسانه‌ای برای روزنامه‌نگاران از هر ملیتی شد.


در همین سال‌ها او موفق شد که از دانشگاه لندن گواهی‌نامه فوق لیسانس اقتصاد بگیرد. اما عطش او برای دانش، خاصه در حوزه رسانه و تاریخ آنچنان بود که داوطلبانه از شغلش استعفا داد و از حقوق و مزایای قبل ملاحظه آن چشم پوشید تا در دانشگاه آکسفورد برای درجه دکتری به پژوهش بپردازد.


البته می‌خواست در حوزه رسانه و روزنامه‌نگاری تحقیق کند ولی وقتی درباره موضوع ویژه آن با من مشورت کرد گفتم درباره سیر تحول روزنامه‌نگاری در ایران از پاره وقت و غیرحرفه‌ا‌ی به تمام وقت و حرفه‌ای هیچ تحقیقی نشده و چنین کاری بدیع و ماندنی خواهد بود و این موضوع رساله او شد.



دوره رساله‌نویسی برای دکتری در دانشگاه آکسفورد دست کم سه سال است ولی دانشجویان بسیار نادری به این توفیق دست می‌یابند و معمولا این دوره تا شش سال به طول می‌انجامد. اما  حسین کار رساله‌اش را ظرف سه سال به پایان برد و آن را با موفقیت تمام گذراند در حالی که در همان مدت چند ماه در کابل برای برنامه زنان سازمان ملل کار کرد و در دو دانشگاه تازه تاسیس شده لندن پاره وقت اقتصاد درس می‌داد.


پس از آن حسین، استاد علوم رسانه‌ای در دانشگاه آمریکایی بیروت شد و سه سال بعد از آن به دانشگاه آمریکایی لبنان پیوست. در ضمن او گاهی در فلسطین، اردن و الجزایر نیز درس می‌داد. و در همین سال‌ها کتابی که بر مبنای رساله دکتری خود با عنوان Journalism in Iran: From Mission to Profession نوشت که اکنون می‌شنوم روایت فارسی آن در تهران انتشار یافته است.


در سال ۲۰۰۳ میلادی که یک کنفرانس بین‌المللی به مناسبت سده صادق هدایت در دانشگاه آکسفورد سازمان می‌دادم  حسین دستیاری مرا پذیرفت و بیشتر توفیق آن کنفرانس مدیون زحمت و درایت او بود.


و سال پس از آن که کنفرانس بین‌المللی دیگری درباره ایران در قرن بیست و یکم در آکسفورد ترتیب دادم حسین در تنظیم و ویرایش مقالات آن با من شریک شد و حاصل آن کار کتاب Iran in the 21st Century بود که هنوز به فارسی ترجمه نشده است.


هنگامی که من کتاب ایرانیان را می‌نوشتم از حسین خواهش کردم که هر فصل آن را که آماده می‌شد به دقت بخواند و نقد کند. او هم با آن شیوه ایثار گرانه‌ای که داشت پذیرفت و با نقدهای خود بر غنای آن کتاب افزود. اما این پایان داستان نبود چون او برای ترجمه آن کتاب داوطلب شد و آن را به بهترین نحو ممکن به فارسی برگرداند.


من سیزده سال سر دبیر مجله علمی Iranian Studies بودم و حسین هشت سال از آن را  دستیار سردبیر در مقالات حوزه علوم اجتماعی بود. کار کردن با آن دوست مطلع، دقیق و وظیفه‌شناس موهبتی بزرگ و اطمینان بخش بود به گونه‌ای که نه تنها من بلکه حتی کسانی که مقالاتشان را رد کرده بود از حسن سلوک و روش هوشمندانه و مثبت او سپاسگزار بودند.


من دو بار در بیروت میهمان بزرگواری حسین شدم و هنوز از مهمان‌نوازی بی‌حساب او شرمنده‌ام. او به زبان‌های فارسی و انگلیسی تسلط کامل داشت، مقداری هم فرانسه می‌دانست و به عربی حرف می‌زد و درس می‌داد. او خیلی زود از بین ما رفت، ولی به قول سعدی «دو چیز حاصل عمر است، نام نیک و ثواب/ وزین دو در گذری کل من علیها فان»

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار